< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله سبحانی

89/11/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روایات قاعده ی تجاوز

بحث در قاعده ی تجاوز یا قاعده ی فراغ است.

از نظر کتب فقهی، قاعده ی تجاوز در سه باب بحث می شود که عبارت است از کتاب طهارت، صلاة و حج.

همچنین می توانیم خود روایات را دسته بندی کنیم. این روایات در سه مورد است: گاهی در مورد خروج از وقت است یعنی وقت خارج شده است و فرد نمی داند نمازش را خوانده است یا نه. گاه در اثناء عمل است و گاه بعد از فراغ از عمل و قبل از خروج وقت است. تمامی روایات در این سه مجموعه قرار دارد.

در جلسه ی قبل روایاتی که مربوط به باب طهارت بود را خواندیم و امروز به روایت دیگری در این مورد اشاره می کنیم.

باب 41 از ابواب جنابت

ح 2: َ عَنِ الْمُفِيدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ تَرَكَ بَعْضَ ذِرَاعِهِ أَوْ بَعْضَ جَسَدِهِ مِنْ غُسْلِ الْجَنَابَةِ فَقَالَ... فَإِنْ دَخَلَهُ الشَّكُّ وَ قَدْ دَخَلَ فِي صَلَاتِهِ فَلْيَمْضِ فِي صَلَاتِهِ وَ لَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ...

امام در این روایت می فرماید که اگر فرد وارد نماز شده است و بعد شک کند که بعضی از اعضای بدن را هنگام غسل شسته است یا نه نباید اعتنا کند.

اما روایاتی که در باب صلاة وارد شده است. این روایات بر سه قسم است: گاه بعد از خروج از وقت است و گاه در خود وقت است و این خود بر دو قسم است یعنی گاه در اثناء عمل است و گاه بعد از عمل (و قبل از خروج وقت) می باشد.

اما روایاتی که مربوط به خروج از وقت است.

وسائل ج 3، باب 60 از ابواب مواقیت

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ (متوفای 329) عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ (قبر او در شیخان است) عَنْ أَبِيهِ (ابراهیم بن هاشم که او و پسرش روایات کوفه را به قم منتقل کردند) عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ (محمد بن زیاد، متوفای 217) عَنْ حَمَّادٍ (حماد بن عیسی یا عثمان) عَنْ حَرِيزٍ (حریز بن عبد الله سجستانی) عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‌ فِي حَدِيثٍ قَالَ مَتَى اسْتَيْقَنْتَ أَوْ شَكَكْتَ فِي وَقْتِ فَرِيضَةٍ أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّهَا أَوْ فِي وَقْتِ فَوْتِهَا أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّهَا صَلَّيْتَهَا وَ إِنْ شَكَكْتَ بَعْدَ مَا خَرَجَ وَقْتُ الْفَوْتِ وَ قَدْ دَخَلَ حَائِلٌ (مانند نماز مغرب) فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْكَ مِنْ شَكٍّ حَتَّى تَسْتَيْقِنَ فَإِنِ اسْتَيْقَنْتَ فَعَلَيْكَ أَنْ تُصَلِّيَهَا فِي أَيِّ حَالَةٍ كُنْتَ

این روایت صحیحه است.

صدر روایت مربوط به شک در داخل وقت است ولی ذیل روایت که می گوید: (و ان شککت بعد ما خرج الوقت) مربوط به خروج وقت می باشد.

این روایت بین شک در وقت و شک در خارج وقت فرق می گذارد. از این روایت فهمیده می شود که شک بعد از وقت از شقوق قاعده ی تجاوز یا قاعده ی فراغ است و فی نفسه قاعده ی مستقلی نیست.

ح 2: مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ (از علمای حله) فِي آخِرِ السَّرَائِرِ (در آخر سرائر ایشان بخشی به نام المستطرفات دارد که در آن احادیثی که در کتب اربعه نیست و او در اصول اربعمائه به دست آورده است را ضمیمه کرده است.) نَقْلًا مِنْ كِتَابِ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا جَاءَ يَقِينٌ بَعْدَ حَائِلٍ (یعنی بعد از نماز عصر مثلا) قَضَاهُ وَ مَضَى عَلَى الْيَقِينِ وَ يَقْضِي الْحَائِلَ وَ الشَّكَّ جَمِيعاً (یعنی مثلا انسانی است که نماز عصر را خوانده است و بعد یقین پیدا می کند که یا نماز ظهر را نخوانده است و یا شک دارد خوانده است یا نه و وقت هم باقی است در این صورت هم باید برگردد و نماز ظهر را بخواند و هم نماز عصر را. شک در اینجا به معنای نماز مشکوکه است.) فَإِنْ شَكَّ فِي الظُّهْرِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَنْ يُصَلِّيَ الْعَصْرَ قَضَاهَا (یعنی آن را می خواند نه آنکه قضا می کند مانند و قضا ربک) وَ إِنْ دَخَلَهُ الشَّكُّ بَعْدَ أَنْ يُصَلِّيَ الْعَصْرَ فَقَدْ مَضَتْ إِلَّا أَنْ يَسْتَيْقِنَ لِأَنَّ الْعَصْرَ حَائِلٌ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الظُّهْرِ فَلَا يَدَعُ الْحَائِلَ لِمَا كَانَ مِنَ الشَّكِّ إِلَّا بِيَقِينٍ بله اگر کسی نماز عصر را بخواند و شک کند که ظهر را خوانده است یا نه و وقت هم باقی باشد این روایت می گوید قضا لازم نیست ولی از لحاظ فقهی به این روایت فتوا نمی دهند و می گویند باید آن را بخواند. بله می توان گفت که این روایت می گوید نماز عصر صحیح است و دیگر نمی گوید که ظهر را باید خواند یا نه.

در هر حال این کتاب سند روشنی ندارد.

اما روایاتی که مربوط به بعد از فراغ از عمل است و در خود همان عمل شک می کنیم.

باب 42 از ابواب وضو

ح 6: عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ اللُّؤْلُؤِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ كُلُّ مَا مَضَى مِنْ صَلَاتِكَ وَ طَهُورِكَ فَذَكَرْتَهُ تَذَكُّراً (یعنی یک نوع شک در آن کردی) فَأَمْضِهِ وَ لَا إِعَادَةَ عَلَيْكَ فِيهِ

وسائل ج 5 باب 23 از ابواب خلل

ح 3: عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ‌ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ كُلُّ مَا شَكَكْتَ فِيهِ مِمَّا قَدْ مَضَى فَامْضِهِ كَمَا هُوَ

وسائل ج 5 باب 27 از ابواب خلل

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَرَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يَشُكُّ بَعْدَ مَا يَنْصَرِفُ مِنْ صَلَاتِهِ قَالَ فَقَالَ لَا يُعِيدُ وَ لَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ

ح 2: عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ كُلُّ مَا شَكَكْتَ فِيهِ بَعْدَ مَا تَفْرُغُ مِنْ صَلَاتِكَ فَامْضِ وَ لَا تُعِدْ

اما روایاتی که مربوط به شک در اثناء عمل می باشد و این روایات مهم است زیرا بحثی در فقه مطرح است که تجاوز به چه معنا است آیا به معنای تجاوز از جزء به جزء دیگر است یا از رکن به رکن دیگر و هکذا و این نکته را باید از این روایات استفاده کرد که خروج از محل به چه معنا است. مثلا من هنگامی که آیه ی آخر سوره ی حمد را می خوانم اگر شک کنم (اهدنا الصراط المستقیم) را صحیح ادا کردم یا نه آیا تجاوز از محل صدق می کند یا اینکه باید وارد سوره شوم تا تجاوز صدق کند یا اینکه باید قرائت را تمام کنم و وارد در رکوع شوم.

باب 23 از ابواب خلل

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ شَكَّ فِي الْأَذَانِ (یا شک در اصل خواندن اذان و یا در صحت اذان) وَ قَدْ دَخَلَ فِي الْإِقَامَةِ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ رَجُلٌ شَكَّ فِي الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ قَدْ كَبَّرَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ رَجُلٌ شَكَّ فِي التَّكْبِيرِ وَ قَدْ قَرَأَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ شَكَّ فِي الْقِرَاءَةِ وَ قَدْ رَكَعَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ شَكَّ فِي الرُّكُوعِ وَ قَدْ سَجَدَ قَالَ يَمْضِي عَلَى صَلَاتِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ شَيْ‌ءٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فِي غَيْرِهِ فَشَكُّكَ لَيْسَ بِشَيْ‌ءٍ این بحث مطرح است که مراد از شک در شیء شک در اصل خواندن آن چیز است یا شک در صحیح خواندن آن می باشد.

امام علیه السلام در ذیل این روایت یک قاعده ی کلی مطرح می کند و این قاعده به باب نماز اختصاص ندارد هرچند مورد روایت خصوص نماز است. این قاعده در باب وضو، حج و سایر ابواب هم می تواند جاری شود.

باب 13 از ابواب رکوع

ح 4: ِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ (قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع) إِنْ شَكَّ فِي الرُّكُوعِ بَعْدَ مَا سَجَدَ فَلْيَمْضِ وَ إِنْ شَكَّ فِي السُّجُودِ بَعْدَ مَا قَامَ فَلْيَمْضِ كُلُّ شَيْ‌ءٍ شَكَّ فِيهِ مِمَّا قَدْ جَاوَزَهُ وَ دَخَلَ فِي غَيْرِهِ فَلْيَمْضِ عَلَيْهِ این روایت صحیحه است.

باب 27 از ابواب خلل

ح 3: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ إِنْ شَكَّ الرَّجُلُ بَعْدَ مَا صَلَّى فَلَمْ يَدْرِ أَ ثَلَاثاً صَلَّى أَمْ أَرْبَعاً وَ كَانَ يَقِينُهُ حِينَ انْصَرَفَ أَنَّهُ كَانَ قَدْ أَتَمَّ لَمْ يُعِدِ الصَّلَاةَ وَ كَانَ حِينَ انْصَرَفَ أَقْرَبَ إِلَى الْحَقِّ مِنْهُ بَعْدَ ذَلِكَ اگر کسی بعد از نماز شک کند که آیا سه رکعت خوانده است یا چهار رکعت ولی هنگامی که سلام نماز را تمام می کرد یقین داشت چهار رکعت خوانده است و بعد شک کرد نباید به آن اعتنا کند.

در ذیل این روایت هم یک تعلیل واقعی آمده است و آن اینکه هنگام تمام نماز بالطبع حواسش جمع تر بود تا زمان بعد از این رو بعد که شک کرده است نباید اعتنا کند زیرا زمانی که حواسش جمع تر بود شکی نداشت.

بله این روایت مربوط به بعد از عمل است نه در اثناء عمل از این رو بهتر است به بخش بعدی منتقل شود.

باب 13 از ابواب رکوع

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَشُكُّ وَ أَنَا سَاجِدٌ فَلَا أَدْرِي رَكَعْتُ أَمْ لَا قَالَ امْضِ در این روایت فرد از یک رکن به رکن دیگر منتقل شده است و بعد شک کرده است. حال باید دید آیا این روایت مقید اطلاق روایات قبل است که مطلقا می گفت: اذا خرجت من شیء و دخلت فی شیء آخر یا نه.

ح 6: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ أَهْوَى إِلَى السُّجُودِ فَلَمْ يَدْرِ أَ رَكَعَ أَمْ لَمْ يَرْكَعْ قَالَ قَدْ رَكَعَ در این روایت فرد هنوز وارد سجود نشده است بلکه در حال رفتن به سجود است و شک می کند که رکوع را انجام داده است یا نه که حضرت می فرماید باید بنا بگذارد که انجام داده است.

همچنین از روایت استفاده می شود که چون فرد در حال رفتن به سمت عمل واجب است که همان سجده می باشد از این رو لازم نیست دخول در واجب بعدی محقق شود تا تجاوز صدق کند بلکه اگر در مقدمات واجب بعدی هم داخل شود باز تجاوز صادق است.

بنابراین اول دخول در رکن لازم نیست بلکه در غیر رکن هم کافی است و حتی در مقدمه ی عمل واجب هم اگر داخل شود کافی می باشد.

امام قدس سره از روایت آخری استفاده می کرد که قاعده ی تجاوز حالت اماره دارد زیرا امام علیه السلام در این روایت می فرماید: (بلی قد رکعت) کانه از واقع خبر می دهد. مگر اینکه بگوییم این روایت مربوط به حکم شکاک است زیرا بعید است کسی بعد از رکوع و هنگام رفتن به سجده شک کند که رکوع را انجام داده است یا نه از این رو امام با این حکم می خواهد او را از شک زیاد کردن باز دارد (اگر این احتمال وارد باشد دیگر این روایت اماره نیست)

ح 3: عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَسْتَتِمُّ قَائِماً فَلَا أَدْرِي رَكَعْتُ أَمْ لَا قَالَ بَلَى قَدْ رَكَعْتَ فَامْضِ فِي صَلَاتِكَ فَإِنَّمَا ذَلِكَ مِنَ الشَّيْطَانِ فرد از امام می پرسد که داشتم کم کم (از حالت رکوع) بلند می شدم که شک کردم رکوع را به جا آورده ام یا نه.

از این روایت هم می توان برداشت کرد که امام علیه السلام در مقام بیان حکم وسواس و کثیر الشک است زیرا در حالت مذکور در روایت معمولا کسی شک در رکوع نمی کند.

ان شاء الله در جلسه ی بعد این روایات را ادامه می دهیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo