< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

97/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اقل و اکثر ارتباطی در شبهات وجوبیه

بحث در اقل و اکثر ارتباطی است. (مثلا نماز ده جزء دارد و قنوت جزء دهم است و شک داریم قنوت واجب است که در نتیجه اکثر واجب باشد یا نیست که در نتیجه نُه جزء که همان اقل است واجب باشد.) بحث در این است که آیا در اکثر می توانیم برائت عقلی جاری کنیم؟

تا کنون دو بیان داشتیم مبنی بر اینکه می توانیم در اکثر برائت عقلی جاری کنیم و هر دو بیان از نظر ما نارسا بود.

اکنون به بیان سوم می رسیم که از امام قدس سره است. این از مواردی است که از ابداعات امام قدس سره محسوب می شود.

ایشان برای جریان برائت عقلی در اکثر، پنج مقدمه دارد و ما هم یک مقدمه به آن اضافه می کنیم که شش مقدمه می شود.

المقدمة الاولی: المرکب علی اقسام ثلاثة:

     مرکب تحلیلی: اجزاء در آن فعلیت خود را از دست می دهند و در همدیگر تفاعل می کنند. مثلا عسل با سرکه ادغام می شود و تبدیل به سنکجبین که چیز سومی است می شود. همچنین است در نمک که از دو عنصر تشکیل شده است که وقتی با هم ادغام می شود تبدیل به نمک می شود و یا آب که از اکسیژن و هیدروژن تشکیل یافته است.

     مرکب صناعی: مانند ماشین که ده ها جزء دارد و فعلیت اجزاء در آن محفوظ است. مثلا تایر و فرمان همه وجودا به کیفیت خود هستند ولی در مقام لحاظ، مستقلا لحاظ نمی شوند و به مجموع آنها خودرو می گویند.

     مرکب اعتباری: مانند نماز که مانند ترکیب صناعی است و اجزاء در آن فعلیت خود را دارند اما در مقام لحاظ مجموعا لحاظ می شوند نه مستقلا.

المقدمة الثانیة: تعدد اراده تابع تعدد مراد می باشد به این معنا که اگر مراد متعدد شد اراده هم متعدد می شود ولی اگر مراد واحد باشد اراده هم واحد است. بنا بر این اگر کسی اجزاء نماز را جملة واحدة ملاحظه کند مراد واحد می شود و اراده هم واحد و الا مراد و اراده متعدد می شود.

به بیان دیگر: الارادة تتشخص بالمراد. اگر مراد متعدد باشد اراده هم متعدد است و الا اگر مراد واحد است اراده هم واحد است.

و من هنا یعلم که در امر، اگر مأمور به واحد باشد امر هم واحد است ولی اگر مأمور به متعدد باشد امر هم متعدد می باشد.

المقدمة الثالثة: این مقدمه مهم است و دخل بسیاری در استنباط مراد امام قدس سره دارد.

باید دید در مرکبات اعتباریه، اجزاء وجوب خود را از کجا کسب می کنند. شیخ انصاری قائل شد که از باب مقدمه کسب می کنند و محقق بروجردی قائل شد از باب اوامر ضمینه ولی امام قدس سره قائل است که اجزاء وجوب خود را از وجوب عنوان استفاده می کنند. یعنی همان عنوانی که می گوید: «اقم الصلاة» می گوید: «قم بالحمد، قم بالتسبیح و قم بالرکوع و هکذا» لان نسبة الاجزاء الی العنوان، نسبة المفصل الی المجمل. یعنی اجزاء همان نماز است ولی به شکل تفصیل و باز شده و در لباس کثرت ولی عنوان همان نماز است ولی در لباس وحدت و اجمال. تفاوت اجزاء و عنوان از باب محصِّل و محصَّل نیست. محصِّل و محصَّل با هم تفاوت دارند مثلا در وضو ممکن است بگویند که اسم است برای طهارت نفسانیه و غسلتان و مسحتان جنبه ی محصِّلی دارد ولی در ما نحن فیه این گونه نیست. وضو در آنجا معلول است که همان طهارت نفسانی است و علت آن غسلتان و مسحتان است. در ما نحن فیه یک چیز بیشتر نیست ولی گاه آن را با عینک وحدت نگاه می کنیم که همان نماز می باشد و گاه به عینک کثرت که همان نماز می شود.

بنا بر این اگر مولی به کسی بگوید برای من مسجدی بنا کن. از همان ابتدا که فرد مسجد را شروع می کند امر عنوان را امتثال می کند نه امر مقدمی و یا امر ضمنی را.

به تعبیر دیگر، صلاة از باب جمع در تعبیر است یعنی گاه به شکل مفصل می گویم: زید و عمرو و بکر و خالد را دعوت کن و گاه از باب جمع در تعبیر می گویم که آن پنج نفر را دعوت کن.

المقدمة الرابعة: همان امری که ما را به عنوان دعوت می کند به اجزاء نیز دعوت می کند و این گونه نیست که ما دو امر داشته باشیم. مثلا امر مولی به بناء مسجد امر به این است که گود برداری کن و آجر را روی هم بگذار و هکذا.

این بر خلاف نظر شیخ انصاری است که قائل بود امر به اجزاء از باب مقدمه است و بر خلاف نظر محقق بروجردی که قائل بود که امر به اجزاء از باب امر ضمنی است. بنا بر این امر مولی به عنوان «الصلاة» همان امر به حمد و سوره و غیره است.

المقدمة الخامسة: تصور نشود که امر از ابتدا روی اجزاء رفته است بلکه امر در ابتدا روی عنوان رفته است. اگر امر روی اجزاء رود از بحث خارج می شود. اگر امر روی اجزاء رود همه قائل هستند که اقل را اخذ کرده و اکثر را رها می کنند و این از باب اقل و اکثر استقلالی می شود و در اکثر برائت جاری می شود زیرا اقل معلوم است یقینا و اکثر مشکوک می باشد.

در ما نحن فیه امر ابتدا روی عنوان رفته است و بعد از آن به روی اجزاء می رود.

المقدمة السادسة: این مقدمه را ما اضافه می کنیم و آن اینکه در جلد اول کفایه در مبحث صحیح و اعم گفتیم که عنوان صلاة برای صحیح وضع شده است ولی صحیح مراتب و مصادیق متعدده دارد. مثلا دو رکعت هم نماز است و نماز خوف که یک رکعت است هم نماز است و هکذا نماز میّت هم نماز است. از این رو هم نُه جزئی نماز است و هم ده جزئی و الا اگر شک کنیم نه جزئی نماز است یا نه حتما باید احتیاط کنیم. بنا بر این نماز بودن هر دو محرز است و فقط شک داریم که نه جزء آیا قید دیگری هم دارد که ده جزء شود یا نه.

اذا علمت هذا فاعلم: جریان برائت در اکثر واضح است زیرا حجت بر این قائم شده است که عنوان نماز را بیاوریم. ما این نماز را تا نه جزء تحلیل می کنیم ولی نمی دانیم دهمی هم جزء نماز هست یا نه. بنا بر این حجت تا نه جزء ادامه یافته است ولی در دهمی شک داریم در نتیجه در آن برائت جاری می شود زیرا حجت و بیانی در مورد آن از ناحیه ی شارع نداریم و عقاب بلا بیان جاری می شود.

نکته ی آخر این است که ما نحن فیه از باب شک در محصِّل نیست. گاه مولی امر می کند که بین الهلالین باید روزه گرفت در اینجا اگر ندانم آیا یوم الشک جزء بین الهلالین هست یا نه باید روزه بگیرم. در اینجا عنوان «بین الهلالین» گردن ما را گرفته و اشتغال یقینی برائت یقینیه می خواهد. این از باب شک در محصِّل است و در شک در محصِّل حتما باید احتیاط کرد.

اما ما نحن فیه یک چیز بیشتر نیست و در آن محصِّل و محصَّل که دو چیز هستند راه ندارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo