< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله هاشمی شاهرودی

90/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 بحث در تعريف فقير شرعی بود و مرحوم سيد (رحمه الله) فرمودند (والفقير الشرعي من لا يملك مؤونة السنة له ولعياله، والغني الشرعي بخلافه) و اين معنا از روايات هم استفاده می شود كه روايت اول علی بن اسماعيل بود كه گذشت.
 روايت دوم: صحيحه ابی بصير است:
 سمعت أبا عبد الله (رحمه الله) يقول: يأخذ الزكاةَ صاحبُ السبعمائة إذا لم يجد غيره. قلت: فإن صاحب السبعمائة تجب عليه الزكاةُ! قال: زكاته صدقة علی عياله، ولا يأخذها إلا أن يكون إذا اعتمد علی السبعمائة أنفدها في أقل من سنة، فهذا يأخذها ولا تحل الزكاة لمن كان محترفاً وعنده ما تجب فيه الزكاة «أن يأخذ الزكاة»( [1] )
 
 معنای روايت
 امام - عليه السلام - در اين روايت فرموده اند كه اگر كسی هفتصد درهم داشته باشد چنانچه اين هفتصد درهم برای مؤونه سالش كافی باشد، حق ندارد زكات بگيرد ولی اگر اين هفتصد درهم كفايت مؤونه سالش را نمی دهد می تواند از زكات بگيرد بله اگر كسی حرفه يا صنعتی دارد كه از آن مؤونه سالش را به دست می آورد ديگر نمی تواند زكات بگيرد واگر مال زكوی داشته باشد بايد زكاتش را بدهد.
 
 توضيح روايت
 در اين روايت هم ضابطه نفی اخذ زكات و هم ضابطه اثبات آن بيان می شود و در آن به تعبير «سال» هم تصريح شده است و اين مطلب كه آيا زكاتی كه در اين روايت به آن اشاره شده است، زكات نقدين است يا زكات مال التجاره، تأثيری در مورد استدلال به روايت ندارد گرچه ممكن است كسی به قرينه حرفه كه در ذيل آمده است بگويد زكات مذكور در صدر روايت، مربوط به مال التجاره نيست و الا در ذيل داخل می شد علی ای حال اين روايت سنداً و دلالتاً صحيح است.
 روايت سوم: روايت عبدالرحمن بن الحجاج عن من سمعه است كه در سند آن آمده است كه عبدالرحمن اسم كسی را كه از او روايت می كند ذكر كرده ولی ظاهراً راوی نام كسی را كه عبدالرحمن از او روايت كرده است، فراموش نموده و روايت اين است:
 عن عبد الرحمن بن الحجاج عمن سمعه وقد سمّاه عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: سألته عن الزكاة ما يأخذ منها الرجل... فإنَّ الناس إنما يعطون من السنة إلی السنة، فللرجل أن يأخذ ما يكفيه ويكفي عياله من السنة إلی السنة( [2] ).
 از اين روايت (كه اين بيان از پيامبر - صلی الله عليه وآله - است) استفاده میشود كه ميزان در جواز اخذ زكات نداشتن مؤونه سال است.
 
 نقد روايت
 دلالت اين روايت هم خوب است ولی سندش مرسل است گرچه می توان برای تشكيل استفاضه از آن بهره برد.
 روايت چهارم: كه مرسله حماد است:
 ... يقسم بينهم في مواضعهم بقدر ما يستغنون به في سنتهم بلا ضيق ولا تقتير، فإن فضل من ذلك شيء ردّ إلی الوالي، وإن نقص من ذلك شيء لم يكتفوا به كان علی الوالي أن يموّنهم من عنده بقدر سعتهم حتی يستغنوا إلی أن رسول الله (صلی الله عليه وآله) يقسم صدقات البوادي في البوادي وصدقات أهل الحضر في أهل الحضر، ولا يقسم بينهم بالسوية علی ثمانية حتی يعطي أهل كل سهم ثمناً ولكن يقسمها علی قدر من يحضره من أصناف الثمانية علی قدر ما يقيم كل صنف منهم يقدر لسنته( [3] )
 
 شرح روايت
 در اين روايت هم به اين نكته كه مقداری كه به فقير داده می شود اندازه ای است كه مؤونه سالش را كفاف دهد، تصريح شده كه به اندازه استفاده ميانه است نه كم مصرف كردن و در ضيق و فشار قرار دادن اهل و عيال و از اين روشن می شود كه كسی كه مؤونه سالش را ندارد می تواند زكات بگيرد.
 روايت پنجم: مرسله شيخ مفيد - رحمه الله - از يونس بن عمار است:
 محمد بن محمد المفيد في المقنعة عن يونس بن عمار قال: سمعت أبا عبد الله (عليه السلام) يقول: تحرم الزكاةُ علی من عنده قوت السنة، وتجب الفطرة علی من عنده قوت السنة، وهي سنة مؤكدة علی من قبل الزكاة لفقره وفضلية لمن قبل الفطرة لمسكنته دون السنة المؤكدة والفريضة( [4] )
 
 مفاد روايت
 اين روايت را هم مرحوم صاحب وسائل - رحمه الله - نقل می كند و مفادش تعريف غنی است يعنی جائز نيست بر كسی كه قوت يك سال را دارد، زكات بگيرد و مفهومش اين است كه كسی كه ندارد می تواند زكات را اخذ نمايد و اين گرچه مفهوم لقب است ولی چون امام در اين جا در مقام بيان (من تحل له الزكاة و من لاتحل له الزكاة) بوده اند اين مفهوم قابل استفاده است روايات متعدد و معتبره ديگری هم داريم كه به ضميمه فهم عرفی مؤنه يكسال از آنها استفاده می شود.
 
 1 ـ معتبره سماعه
 محمد عن سماعة قال: سألت أبا عبد الله (عليه السلام) عن الزكاة، هل تصلح لصاحب الدار والخادم؟ فقال: نعم، إلاَّ أن يكون داره دار غلة، فخرج له من غلتها دراهم ما يكفيه لنفسه وعياله. فإن لم تكن الغلة تكفيه لنفسه وعياله في طعامهم وكسوتهم وحاجتهم من غير إسراف، فقد حلت له الزكاةُ، فإن كانت غلتها تكفيهم فلا( [5] )
 
 چگونگی فهم تعبير «سال» از روايت
 سائل در اين روايت ابتدا از صاحب دار و خادم سؤال می كند و امام - عليه السلام - میفرمايد اين شخص هم می تواند زكات بگيرد مگر اينكه خانه ای كه دارد برای او درآمد داشته باشد و درآمدش مؤونه او را تامين كند ولی اگر درآمدش (غله در اين روايت به معنی درآمد است) به مؤونه او نمی رسد ـ مؤونه متعارف نه با اسرافكاری ـ می تواند زكات بگيرد در اين روايت مدت، مشخص نشده و تعبير به سال نيامده است ولی چون موضوع درآمد خانه است و درآمد خانه معمولاً از راه اجاره آن است و غالباً ايجار نيز سالانه می باشد از اين روايت هم عرفاً همان معيار مذكور استفاده می شود علاوه بر اينكه عرف تعبير كفايت و عدم كفايت مطلق در مورد داشتن درآمد را بر سال حمل می كند.
 
 2 ـ صحيحه معاوية بن وهب
 عن صفوان بن يحيی، عن معاوية بن وهب قال: سألت أبا عبد الله - عليه السلام - عن الرجل يكون له ثلاثمائة درهم أو أربعمائة درهم وله عيال وهو يحترف، فلا يصيب نفقته فيها، أيكُبُّ فيأكلها و لا يأخذ الزكاةَ أو يأخذ الزكاة؟ قال: لا، بل ينظر إلى فضلها، فيقوت بها نفسه ومن وسعه ذلك من عياله ويأخذ البقية من الزكاة ويتصرف بهذه لا ينفقها( [6] )
 در اين روايت سؤال شده كه آيا كسی كه سيصد يا چهار صد درهم دارد بايد اين مقدار را صرف كند و زكات نگيرد؟ اما - عليه السلام - میفرمايد می تواند آن را سرمايه قرار دهد و نگه دارد و از سودش استفاده كند و مازاد را برای مؤنه اش از زكات بگيرد تا جبران شود و به ضميمه اينكه حرفه و تجارت ها سالانه بوده است از اين روايت نيز همان معيار مؤونه سال استفاده می شود.
 
 3 ـ صدر معتبره سماعه
 اين روايت صدر همان معتبره سماعه قبلی است زيرا سندش يكی:
 عن سماعة قال: سمعت أبا عبد اللَه - عليه السلام - قال: قد تحل الزكاة لصاحب السبعمائة وتحرم علی صاحب الخمسين درهماً، فقلت له وكيف يكون هذا؟ قال: إذا كان صاحب السبعمائة له عيال كثير فلو قسمها بينهم لم تكفه فليعف عنها نفسه وليأخذها لعياله، وأما صاحب الخمسين فإنه تحرم عليه إذا كان وحده وهو محترف يعمل بها، وهو يصيب منها ما يكفيه إن شاء الله( [7] )
 امام - عليه السلام - در اينجا می فرمايد كه ممكن است گرفتن زكات بر كسی كه هفتصد درهم دارد جائز باشد ولی بر كسی كه پنجاه درهم دارد جائز نباشد به اين بيان كه مبلغ هفتصد درهم برای مؤنه اش كافی نيست زيرا عيالوار است لهذا جايز است از زكات اخذ كند وجبران كند و شخص دوم تنها است و حرفه ای هم دارد كه مؤونه اش را تأمين می كند ولذا اخذ زكات برای او حرام است و اين روايت به قرينه اينكه حرفه و كار در آن لحاظ شده ـ كه سالانه است ـ بر مطلب دلالت دارد.
 
 4 ـ معتبره هارون بن حمزه
 عن هارون بن حمزة قال: قلت لأبي عبد اللَه - عليه السلام -: يُروی عن النبي - صلی الله عليه وآله - أنه قال: لا تحل الصدقة لغني ولا لذي مِرَّةٍ سَوِيّ. فقال له: تصلح لغني. قال: فقلت له: الرجل يكون له ثلاثمائة درهم في بضاعة وله عيال، فإن أقبل عليها أكلها عياله ولم يكتفوا بربحها. قال: فلينظر ما يستفضل منها فلياكله هو ومن يسعه ذلك وليأخذ لمن لم يسعه من عياله( [8] )
 اين تعبير پيامبر معروف بوده و اهل سنت هم نقل كرده اند كه كسی بالقوه غنی است هم غنی حساب می شود و امام در اينجا می فرمايد ميزان غنی بودن است و اگر كسی كه سيصد درهم دارد و با آن به مضاربه يا شبيه آن ـ بضاعة كه مضاربه مجانی است ـ تجارت می كند و دارای عيال هم است بخواهد آن سيصد درهم را خرج كند تمام می شود و ديگر مؤونه نخواهد داشت میتواند زكات بگيرد و آن مال را در همان تجارت و حرفه بكار بگيرد و از سود آن صرف كند و هر چه برای مؤنه اش كم داشت از زكات بگيرد اين روايت گرچه در آن يزيد بن اسحاق آمده است ولی معتبر است زيرا (كَشِّىّ) در مورد يزيد بن اسحاق تعبيری دارد كه دال بر وثاقت بلكه جلالت او است.
 
 5 ـ صحيحه محمد بن مسلم
 روايت ديگر صحيحه محمد بن مسلم است كه در نسخه علل اين گونه آمده (محمد بن مسلم و غيره) ولی صاحب وسائل آن را اينگونه (محمد بن مسلم أو غيره) نقل كرده است و ظاهراً عبارت علل درست است و لذا سند آن صحيح است و آن روايت اين است:
 عن محمد بن مسلم أو غيره عن أبي عبد اللَه - عليه السلام - قال: تحلّ الزكاةُ لِمَنْ له سبعمائة درهم إذا لم يكن له حرفةٌ، ويخرج زكاتُها منها ويشتری منها بالبعض قوتاً لعياله ويعطي البقيةَ أصحابَهُ، ولا تحل الزكاةُ لمن له خمسون درهماً وله حرفه يقوت بها عياله( [9] )
 در اين روايت نيز همان تفصيل ميان صاحب هفتصد درهم و پنجاه درهم آمده است كه ممكن است بر اولی زكات جايز باشد و بر دومی حرام باشد زيرا كه شخص اول عيالوار است بخلاف شخص ثانی و اين تعبير روايت ـ كه همه زكات هفتصد درهم خودش را استفاده نكند ـ در روايات ديگر هم آمده است و در بعضی از آنها اين گونه آمده است كه از زكات خودش ولو يك درهم هم شده به ديگری بدهد و ظاهرش حكم استحبابی است زيرا خود پرداخت صدقه به ديگران موضوعيت دارد و علی ای حال دلالت اين روايت مثل معتبره سماعه است كه اگر كسی پنجاه درهم داشته و مؤنه سال را داراست نمی تواند زكات بگيرد ولی كسی كه هفتصد درهم دارد ولی به مؤونه سالش كفاف نمی دهد می تواند مابقی را از زكات بگيرد اينها أهم روايات دال بر فتوای مذكور در متن است.


[1] - العاملي، وسايل الشيعه: ج9، ص231(11905-1).
[2] - العاملي، وسايل الشيعه: ج9، ص260 و 261(11978-9).
[3] - العاملي، وسايل الشيعه: ج9، ص266 و 267 (11989-3).
[4] - العاملي، وسايل الشيعه: ج9، ص234، ح11914-10.
[5] - العاملي، وسايل الشيعه: ج9، ص235، ح11916-1.
[6] - العاملي، وسايل الشيعه: ج9، ص239، ح11923-1.
[7] - العاملي، وسايل الشيعه: ج9، ص239.
[8] - العاملي، وسايل الشيعه: ج9، ص239 و240 ح11926-4.
[9] - العاملي، وسايل الشيعه: ج9، ص233، ح11910-6.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo