< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدتقي شهيدي

96/01/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الصلاه/اوقات فرائض /نماز و روزه در سفینه فضایی/مسأله دوم عروه

خلاصه مباحث گذشته:

 

مسائل مستحدثه اوقات صلاه

نماز و روزه در سفینه های فضایی

آخرین مسائلی که از مسائل مستحدثه اوقات صلاه مانده است این است که:

اگر شخصی در این سفینه های فضایی قرار بگیرد که با سرعت زیاد دور زمین حرکت می کند به گونه ای که در 24 ساعت دو روز و دو شب دارد و گاهی بیشتر و تا هفت روز و هفت شب هم گفته شده است. بحث این است که این شخص چه وظیفه ای دارد؛ آیا برای هر طلوع فجر و زوال شمس و غروب شمسی نماز واجب می شود تا اگر در 24 ساعت دو شب و دو روز داشته باشد ده نماز بر او واجب باشد.

در این مسأله اختلاف است؛

امام قدس سره فرموده اند:

در 24 ساعت بیش از پنج نماز نداریم لذا این شخص در یکی از این طلوع فجر ها نماز صبح و در یکی از این زوال شمس ها نماز ظهر و عصر و در یکی از این غروب شمس ها نماز مغرب و عشاء را می خواند. و حتّی بعید نیست در طلوع فجر أول نماز صبح را نخواند و با زوال شمس نماز ظهر را بخواند و نماز عصر را هم نخواند و بعد از غروب آفتاب نماز مغرب را بخواند و نماز عشاء را نخواند. و در طلوع فجر روز بعدی نماز صبح و در زوال شمس آن نماز عصر و در غروب شمس آن نماز عشاء را بخواند. البته احتیاط این است که این گونه خوانده نشود و ترتیب مراعات شود و نماز ظهر را بعد از نماز صبح بخواند و وقتی نماز ظهر را می خواند نماز عصر را هم بخواند.

مرحوم خویی تفصیل داده اند؛

اگر حرکت این سفینه دو برابر زمین باشد که عملاً 24 ساعت دو روز و دو شب می شود: أظهر این است که واجب است ده نماز بخواند.

ولی اگر حرکت این سفینه بسیار سریع باشد که هر سه ساعت یک بار دور زمین می چرخد و عملاً هر سه ساعت یک شبانه روز بشود، اثبات وجوب نماز بر او به این نحو که هر سه ساعت پنج نماز واجب بشود، مشکل است و احتیاط این است که در هر 24 ساعت پنج نماز بخواند. (و أما إذا كانت سرعتها ضعف سرعة الأرض، فعندئذ- بطبيعة الحال- تتم الدورة في كل اثني عشر ساعة و في هذه الحالة هل يجب عليه الإتيان بصلاة الصبح عند كل فجر و بالظهرين عند كل زوال و بالعشائين عند كل غروب؟ فيه وجهان الأحوط بل الأظهر الوجوب نعم لو دارت حول الأرض بسرعة فائقة بحيث تتم كل دورة في ثلاث ساعات مثلا أو أقل، فعندئذ إثبات وجوب الصلاة عليه عند كل فجر و زوال و غروب بدليل مشكل جدا، فالأحوط الإتيان بها في كل أربع و عشرين ساعة[1] )

و لکن این که ایشان فرموده اند أحوط این است که در هر 24 ساعت پنج نماز بخواند: این احتیاط نیست بلکه قدر متیقّن است زیرا شما گفتید اثبات وجوب برای هر طلوع فجر و زوال و غروبی مشکل است.

بله اگر می فرمودید أدله طلوع و غروب شامل این فرض نمی شود باید می گفتید سفر به این نحو حرام است ولی در این جا نفرمودید که سفر حرام است و وجهی هم ندارد زیرا طلوع و غروب دارد.

و نیز اشکال می شود که:

چه فرقی بین دو طلوع و غروب و هفت طلوع و غروب می باشد. اگر طلوع فجر از این موارد انصراف دارد فرقی بین دو و هفت نیست و اگر انصراف ندارد در هر دو صورت باید با طلوع و غروب نماز واجب شود و تفصیل وجهی ندارد و در فرضی که در هر سه ساعت یک بار دور زمین می چرخد أحوط این نیست که پنج نماز در هر 24 ساعت بخواند.

آقای سیستانی هم نظیر این کلام را بیان کرده اند که:

و أما إذا كانت سرعتها ضعف سرعة الأرض، فعندئذ بطبيعة الحال تتم الدورة في كل اثنتي عشر ساعة، و في هذه الحالة هل يجب عليه الإتيان بصلاة الصبح عند كل فجر، و بالظهرين عند كل زوال، و بالعشائين عند كل غروب؟ فيه وجهان: الأحوط الوجوب.

و لو دارت حول الأرض بسرعة فائقة بحيث تتم كل دورة في ثلاث ساعات مثلًا أو أقل، فالظاهر عدم وجوب الصلاة عليه عند كل فجر و زوال و غروب، و الأحوط حينئذ الإتيان بها في كل أربع و عشرين ساعة بنية القربة المطلقة، مراعياً وقوع صلاة الصبح بين الطلوعين، و الظهرين بين زوال و غروب بعدها، و العشائين بين غروب و نصف ليل بعد ذلك.[2]

تنها آقای خویی در فرض أول فرمودند أظهر این است که برای هر طلوع فجر نماز صبح بخواند ولی آقای سیستانی فرمودند احوط این است که برای هر طلوع فجری نماز بخواند.

به نظر ما حق با امام قدس سره می باشد زیرا:

أدله ای که می گوید هنگام طلوع فجر یا زوال شمس یا غروب شمس نماز بخوان به طلوع و زوال و غروب عادی انصراف دارد و لذا دلیلی نداریم که این شخص در سفینه فضایی حتّی در فرضی که در 24 ساعت دو بار دور زمین می چرخد، باید برای هر طلوع و هر زوالی و هر غروبی نماز بخواند.

توجّه شود که:

این که در صحیحه هشام آمده است: أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا كَلَّفَ اللَّهُ الْعِبَادَ إِلَّا مَا يُطِيقُونَ إِنَّمَا كَلَّفَهُمْ فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ خَمْسَ صَلَوَاتٍ وَ كَلَّفَهُمْ مِنْ كُلِّ مِائَتَيْ دِرْهَمٍ خَمْسَةَ دَرَاهِمَ وَ كَلَّفَهُمْ صِيَامَ شَهْرٍ فِي السَّنَةِ وَ كَلَّفَهُمْ حَجَّةً وَاحِدَةً وَ هُمْ يُطِيقُونَ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ الْحَدِيثَ.[3]

دلیل ما نیست زیرا:

أولاً این شخص در سفینه فضایی دو روز و دو شب دارد و هر دوازده ساعت یک یوم و یک لیله دارد لذا انما کلفهم فی الیوم و اللیله خمس صلوات صادق می شود.

ثانیاً این روایت در مقام بیان حکم شرعی و تشریع و قانون گذاری نیست بلکه این را بیان می کند که خداوند متعال به حداکثر توان مردم تکلیف نکرده است بلکه در تکلیف تسامح کرده است و با این که می توانستند بیشتر از پنج نماز بخوانند ولی خداوند تنها پنج نماز را واجب کرد.

شبیه آنچه در بحث تلقیح مصنوعی مطرح است که: اگر تخمک را از زنی بگیرند و در داخل رحم زن دیگر پرورش دهند و بچه به دنیا بیاید. پدر معلوم است که صاحب نطفه است (و این که این کار حرام است یا نه بحث دیگری است) شرعاً و عرفاً پدر صاحب نطفه است (خلافاً للسید الحکیم قدس سره که می فرمایند این شخص بی پدر است. ولی این صحیح نیست و در عرف عقلاء، پدر را صاحب نطفه می دانند و مؤیّد آن این است که: زنی با شوهر خود همبستر شد و این زن با دختری مساحقه کرد و نطفه شوهر را به آن دختر منتقل کرد و دختر حامله شد که روایت می گوید پدر این نوزاد صاحب نطفه است.)

أما بحث است که مادر در این مثال چه کسی است آیا صاحب تخمک مادر است و یا صاحب رحم مادر است:

مرحوم خویی و استاد فرموده اند که: صاحب رحم مادر است زیرا قرآن می گوید: إن امّهاتهم إلّا اللائی ولدنهم یعنی مادرانشان کسانی اند که این ها را زاییده اند لذا معلوم می شود مادر کسی است که نوزاد را به دنیا می آورد که صاحب رحم نوزاد را به دنیا می آورد. (اگر تخمک را در دستگاه پرورش بدهند ایشان می گویند که این نوزاد بی مادر است)

در حالی که این استدلال عرفی نیست زیرا: آیه در مقام تشریع نیست و یک أمر تکوینی غالبی را بیان می کند که وقتی ظهار می کنی و به زن خود می گویی ظهرک علیّ کظهر أمی أثر ندارد و مادر تنها کسی است که انسان را به دنیا آورده است.

ما نحن فیه هم همین گونه است و إنما کلفهم فی الیوم و اللیله خمس صلوات در مقام تشریع نیست که قانون بدهد که در هر 24 ساعت تنها پنج نماز واجب است بلکه در مقام بیان مطلب دیگری است.

بلکه دلیل ما این است که:

در دلیل وجوب نماز صبح هنگام طلوع فجر اطلاقی نسبت به طلوع فجر های غیر طبیعی وجود ندارد. و از طرفی می دانیم در هر 24 ساعت قطعاً پنج نماز واجب است و وجوب مازداد بر آن مشکوک است لذا برائت جاری می کنیم. لذا نتیجه همان فرمایش امام قدس سره می شود که می تواند یکی از این طلوع فجر ها را برای نماز صبح و یکی از زوال شمس ها را برای نماز ظهر انتخاب می کند و یکی از زوال شمس ها را برای نماز عصر انتخاب می کند ولی باید نماز عصر بعد از نماز ظهر خوانده شود و ترتیب مراعات شود.

و این که نماز صبح در این 24 بخواند ولی در طلوع فجر نخواند بلکه هر موقع خواست بخواند عرفی نیست و محتمل نیست و لااقل خلاف احتیاط است. فرض این است که طلوع فجر شرط نماز صبح است و متمکّن از رعایت آن است.

نکته: اگر سفینه هر 48 ساعت یک بار دو زمین بچرخد ممکن است ملتزم شویم تنها در این 48 ساعت پنج نماز واجب است.

نسبت به حکم روزه:

برای کسی که کثیر السفر است و یا سفر او سفر معصیت است و باید ماه رمضان را روزه بگیرد در حالی که در یک ماه شصت روز و شصت شب دارد، مسأله مشکل است و به نظر می رسد به اندازه سی روز روزه بگیرد و بیشتر از این دلیلی بر روزه گرفتن نداریم که باید شصت روز، روزه بگیرد و من شهد منکم الشهر فلیصمه أصل وجوب روزه را بیان می کند و اطلاقی نسبت به این فرض ندارد. و کوتاه شدن روز اشکالی ندارد مثل بعضی مناطق که روزی کوتاه و شب هایی طولانی دارند. مقتضای احتیاط کامل این است که در تمام این شصت روز، روزه بگیرد.

مسأله دوم از مسائل اوقات صلاه

صاحب عروه می فرماید:

المراد باختصاص أول الوقت بالظهر و آخره بالعصر و هكذا في المغرب و العشاء عدم صحة الشريكة في ذلك الوقت‌

مع عدم أداء صاحبته فلا مانع من إتيان غير الشريكة فيه كما إذا أتى بقضاء الصبح أو غيره من الفوائت في أول الزوال أو في آخر الوقت و كذا لا مانع من إتيان الشريكة إذا أدى صاحبه الوقت فلو صلى الظهر قبل الزوال بظن دخول الوقت فدخل الوقت في أثنائها و لو قبل السلام حيث إن صلاته صحيحة لا مانع من إتيان العصر أول الزوال...

مراد از وقت مختص ظهر این است که نمی توان نماز عصر را در این زمان بخوانیم ولی می توانیم قضای نماز صبح را در این وقت بخوانیم و این مطلب واضح است.

صاحب عروه می فرماید: اگر کسی نماز ظهر را به اعتقاد دخول وقت، قبل از اذان ظهر خواند و سلام نماز داخل وقت قرار گرفت این نماز به خاطر روایت اسماعیل بن رباح محکوم به صحّت است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ رَبَاحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا صَلَّيْتَ وَ أَنْتَ تَرَى أَنَّكَ فِي وَقْتٍ وَ لَمْ يَدْخُلِ الْوَقْتُ- فَدَخَلَ الْوَقْتُ وَ أَنْتَ فِي الصَّلَاةِ فَقَدْ أَجْزَأَتْ عَنْكَ.[4]

و لذا می توان بعد از نماز ظهر بلافاصله نماز عصر را خواند زیرا مراد از وقت مختص این است که نماز عصر مزاحم نماز ظهر نمی شود.

به نظر صاحب عروه دو اشکال شده است:

مناقشه مرحوم خویی

اسماعیل بن رباح توثیق ندارد و سند روایت ضعیف است.

جواب

به نظر ما این اشکال طبق مبنای صحیح (خلافاً للسید الخویی) قابل تصحیح است زیرا مشایخ ابن أبی عمیر را طبق شهادت شیخ طوسی ثقه اند و اسماعیل بن رباح از مشایخ ابن أبی عمیر است.

مناقشه دوم

شما قائل به وقت مختص هستید و به روایت داوود بن فرقد تمسّک می کردید که به مقدار چهار رکعت بعد از اذان، وقت نماز عصر داخل می شود:

وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي جَعْفَرٍ جَمِيعاً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِي يَزِيدَ وَ هُوَ دَاوُدُ بْنُ فَرْقَدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ فَقَدْ دَخَلَ وَقْتُ الظُّهْرِ- حَتَّى يَمْضِيَ مِقْدَارُ مَا يُصَلِّي الْمُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ- فَإِذَا مَضَى ذَلِكَ فَقَدْ دَخَلَ وَقْتُ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ- حَتَّى يَبْقَى مِنَ الشَّمْسِ مِقْدَارُ مَا يُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ- فَإِذَا بَقِيَ مِقْدَارُ ذَلِكَ فَقَدْ خَرَجَ وَقْتُ الظُّهْرِ- وَ بَقِيَ وَقْتُ الْعَصْرِ حَتَّى تَغِيبَ الشَّمْسُ.[5]

لذا طبق این روایت وقت نماز عصر داخل نشده است. بله اگر وقت مختص را قائل نباشید این حرف درست است ولی با قول به وقت مختص طبق روایت داوود بن فرقد این اشکال وارد است. جلسه بعد این مطلب را بررسی می کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo