< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمدمهدی شب‌زنده‌دار

97/06/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: امکان احتیاط در عبادات /تنبیهات برائت /اصول عملیه

خلاصه مباحث گذشته

بحث در اشکال چهارم به استدلال قائلین به عدم امکان احتیاط در عبادات بود همانطور که بیان شد این اشکال بیانی است که مرحوم شیخ اعظم آن را اختیار کرده است. حاصل فرمایش ایشان این بود که تمام اشکال در قول به عدم امکان احتیاط در عبادات از اینجا پیدا می شود که گفته شود قصد قربت لازم است اما اگر گفته شود معنای احتیاط در عبادات اتیان سایر اجزاء به غیر از قصد قربت است در اینصورت اشکال برطرف می شود، پس می توان به قصد امتثال پیکره عبادت آن عبادت را انجام داد. سپس ایشان می گوید البته راه برای به نحو عبادت انجام دادن این عمل نیز مسدود نمی شود چون وقتی چنین امری به پیکره شد می توان به قصد امتثال همین امری که به پیکره شده است آن پیکره را انجام بدهید در اینصورت عبادت نیز محقق خواهد شد مثل بقیه توصلیات که می توان آنها را به قصد امتثال امرشان انجام داد.

محقق خراسانی«ره» جواب های متعددی به این فرمایش داده است، جواب اول که در جلسه قبل بیان شد این بود که معنای واژه احتیاط این نیست که همه اجزاء و شرایط به غیر از قصد قربت انجام شود بلکه معنای احتیاط این است که همه چیزهایی که دخیل در عمل هستند مراعات شود و الا نه حسن عقلی دارد چون مصلحتی ندارد و نه ادله شرعی دارد چون ادله شرعیه مشیر به همان حسن عقلی است.

لذا می فرماید:

«و العقل لا يستقل إلا بحسن الاحتياط و النقل لا يكاد يرشد إلا إليه»[1] .

بله اگر در لسان ادله امری وجود داشته باشد که به خصوص احتیاط در عبادت تعلق گرفته باشد - یا عنوان کلی عبادت و یا به یکی از افراد صلاة تعلق گرفته باشد مثل اینکه فرموده باشد: «احتط فی صلاتک»- در اینصورت به دلالت اقتضا فرمایش مرحوم شیخ اثبات می شود، چون احتیاط تام ممکن نیست در نتیجه صحت کلام شارع در «احتط فی صلاتک» متوقف بر این می شود که مراد از احتیاط احتیاط ناقص باشد لکن چنین امری نداریم که امر به احتیاط در خصوص عبادت تعلق گرفته باشد؛

«فيه مضافا إلى عدم مساعدة دليل حينئذ على حسنه بهذا المعنى فيها بداهة أنه ليس باحتياط حقيقة بل هو أمر لو دل عليه دليل كان مطلوبا مولويا نفسيا عباديا و العقل لا يستقل إلا بحسن الاحتياط و النقل لا يكاد يرشد إلا إليه»[2] .

همانطور که بیان شد جواب ایشان نیاز به اصلاح دارد چون حتی اگر امر روی عنوان عبادات هم رفته باشد دلالت اقتضا درست نمی شود چون عباداتی داریم که احتیاط واقعی در آنها ممکن است و آن موارد دوران بین وجوب و استحباب می باشد در اینصورت اگر امر به احتیاط به عباداتی بود که امر آن دائر بین وجوب و غیر استحباب است دلالت اقتضا درست می شد.

این جواب با این اصلاحیه جواب تمامی است.

0.0.0.1جواب دوم: عدم تحقق احتیاط به دلیل علم به امر

جواب دیگر محقق خراسانی«ره» این است که اگر فرض کنیم احتیاط در باب عبادات این است که به پیکره عمل امر شده باشد و اوامر احتیاط به ذات العمل تعلق گرفته باشد در اینصورت معلوم می شود این عمل خودش یک وجوب نفسی مولوی دارد و در اینصورت احتیاط تصویر نمی شود چون احتیاط این است که به داعی اینکه اگر امری در واقع باشد احراز شده باشد یعنی موضوع احتیاط جایی است که علم به تکلیف نداریم در حالیکه طبق بیان مرحوم شیخ امر به ذات العباده تعلق گرفته است پس علم به وجود امر داریم، لذا ایشان می گوید:

«بل هو أمر لو دل عليه دليل كان مطلوبا مولويا نفسيا عباديا»[3] .

و یا در جای دیگری می فرماید:

«و قد انقدح بذلك أنه لا حاجة في جريانه في العبادات إلى تعلق أمر بها بل لو فرض تعلقه بها لما كان من الاحتياط بشي‌ء بل‌ كسائر ما علم‌ وجوبه‌ أو استحبابه منها كما لا يخفى»[4] .

0.0.0.1.1مناقشه در جواب دوم: تحقق احتیاط نسبت به امر واقعی محتمل

ممکن است به این جواب مناقشه شود که نسبت به این امر احتیاطی که از اوامر احتیاط بدست آمد احتیاط محقق نمی شود چون امر محرزی است که باید امتثال شود اما فرض این است که احتمال می دهیم این عمل در واقع واجب باشد به همین دلیل به وسیله احتیاط، آن واقع را احراز می کنیم بنابراین امر به احتیاط واقع را مشخص نمی کند بلکه امر به احتیاط طریق تصحیح تحقق احتیاط است که بوسیله آن می توان قصد قربت نمود، پس اینکه محقق خراسانی«ره» می گوید: «لما کان من الاحتیاط بشیئ» اگر مراد این باشد که نسبت به اوامر احتیاط احتیاط محقق نمی شود درست است اما نسبت به امر واقعی محتمل چنین سخنی صحیح نیست چون وجود امر واقعی به آن عمل محرز نیست در نتیجه احتیاط نسبت به آن محقق می شود.

0.0.0.2جواب سوم: عدم رفع اشکال با بیان شیخ اعظم«ره»

جواب سوم محقق خراسانی«ره» این است که بیان شیخ رفع اشکال نیست بلکه التزام به اشکال است چون مرحوم شیخ می گوید در باب عبادات چون احتیاط حقیقی امکان ندارد به همین دلیل معنای دیگری برای احتیاط وجود دارد؛

«فیه أنه التزام‌ بالإشكال‌ و عدم جريانه فيها و هو كما ترى‌»[5] .

0.0.0.2.1مناقشه در جواب سوم: تحقق احتیاط حقیقی در کلام مرحوم شیخ

این جواب نیز تمام نیست چون مرحوم شیخ با بیانی که ارائه نمود التزام به اشکال پیدا نکرد بلکه در نهایت راه حلی ارائه کرد که منجر به احتیاط حقیقی گردید چون ایشان فرمود ادله احتیاط موجب می شود که به پیکره عبادت امر تعلق بگیرد سپس در مقام امتثال به قصد امتثال امر به احتیاط آن عمل را انجام می دهد در نتیجه احتیاط حقیقی محقق می شود.

پس اشکال اساسی بر شیخ اعظم«ره» همان جواب اول است که گفته شود قرینه ای بر اینکه احتیاط در باب عبادات به معنای احتیاط ناقص باشد -یعنی اتیان همه اجزاء به جز قصد قربت- وجود ندارد.

تا به حال این چهار راه مورد بررسی قرار گرفت و بهترین راه همان راه اول است و آن اینکه گفته شود قبول داریم در عبادت قصد تقرب معتبر است اما این سخن که قصد تقرب فقط منحصر در قصد امتثال امر باشد صحیح نیست بنابراین اگر کسی به قصد مطلوبیت شارع کاری را انجام دهد قصد تقرب محقق شده است و حتی اگر کسی به قصد احتمال امر نیز کاری را انجام دهد تقرب حاصل شده است پس چون در شبهات وجوبیه احتمال امر وجود دارد می توان با قصد امتثال آن امر احتمالی احتیاط نمود یعنی اگر در واقع مأمور به است آن را به عنوان اطاعت انجام دهید و اگر در واقع مأمور به نیست آن را به عنوان انقیاد انجام دهید، بنابراین در امتثال عبادت چه قصد محبوبیت معلومه شود و چه قصد احتمال محبوبیت شود قصد قربت محقق شده است.

0.0.1یادآوری اقوال چهارگانه در احتیاط در عبادات

همانطور که بیان شد در مقام چهار قول وجود دارد؛

قول اول عدم امکان احتیاط مطلقا بود و استدلال آنها نیز ذکر شد و به آنها جواب داده شد.

قول دوم امکان احتیاط مطلقا بود که دلیل آنها از جواب هایی که به استدلال به قول اول دادیم معلوم شد اضافه بر اینکه قصد وجه نیز معتبر نمی باشد.

قول سوم تفصیل بین موارد دوران بین وجوب و استحباب و موارد دوران بین وجوب و غیر استحباب بود با این بیان که در موارد دوران بین وجوب و استحباب احتیاط ممکن است و در غیر آن ممکن نیست دلیل آن نیز این بود که در موارد دوران بین وجوب و استحباب وجود امر محرز است به همین دلیل می توان قصد امتثال امر کرد به خلاف موارد دیگر که وجود امر محرز نیست.

قول چهارم نیز تفصیل بین مواردی بود که مشمول اخبار من بلغ است و مواردی که مشمول اخبار من بلغ نیست با این بیان که مواردی که مشمول اخبار من بلغ است مثل جایی که روایت ضعیف یا فتوایی وجود داشته باشد که موجب شک در وجوب شود احتیاط ممکن است چون اخبار من بلغ دلالت بر استحباب می کند ولی در موارد دیگر که مشمول اخبار من بلغ نمی شود احتیاط ممکن نیست.

اگر از اخبار من بلغ استفاده استحباب شود و نیز قصد قربت به معنای قصد امتثال امر باشد قول چهارم قول خوبی است اما چون ما قصد قربت را منحصر در قصد امتثال امر نمی دانیم نیازی به اخبار من بلغ نداریم.

بزرگان در اینجا با ملاحظه اینکه یکی از راه های امکان احتیاط در عبادات اخبار من بلغ است وارد بحث اخبار من بلغ شده اند اگر چه جای آن در اینجا نیست بلکه اخبار من بلغ به عنوان یکی از مباحث اصلی اصول باید مطرح شود چون یکی از طرق استنباط می باشد.

 


[1] - .كفاية الأصول، ص: 350
[2] -همان.
[3] - .كفاية الأصول، ص: 352
[4] -همان.
[5] - .كفاية الأصول، ص: 351

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo