< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد مهدی شب‌زنده‌دار

97/02/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هیچ ورودی فهرست مطالب یافت نشد.

موضوع: تنبیهات/تنبیه اول /برائت /اصول عملیه

0.1تنبیه دوم

از آنجا که در استدلال به ادله احتیاط اشکال شد و معلوم شد که هیچکدام از ادله احتیاط تمام نیستند ممکن است این زمینه در ذهن ایجاد شود که هیچ شأنی برای احتیاط وجود ندارد به همین دلیل دومین تنبیهی که محقق خراسانی«ره» ذکر کرده در این رابطه است ایشان در این تنبیه حسن احتیاط را مطرح می کند و می گوید:

«الثاني أنه لا شبهة في حسن الاحتياط شرعا و عقلا في الشبهة الوجوبية أو التحريمية في العبادات و غيرها كما لا ينبغي الارتياب في استحقاق الثواب فيما إذا احتاط و أتى أو ترك بداعي احتمال الأمر أو النهي»[1] .

0.1.1نکته

در باب احتیاط و حسن احتیاط مطالب فراوانی وجود دارد اما محقق خراسانی«ره» و برخی دیگر از بزرگان مثل مصباح الاصول تنبیه دوم را راجع به احتیاط طرح کرده اند بعد در تنبیه چهارم باز هم در مورد احتیاط سخن گفته اند در حالیکه به لحاظ منهجی این کار مطابق با سلیقه ما نیست چون بهتر این بود که همه مسائل احتیاط را یک جا بیان می کردند. محقق خویی«ره» نیز در تنبیه دوم یک بخش و در تنبیه پنجم تتمه مطلب را بیان کرده است، به همین دلیل ما تنبیه دو و چهار را در ضمن یکدیگر بیان می کنیم.

در باب احتیاط در دو مقام سخن گفته می شود؛ مقام اول اینکه آیا احتیاط در جایی که حُسن تصویر دارد حَسن عقلی و شرعی است؟ مقام دوم نیز این است که آیا احتیاط در همه جا اعم از تعبدیات و توصلیات قابل تصویر است یا اینکه در تعبدیات احتیاط قابل تصویر نیست؟ بلکه می توان در سه مقام بحث کرد به این معنا که:

در مقام اول گفته شود احتیاط در همه جا حسن است، مقام دوم شرایط حسن احتیاط است و مقام سوم بررسی تصویر احتیاط در تعبدیات و توصلیات می باشد.

0.1.2مقام اول

در این مقام چند مطلب وجود دارد؛

 

0.1.2.1مطلب اول: حسن احتیاط

لااشکال در اینکه احتیاط - به این معنا که مکلف کاری کند که در هر صورت واقع را درک نماید - در هر جا که محقق شود حسن است مثل اینکه در شک در حرمت شرب تتن شرب تتن را ترک نماید و یا احتمال بدهد یکی از دو تکلیف بر او واجب است مثل قصر یا تمام و او هر دو را انجام دهد در اینصورت بنابر اینکه احتیاط در تعبدیات نیز تصویر داشته باشد واقع را درک کرده است پس گاهی درک واقع به این است که فعل محتمل الوجوب را انجام دهد و یا محتمل الحرمة را ترک نماید و گاهی نیز درک واقع به این است که جمع بین محتملات کند البته سخن در موارد مقرون به علم اجمالی نیست چون در آنجا واضح است که احتیاط لازم است.

علاوه بر این شرعا نیز احتیاط حسن است به دلیل روایاتی که اخباریون به آن برای وجوب احتیاط استدلال می کردند که ما به وجوب آنها اشکال کردیم ولی استحباب و حسن احتیاط را دلالت می کنند.

0.1.2.2مطلب دوم: عدم فرق بین شبهات وجوبیه و تحریمیه

مطلب دوم در این مقام این است که فرقی بین حسن احتیاط در شبهات وجوبیه و حسن احتیاط در شبهات تحرمیه وجود ندارد به همین دلیل محقق خراسانی«ره» تصریح کرده به اینکه هیچ اشکالی در حسن احتیاط در شبهه وجوبیه و تحریمیه وجود ندارد؛

«الثاني أنه لا شبهة في حسن الاحتياط شرعا و عقلا في الشبهة الوجوبية أو التحريمية»[2] .

0.1.2.3مطلب سوم: استحقاق ثواب در صورت احتیاط

سومین مطلبی که ایشان در تنبیه دوم فرموده این است که اگر مکلف در شبهات وجوبیه و تحریمیه احتیاط کرد استحقاق ثواب نیز دارد البته به این شرط که احتیاط را به قصد برخورداری از مصلحت و یا اجتناب از مفسده انجام نداده باشد بلکه اگر فقط به نیت اینکه اگر مولا امر یا نهی داشته باشد آن امر یا نهی مولا را امتثال نماید احتیاط کرده باشد مستحق ثواب می شود چون اگر به قصد جلب مصلحت و دفع مفسده احتیاط کرده باشد در اینصورت ارتباطی با مولا پیدا نمی کند تا استحقاق ثواب داشته باشد؛ «كما لا ينبغي الارتياب في استحقاق الثواب فيما إذا احتاط و أتى أو ترك بداعي احتمال الأمر أو النهي‌».

نکته ای در اینجا قابل ذکر است و آن این است که معنای استحقاق ثواب - همانطور که بعضی از اساتید ما می فرمودند - این است که اگر مولا به او ثواب بدهد فی محله است نه به این معنا که اگر مولا به او ثواب ندهد به او ظلم کرده است پس ثواب بر احتیاط، تفضل محض است، بله در واجبات که استحقاق ثواب وجود دارد از این باب که خدا وعده به ثواب داده اگر ثواب ندهد خلف وعده می شود و خلف وعده نیز قبیح است در اینصورت اگر ثواب به او داده نشود به او ظلم شده است.

0.1.2.4مطلب چهارم: شمول حسن احتیاط نسبت به موارد قیام اماره بر برائت

مطالبی که تاکنون بیان شد مطالبی است که محقق خراسانی«ره» در تنبیه دوم بیان کرده است اما در تنبیه چهارم نیز ایشان حسن احتیاط را تکرار می کند و اضافه می کند: «و لا يخفى أنه مطلقا كذلك» یعنی چه در تعبدیات باشد و چه در توصلیات و نیز چه حجتی بر عدم وجوب یا عدم حرمت وجود داشته باشد و چه نداشته باشد مثلا روایتی وارد شده که دلالت بر حلیت شرب تتن می کند در اینصورت نیز احتیاط حسن است بنابراین اگر چه حجت بر برائت وجود دارد اما چون احتمال خلاف نیز داده می شود به همین دلیل احتیاط حسن است چون در صورت احتیاط یقین به درک واقع می شود، همچنین است جایی که اماره قائم شده بر اینکه فلان شخص مصداق عادل نیست در اینصورت صغرای دلیل «اکرم العلماء» ثابت نمی شود اما چون احتمال دارد که آن شخص عادل باشد به همین دلیل احتیاط یعنی اکرام آن شخص حسن است و یا اینکه بینه بر تنجس ظرفی قائم شود در اینصورت نیز اجتناب از آن ظرف حسن می باشد چون احتمال تنجس آن وجود دارد؛

«أنه قد عرفت حسن الاحتياط عقلا و نقلا و لا يخفى أنه مطلقا كذلك حتى فيما كان هناك حجة على عدم الوجوب أو الحرمة أو أمارة معتبرة على أنه ليس فردا للواجب أو الحرام ما لم يخل بالنظام فعلا فالاحتياط قبل ذلك مطلقا يقع حسنا كان في الأمور المهمة كالدماء و الفروج أو غيرها و كان احتمال التكليف قويا أو ضعيفا كانت الحجة على خلافه أو لا كما أن الاحتياط الموجب لذلك لا يكون حسنا كذلك و إن كان الراجح لمن التفت إلى ذلك من أول الأمر ترجيح بعض الاحتياطات احتمالا أو محتملا فافهم»[3] .

0.1.2.5مطلب پنجم: اشتراط حسن احتیاط به عدم اختلال نظام

مطلب پنجم همانگونه که از عبارت محقق خراسانی«ره» استفاده شد این است که حسن بودن احتیاط مشروط به این است که اخلال به نظام ایجاد نکند چه نظام فرد و چه نظام جمع، و الا چون اخلال به نظام قبیح است و مرضی عقل و شرع نیست درنتیجه احتیاط در این موارد حسن نیست چون عقل مصالح و مفاسد را کسر و انکسار می کند و طبق نتیجه نهایی حکم می کند اگر در نتیجه نهایی مصلحت غلبه کند عقل حکم به انجام دادن می کند، اگر مفسده غلبه کند عقل حکم به اجتناب می کند و اگر عقل مصلحت و مفسده را مساوی ببیند حکم به تخییر می کند بنابراین در مواردی که احتیاط موجب اختلال نظام می شود مثل اینکه اگر بخواهد احتیاط کند باید در همه امور مثل مسکن و ملبوسات و ماکولات احتیاط کند زندگی او مختل می شود در اینصورت احتیاط حسن نیست بلکه قبیح است گاهی اوقات نیز احتیاط موجب می شود برای دیگران اختلال نظام رخ دهد مثل احتیاط کردن در قضاوت چون اگر قاضی در جامعه وجود نداشته باشد موجب می شود امنیت از جامعه سلب گردد.

در برخی کلمات از جمله شیخ اعظم«ره» و محقق خویی«ره» در مصباح گفته اند اختلال نظام در جایی است که جمع بین محتملات شود و در احتیاط فردی اختلال نظام پیش نمی آید ولی این سخن صحیح نیست چون گاهی ضم بین احتیاطات در موارد مختلف نیز ممکن است موجب اختلال نظام بشود مثل احتیاط در قضاوت یا مرجعیت که همانطور که ذکر شد می تواند موجب اختلال نظام بشود[4] .

 


[1] - كفاية الأصول، ص: 349.
[2] - كفاية الأصول، ص: 349.
[3] - كفاية الأصول، ص: 354.
[4] - دستخطی از محقق نائینی«ره» که نزد نوه ایشان بود دیدم که مناجاتی با خدای متعال کرده بود و گفته بود: «خدایا تو می دانی من مرجعیت را قبول نکردم الا بعد از اینکه آن را واجب عینی و تعیینی بر خودم دیدم و الان هم می ترسم چون تا قبل از مرجعیت هزینه های زندگی من از زمین هایی که به عنوان سهم الارث در نائین به من رسیده بود تامین می شد اما اکنون که مرجعیت را پذیرفته ام به دلیل تحمیل هزینه های دیگر ناچار شده ام مقداری نیز از سهم امام برداشت نمایم از این رو می ترسم شاید آنچه که هزینه می کنم زیاده روی می کنم که نیاز به وجوهات پیدا کرده ام».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo