درس خارج فقه آیت الله سبحانی
98/01/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تحریم ازدواج با محارم
الآیة الثانیة« حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاّتِى أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاّتِى فِى حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاّتِى دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً»[1]
ترجمه : حرام شده است بر شما مادران و دختران و خواهران و عمهها و خالهها و دختران برادران و دختران خواهران و مادرهاى رضاعى شما[1] و خواهران رضاعى و مادران زنهاى شما و ربيبه ـ يعنى دختر زن از شوهر ديگر كه در دامان شما بزرگ شده ـ از زنهاى شما كه دخول به آنها كردهايد و اگر دخول نكردهايد بعد از رهايى زن ، گرفتن ربيبه مانعى ندارد و حليلههاى [ = همسرانِ ] پسرانِ شما كه از صلب شما هستند ؛ و جمع بين دو خواهر هم در زمان واحد حرام است ، مگر آنچه گذشته ، خداوند غفور و رحيم است.
معنای مفردات آیه1: «رَبائِبُكُمُ»: جمع ربیبة و هی بنت زوجة الرّجل من غیره، سمّیت بذلک لتربیته إیاها، فهی بمعنی مربوبة، نحو قتیلة بمعنی مقتولة
2: «حَلائِلُ»: جمع حلیلة مشتقة من الحلال، و الذکر حلیل، سمّیا بذلک لأنّ کلّ واحد منهما یحلّ له مباشرة صاحبه.
3:« أَصْلابِكُمْ»:أی الذین من أصلابکم، خرجت زوجة المتبنّی به، فهی لا تحرم علی المتبنّی.
در این آیه مبارکه، سیزده مورد ازمحرمات بیان شده، اعم از محرمات نسبی، سببی و رضاعی ، اما سایر محرمات (چهارده، پانزده و شانزده) در آیات دیگر آمدهاند، آن محرمات سیزدهگانه (که در این آیه مبارکه آمدهاند) عبارتند از:
1:« أُمَّهاتُكُمْ» مادران تان
2:« بَناتُكُمْ» : دختران تان
3:« أَخَواتُكُمْ» خواهران تان
4:« عَمّاتُكُمْ»: عمههای تان
5:« خالاتُكُمْ» خالههای تان
6:« بَناتُ الْأَخِ» دختران برادرتان
7:« بَناتُ الْأُخْتِ» دختران خواهرتان
به این هفت تا، محرمات نسبی می گویند، از جناب ابن عباس پرسیدند که محرمات نسبی چندتاست؟ ایشان این آیه را خواند، معلوم میشود که محرمات نسبی بیش از هفت تا نیست، البته امهات گاهی بلاواسطه است و گاهی مع الواسطه، یعنی « أُمَّهاتُكُمْ» شامل مادرِ مادر و مادرِ پدر نیز میشود، و هکذا « بَناتُكُمْ» گاهی دختر بلا واسطه است و گاهی دختر مع الواسطه، مانند نوههای دختری انسان،.« بَناتُكُمْ» هم دختران بلا واسطه را شامل میشود و هم دختران مع الواسطه را، (یعنی شامل نوههای دختری هم میشود)
« عَمّاتُكُمْ» هم عمه خودِ انسان را میگیرد و هم عمه پدر را و هم عمه مادر را، یعنی همه آنها بر انسان عمهاند و در نتیجه ازدواج با آنان حرام میباشد.
« خالاتُكُمْ» هم شامل خاله خودِ انسان میشود وهم شامل خاله پدر و مادرش.
. « بَناتُ الْأَخِ» هم دختران بلاواسطه برادر را میگیرد و هم دختران مع الواسطه را، (یعنی نوههای دختری برادر).
« أَخَواتُكُمْ» خواهران انسان گاهی دو طرفی است و گاهی یک طرفی « أَخَواتُكُمْ» هرد و را شامل میشود.
« بَناتُ الْأُخْتِ» هم بلاواسطه را شامل میشود (دختران خواهر) و هم مع الواسطه را (نوههای دختری خواهر)
محرمات رضاعیحال باید بینیم که محرمات رضاعی چند تاست ؟
قرآن کریم در محرمات رضاعی، بیش از دوطائفه را اسم نمیبرد و آنها عبارتند از:
8:« أُمَّهاتُكُمُ اللاّتِى أَرْضَعْنَكُمْ»: مادرهای رضاعی تان.
البته این مباحث بطور مفصل در کتاب نکاح آمده است.
9:« أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ»: خواهران رضاعی تان
اما از آن حدیثی که پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرموده:« الرضاع لحمة کلحمة النسب» استفاده میشود که همه آن هفت تایی که در نسب حرامند در رضاع هم حرام میباشند، هفت عنوان نسبی را در نظر بگیرید، همه آن هفت عنوان را در رضاع هم پیاده کنید.زنی که به انسان شیر داده، علاوه بر او، مادرش نیز حرام میشود و ...،
پس هر چند قرآن کریم دوتا را گفته ( أُمَّهاتُكُمُ اللاّتِى أَرْضَعْنَكُمْ) و (أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ) اما سنت پیغمبر اکرم آن را توسعه داده و فرموده:« الرضاع لحمة کلحمة النسب»
محرمات سببی10:« وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ» مادران زنهاى تان
البته مادر زن نکاحش حرام است، اما اینکه واقعاً مَحرَم نیز است یا مَحرَم نیست؟ محرم بودن و محرم نبودنش محل بحث است هر چند مردم با مادر زن معامله محرم را میکنند و حال آنکه محرم بودن محل بحث است، چون آیه مبارکه فقط ناظر به تحریم نکاح است و تحریم نکاح ملازم با محرمیت نیست، مثلاً کسی، با زنی ازواج کرده که از شوهر قبلی خود دختری دارد، این دختر بر این شخص حرام است، اما محرم نیست ولذا نباید خیال شود که هر کجا که حرمت نکاح آمد، ملازم با محرمیت است.
بعضی از آقایان (فقها) به محرم بودن مادر زن فتوا نمیدهند، مجرد اینکه نکاح یک زن برای انسان حرام است، دلیل بر محرم آن زن بر او نیست.
مرحوم صاحب جواهر در «کتاب نکاح» بیست و چهار (24) مورد را میشمارد که نکاح شان حرام است، اما محرم نیستند، خلاصه مطلب اینکه حرمت نکاح ملازم با محرمیت نیست، چه بسا زنی که نکاحش حرام باشد و در عین حال محرم انسان هم نباشد.
11:« رَبائِبُكُمُ اللاّتِى فِى حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاّتِى دَخَلْتُمْ بِهِنَّ»
ربيبههای تان ـ يعنى دختر زن از شوهر ديگر كه در دامان شما بزرگ شده ـ از زنهاى شما كه دخول به آنها كردهايد.
«فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ» اما اگر دخول (با مادر آن دختر) انجام نگرفته باشد، ازدواج با آن دختر مانعی ندارد.
12:« وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ» حليلههاى [ = همسرانِ ] پسرانِ شما كه از صلب شما هستند.
چرا فرموده: «مِنْ أَصْلابِكُمْ» ؟ برای اینکه تبنّی را خارج کند، «تَبَنّی» یعنی پسر خواندگی، اگر انسان پسری را به عنوان فرزند خوانده برگزید، زنش (زن پسر خوانده) بر او حرام نمیشود.
13:« وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ» و جمع بين دو خواهر نیز در زمان واحد حرام است.
همانطور که توجه پیدا کردید، در این آیه مبارکه به محارم، یعنی زنانی که ازواج با آنها ممنوع است اشاره شده است و بر اساس آن محرمیت از سه راه ممکن است پیدا بشود:
الف؛ از راه ولادت که از آن تعبیر به «ارتباطی نسبی» میشود.
ب؛ از طریق ازدواج که به آن «ارتباط سببی» می گویند.
ج؛ از طریق شیرخوارگی که به آن «ارتباط رضاعی» گفته میشود.
نخست اشاره به محارم نسبی که هفت دسته هستند کرده و میفرماید: « حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ ».
مادران شما و دخترانتان و خواهرانتان و عمها و خالههایتان و دختران برادر و دختران خواهرانتان بر شما حرام است.
باید توجه داشت که منظور از مادر فقط آن زنی که انسان بلا واسطه از او تولد شده، نیست بلکه جده و مادر جده و مادر پدر و مانند آنها را هم شامل میشود.
همانطور که مراد از دختر، تنها دختر بلا واسطه نیست بلکه دختر و د ختر پسر و دختر دختر و فرزندان آنها را نیز در بر میگیرد، و همچنین در مورد پنج دسته دیگر.
سپس به محارم رضاعی اشاره کرده و میفرماید: وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاّتِى أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ» و مادرانی که شما را شیر میدهند و خواهران رضاعی شما بر شما حرامند.
گرچه قرآن کریم در این قسمت از آیه تنها به دو دسته، یعنی خواهران و مادران رضاعی اشاره کرده، ولی طبق روایات فراوانی که در دست است، محارم رضاعی منحصر به اینها نیستند، بلکه طبق حدیث معروف که از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نقل شده:«یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب» یعنی تمام کسانی که از نظر ارتباط نسبی بر انسان حرامند، از نظر شیرخوارگی نیز حرام میشوند.
و در آخرین مرحله اشاره به دسته سوم از محارم کرده و آنها را تحت چند عنوان بیان میکند:
1: «وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ» و مادران همسرانتان، یعنی به مجرد اینکه زنی به ازدواج مردی در آمد و صیغه عقد بین آنها جاری گشت، مادر او و مادر مادر او و... بر او حرام ابدی میشوند.
2: « رَبائِبُكُمُ اللاّتِى فِى حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاّتِى دَخَلْتُمْ بِهِنَّ» و دختران همسرانتان که دردامان شما قرار دارند به شرط اینکه با آن همسر آمیزش جنسی پیدا کرده باشید، یعنی تنها با عقد شرعی یک زن، دختران او که از شوهر دیگری بودهاند بر شوهر حرام نمیشوند، بلکه مشروط بر این است که علاوه بر عقد شرعی با آن زن همبستر هم شده باشد و دخول صورت گرفته باشد.
وجود این قید در این مورد تأیید میکند که حکم مادر همسر که در جمله سابق گذشت مشروط به چنین شرطی نیست، و به اصطلاح اطلاق حکم را تقویت میکند.
به دنبال این قسمت برای تأکید مطلب اضافه میکند که اگر با آنها آمیزش جنسی نکرده باشید، دخترانشان بر شما حرام نیست (فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ)
3: « وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ» و همسران فرزندانتان که از نسل شما هستند، در حقیقت تعبیر « مِنْ أَصْلابِكُمْ» (فرزندانی که از نسل شما باشند) برای ا ین است که روی یکی از رسوم غلط دوران جاهلیت خط بلان کشیده شود، زیرا در آن زمان معمول بود افرادی را به عنوان فرزند خود انتخاب میکردند، یعنی کسی که فرزند شخص دیگری بود به نام فرزند خود میخواندند و فرزند خوانده مشمول تمام احکام فرزند حقیقی بود، و به همین دلیل با همسران فرزند خوانده خود ازدواج نمیکردند.
4: «وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ» و برای شما جمع درمیان دو خواهر ممنوع است، یعنی ازدواج با دو خواهر در زمان واحد مجاز نیست، بنابراین اگر با دو خواهر یا بیشتر در زمانهای مختلف و بعد از جدائی از خواهر قبلی انجام بگیرد، مانعی ندارد.
و از آنجا که در زمان جاهلی جمع میان دو خواهر رائج بوده، و افرادی مرتکب چنین ازدواجهای شده بودند، قرآن کریم بعد از جمله فوق میگوید: «إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ » یعنی این حکم (همانند احکام دیگر) عطف به گذشته نمیشود، و کسانی که قبل از نزول این قانون، چنین ازدواجی انجام دادهاند، کیفر و مجازاتی ندارند، اگر چه اکنون باید یکی از آن دو را انتخاب کرده و دیگری را رها کنند، در پایان میفرماید:« إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً» خداوند غفور و رحيم است، یعنی گذشتهها را میبخشد و نسبت به آنها (گذشتهها) کسی را مجازات نمیکند.