< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

97/07/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قاعده ی لا ضرر

در قاعده ی لا ضرر در پنج مورد بحث می کنیم. بحث اول را در جلسه ی گذشته مطرح کردیم و آن اینکه آیا لا ضرر فقط در قضیه ی سمره مطرح شده است یا در غیر آن هم آمده است. مرحوم شیخ الشریعه قائل بود که فقط در قضیه ی سمره است است نه غیر آن ولی ما دلائلی که ایشان مطرح کرده بودند را نپذیرفتیم.

 

البحث الثانی: آیا کلمه ی «فی الاسلام» و «مؤمن» در لا ضرر هست یا نه.

در آن سه روایتی که ابتدا خواندیم که دو مورد آن از زراره بود و یکی از ابو عبیده ی حذاء کلمه ی «فی الاسلام» وجود نداشت.

ولی در روایتی که مرحوم صدوق به شکل مرسله در مبحث ارث مسلمان از کافر ذکر کرده بود کلمه ی «فی الاسلام» وجود داشت.

سومین مورد در کتاب معانی الاخبار مرحوم صدوق است. بنا بر این مرحوم صدوق در نقل «فی الاسلام» متفرد است.

در اینجا قاعده ای در علم درایه وجود دارد و آن اینکه «اذا دار الامر بین النقیصة و الزیادة فالنقیصة اولی». یعنی امر دائر است بین اینکه در این سه روایت قید «فی الاسلام» از قلم ناسخ افتاده است یا اینکه کسی که روایت صدوق را نقل کرده است اشتباها «فی الاسلام» را اضافه کرده است. در میان این دو احتمال باید گفت که از قلم راوی افتاده است نه اینکه عمدا اضافه کرده باشد. زیرا انسان موقع نوشتن در بسیاری از موارد چیزی را اشتباها حذف می کند ولی کم پیش می آید که عمدا چیزی را اضافه کرده باشد.

ولی در عین حال، می گوییم ما به این قاعده در ما نحن فیه عمل نمی کنیم زیرا:

اولا: به نظر ما کلمه ی «فی الاسلام» زیاد بر زبان انسان جاری می شود. بنا بر این بعید نیست که مرحوم صدوق یا ناسخان از روی عادت این قید را اضافه کرده باشند.

ثانیا: امام قدس سره در مورد صدوق می فرماید: اصل روایت این گونه بوده است «لا ضرر و لا ضرر، فالاسلام یزید...» بعد ناسخ عبارت «فالاسلام» را به اشتباه دو بار نوشته است. بعدی ها دیدند که دو بار «فالاسلام» معنا ندارد از این رو اولی را «فی الاسلام» کرده اند.

به نظر ما وجه اول اقرب است و دومی بعید به نظر می رسد.

در اینجا ممکن است سؤال شود که قید «فی الاسلام» چه فایده ای دارد؟

در پاسخ می گوییم: اگر این قید باشد یعنی حکم ضرری اصلا جعل نشده است و در نتیجه ی امام قدس سره و نظریه ی شیخ شریعت که می گویند نفی به معنای نهی است صحیح نمی باشد. اما اگر این قید وجود نداشته باشد نظریه ی این دو بزرگوار قابل احتمال است.

اما اینکه قید «علی مؤمن» وجود دارد یا نه می گوییم: این عبارت در روایت دوم زراره آمده است و همان قانون علم درایه در اینجا جاری می شود و باز به نظر ما به آن قاعده نمی توان در اینجا عمل کرد چون کلمه ی «علی مؤمن» کثیر الدوران علی اللسان است.

به هر حال، اگر این قید باشد دایره ی لا ضرر ضیق می شود یعنی مؤمن در مقابل مؤمن باید باشد و احتیاج به دو نفر است ولی اگر قید «علی مؤمن» نباشد یک مؤمن هم اگر باشد مشمول لا ضرر می تواند باشد و در نتیجه صوم و وضوی ضرری هم داخل می باشد.

 

البحث الثالث: معنای ضرر، ضَرّ و ضُرّ

ما این معانی را در هفت کتاب معتبر لغت جستجو کردیم و بهترین تعریف ها در کتاب ازهری و طریحی است و آن اینکه «ضَرّ، یضُرُّ ضَرّا» در مقابل نفع است. نفع به معنای افزایش است ولی «ضَرّ» به معنای کاهش می باشد این کاهش گاه در نفس است و گاه در مال و گاه در اعتبار اجتماعی است مثلا مقام کسی در اجتماع کاهش یافته است. بنا بر این «ضَرّ» به معنای نقص است.

اما «ضُرّ» به معنای سوء الحال و بدبختی است مثلا کسی فقیر شده است یا مبتلا به بیماری صعب العلاج شده است. همان گونه که در مورد ایوب می خوانیم: ﴿فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ‌ مِنْ‌ ضُرٍّ[1] این حالت ممکن است در نفس باشد یا مال و مانند آن.

اما «ضرر» اسم مصدر است. اگر اسم را به فاعل نسبت دهند مصدر می شود مانند «غَسل» اما اگر آن را به فاعل منتسب کنند مصدر می شود مانند «غُسل» در فارسی هم «پاک» مصدر است و «پاکیزگی» اسم مصدر است. «رفتن» مصدر است و «رفتار» اسم مصدر است و «کشتن» مصدر است و «کشتار» اسم مصدر

بنا بر این اگر کسی ثروت خود را از دست دهد و یا به بیماری مبتلا شود به آن حالت «ضرر» می گویند.

ما الفرق بین الضرر و الضرار

بین این دو شش یا هفت فرق ذکر کرده اند:

    1. ضرر فعل الواحد است و ضرار فعل الاثنین است. (این نه تنها با قرآن تطبیق نمی کند با قواعد عربی نیز قابل تطبیق نیست زیرا آنها باب مفاعله را با باب تفاعل اشتباه گرفته اند زیرا می گویند: «ضارب زید عمرا» که یک طرفه است ولی در باب تفاعل می گویند: «تضارب زید و عمرو». ضرار از باب مفاعله است نه تفاعل.)

    2. ضرر عمل ابتدایی است ولی اگر از باب انتقام و مجازات و در مقابل ضرری باشد که اتفاق افتاده است ضرار می باشد.

    3. ضرر چیزی است که فرد از آن نفع هم می برد ولی ضرار آن است که فقط ضرر است و فرد از آن نفعی نمی برد.

    4. هر دو به معنای واحد است.

    5. ضرر اعم از عمد و خطا است ولی ضرار فقط صورت عمد را شامل می شود.

    6. امام قدس سره معتقد بود که ضرار به معنای حرج و طرف را در فشار قرار دادن است ولی ضرر به معنای ضد نفع است.

    7. آیت الله بجنوردی در کتاب القواعد الفقهیه می گوید: اگر یک بار باشد ضرر است ولی اگر تکرار شود ضرار می باشد.

معنای اول همان گونه که گفتیم با قرآن تطبیق پیدا نمی کند مثلا آیه ی ﴿وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً[2] به معنای ضرر طرفینی نیست.

 

ان شاء الله در جلسه ی آینده این بحث را ادامه می دهیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo