< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمدمهدی شب‌زنده‌دار

97/07/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: اخبار من بلغ /تنبیهات /اصول عملیه

0.0.0.1وجه نهم قول به خیریت موضوع: استفاده از واژه «ثواب»

وجه دیگری که برای اثبات این مدعا که موضوع اخبار من بلغ عملی است که خیر بودن آن ثابت است بیانی است که از واژه «ثواب» استفاده کرده است با این توضیح که همه اخبار من بلغ مشتمل بر واژه «ثواب» است این واژه در جایی صادق است که شارع حکم داشته باشد و آن حکم اطاعت شود اما در جایی که شارع حکم ندارد و اطاعت اصطلاحی صادق نیست بلکه از باب تفضل اجر داده می شود در آنجا ثواب صدق نمی کند، پس ثواب ولو به تعبیر شیخ اعظم«ره» نوعی از اجر و عوض است اما مساوق با اجر و عوض و پاداش نیست بلکه اخص از آن است چون هر اجر و عوض و پاداشی ثواب نیست اما هر ثوابی پاداش است، بر این اساس در این روایت می فرماید: «من بلغه شیئ من الثواب» یعنی پاداش بر اطاعت به او رسیده باشد و اطاعت در جایی است که مولا امر داشته باشد پس در جایی که مولا امر ندارد و عبد به سبب احتمال محبوبیت آن کار را انجام می دهد - که به آن انقیاد و یا به تعبیر مرحوم شیخ به آن اطاعت حکمیه می گویند- ثواب داده نمی شود اگر چه ممکن است اجر و پاداش داده شود پس همانطور که در برخی از وجوه سابق یا از واژه «بلوغ» یا فاء تفریع یا واژه «طلب قول النبی» و یا واژه «التماس ذلک الثواب» استفاده شد تا ثابت شود موضوع اخبار من بلغ خیر است در این وجه نیز از واژه «ثواب» -که در همه روایات وارد شده است- برای اثبات این مدعا استفاده می شود.

پس این دلیل مشتمل بر چند مقدمه است؛

مقدمه اول این است که ثواب مربوط به اطاعت است.

مقدمه دوم این است که اطاعت در جایی است که امر یا نهی وجود داشته باشد تا آن شخص امتثال آن امر یا نهی را کرده باشد.

در نتیجه با غض نظر از این روایات باید استحباب یا وجوب ثابت باشد.

اصل این مطلب از عبارتی که شیخ اعظم«ره» در ضمن کلامی دارند استفاده می شود؛

«بل قد يناقش في تسمية ما يستحقّه هذا العامل لمجرّد احتمال‌ الأمر ثوابا و إن كان نوعا من الجزاء و العوض إلّا أنّ مدلول هذه الأخبار إخبار عن تفضّل اللّه سبحانه على العامل بالثواب المسموع، و هو أيضا ليس لازما لأمر شرعي هو الموجب لهذا الثواب‌»[1] .

0.0.0.1.1جواب به وجه نهم: عدم فرق عرفی و لغوی بین معنای ثواب و پاداش تفضلی

این بیان فی نفسه بیان خوبی است و به بعضی از متکلمین نسبت داده شده که گفته اند بین ثواب و تفضل فرق وجود دارد ثواب این است که معطی از باب تعظیم و تبجیل و به جهت استحقاق به او می دهد اما تفضل این است که بدون استحقاق به او اجر عطا می شود لکن در عرف و لغت فرقی بین این دو ندیدیم همانطور که مرحوم سید در حاشیه بر رسائل می گوید در عرف فرقی بین ثواب و اجر و پاداش نیست و ما باید روایات را حمل بر معنای عرفی و لغوی کنیم نه معنایی که بعدا در اصطلاح حادث شده است، علاوه بر اینکه اگر بخواهیم به این اصطلاح متاخرین توجه کنیم در موارد انقیاد نیز پاداش دادن تعظیم و تبجیل است اگر نگویم موارد انقیاد اولی به تعظیم و تبجیل است چون در جایی که می داند امری وجود دارد امنیت از عقاب ندارد اما در جایی که نمی داند امری وجود دارد امنیت از عقاب وجود دارد اما با این حال آن کار را احتیاطا انجام می دهد تا خواسته مولا بر زمین نماند. بنابراین چه اصطلاح متکلمین مورد توجه قرار گیرد و چه طبق مسلک حق بگوییم این الفاظ حمل بر معانی لغویه و عرفیه می شود در هر دو صورت ثواب صادق است.

ثانیا فرض کنیم در لغت هم ثواب بر چیزی است که امر یا نهی دارد و به عنوان اطاعت آن را آورده باشد لکن شکی نیست که به علاقه مشابهت و مشاکلت این اطلاق در جایی که مشابهت دارد عرفی است و گفته می شود ثواب بر اساس اینکه اگر امر ثابت بود اطلاق ثواب می شد به همین دلیل مجازا به آن ثواب گفته می شود و چنین اطلاقی بین مردم رایج است چون در بسیاری از موارد برخی از الفاظ طبق ادعایی که دیگران می کنند اطلاق می شود نه بر اساس امر واقعی.

0.0.0.2وجه دهم: ظهور اخبار من بلغ در قربی بودن عمل

این دلیل از بعض عبارات شیخ اعظم«ره» که از دیگران نقل می کند استفاده می شود این دلیل مشتمل بر چند مقدمه است؛

مقدمه اول این است که مستظهر از اخبار من بلغ این است که به کسی که آن عمل را به قصد قربت انجام می دهد ثواب داده می شود و الا دواعی دیگری که قصد قربت در آنها نیست تناسبی با تفضل خدای متعال و پاداش دادن او ندارند، پس به تناسب حکم و موضوع آنچه که از این روایات استفاده می شود این است که این عمل به قصد قربت انجام شود.

مقدمه دوم مطلبی است که سابقا در بحث احتیاط در عبادات گذشت مبنی بر اینکه برخی از بزرگان مثل صاحب جواهر گفتند قصد قربت عبارت از قصد امتثال امر است.

بنابراین این روایات می گوید کسی که آن کار را به قصد قربت بیاورد در حالیکه قصد قربت نیز متفرع بر قصد امتثال امر است ثواب داده می شود پس موضوع این اخبار چیزی است که مفروض این است که امر دارد و خیر است و اگر به قصد امتثال آن امر انجام شود خدای متعال آن ثواب را می دهد اگرچه راوی در بیان آن ثواب اشتباه کرده باشد.

نکته ای که قابل توجه است این است که این دلیل به خلاف وجوه سابق که از الفاظ مذکور در روایات استفاده شده بود در روایات ذکر نشده است ولی مستظهر از روایات می باشد.

0.0.0.2.1جواب به وجه دهم: عدم انحصار قصد قربت در قصد امتثال امر

پاسخ به این وجه نیز از مطالب سابق دانسته می شود چون یکی از طرق قصد قربت قصد امتثال امر است اما راه قصد قربت منحصر در آن نیست در نتیجه قصد قربت متوقف بر وجود امر نیست بلکه به قول محقق خویی«ره» در این موارد که وجود امر محرز نیست قصد قربت اولی است چون برائت از عقاب در این موارد وجود دارد.

پس قبول داریم که این روایات ظهور در این دارند که باید آن عمل را به قصد قربت انجام دهد اما مقدمه دوم مبنی بر اینکه قصد قربت منحصر در قصد امتثال امر است را قبول نداریم.

0.0.0.3نتیجه مقام اول: مطلق بودن موضوع اخبار من بلغ

همه ادله ای که در مقام اثبات این بودند که موضوع اخبار من بلغ عملی است که خیر بودن آن ثابت باشد نمی توانند این ادعا را ثابت نمایند پس به اطلاق روایت هشام بن سالم که فرمود: «من بلغه ثواب علی شیئ» اخذ می کنیم و می گوییم فرقی نمی کند که خیر بودن شیئ ثابت باشد یا نباشد و اما با توجه به روایت صفوان نتیجه می گیریم که اطلاق روایت هشام نسبت به جایی که دلیل بر حرمت آن وجود داشته باشد و یا احتمال حرمت آن داده شود تخصیص می خورد و این دو مورد مشمول اخبار من بلغ نمی شوند اما بقیه مواردی که در اصل استحباب آن شک داریم مشمول این اخبار می شوند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo