< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

99/06/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روایت دوم زراره

 

جهت دوم: فقه الحدیث.

 

بهترین دلیل برای حجیت استصحاب روایات است. از بین روایات سه روایت از زراره نقل شده است و این سه روایت مضمره هستند.

 

روایت دوم از سه جهت باید بحث شود:

 

اول: سند حدیث که مضمره است یعنی معلوم نیست از کدام معصومین سوال شده است.

 

دوم: فقه الحدیث منظور از عبارت در حدیث چیست؟

 

سوم: کیفیت استدلال به این روایت برای استصحاب

 

جهت اول قبلا بیان شد که:

 

اولا: این روایات مضمره نیست و در بعضی کتب حدیثی معتبر این روایت از امام باقر علیه السلام نقل شده است.

 

و ثانیا: ناقل این روایت زراره است و زراره از غیر معصوم سوال نمی کند.

 

پس در جهت اول اشکالی نیست

 

اما جهت دوم: فقه حدیث

 

در این حدیث شریف زراره هفت سوال می کند و امام علیه السلام پاسخ می دهند.

 

سوال اول: « قلت : أصاب ثوبي دم رعاف أو غيره أو شئ من مني فعلمت أثره إلى أن اصيب له من الماء فاصبت وحضرت الصلاة ونسيت أن بثوبي شيئا وصليت ثم اني ذكرت بعد ذلك قال : تعيد الصلاة وتغسله.»

 

سوال اول: لباسم آلوده شد به خون دماغ و یا خون غیر دماغ و یا شئی از منی و من علامت زدم جای که نجس شد تا وقتی به آب رسیدم بشویم و نماز بخوانم وقت نماز داخل شد و فراموش کردم لباسم متنجس شده است و نماز خواندم و بعد از نماز توجه پیدا کردم که قبلا لباسم متنجس شده است من چکار کنم؟

 

امام علیه السلام در جواب سوال اول می فرماید: نماز را اعاده می کنی و لباس را برای نماز خواندن می شویی.

 

مرحوم میلانی می فرمودند: این جواب امام که نماز را اعاده کن، از مسلمات فقه است یعنی هیچ کس تردیدی ندارد که جوابی که امام داده اند جواب همین سوال است.

 

سوال دوم: « قلت فاني لم أكن رأيت موضعه وعلمت انه قد أصابه فطلبته فلم أقدر عليه فلما صليت وجدته قال : تغسله وتعيد.»

 

سوال دوم: سوال دوم: متوجه شدم لباسم نجس شد ولی کجا نجس شده نفهمیدم و موضع نجس را پیدا نکردم وقتی نماز خواندم فهمیدم که مثلا این طرف راست لباسم نجس شده و با همان نماز خواندم.

امام در جواب سوال دوم می فرماید: لباس آنجایی که نجس شده را می شویی و نمازت را اعاده می کنی.

 

اقول: در این سوال دوم، سائل علم اجمالی دارد که لباس متنجس شد ( در سوال اول علم تفصیلی داشت.) و با همین لباس نماز خواند و لباس را مشوی و نماز ار اعاده بکن.

 

مرحوم میلانی می فرمودند: اینکه سائل گفت )صلیت( این اخبار نکرد که واقعا نماز خواندم بلکه در مقام سوال زراره می گوید که فرض کنید که من نماز خواندم و از این حکم سوال می کند.

 

مرحوم میلانی در توضیح اینکه صلیت خبر نیست و فرض است می فرمودند: در این سوال اخبار در شان زراه نیست که بگوید من نماز خواندم حتما صلیت باید فرضیه باشد (چرا مناسب با شان زراره نیست؟)برای اینکه در این صلیت چهار احتمال است :

 

اول: زراره غفلت کرده است از اینکه لباسش خونی است و نماز خوانده است و در عین اینکه علم اجمالی داشت غفلت کرد و نماز خواند.

 

دوم: فحص کرد که نجس را پیدا کند ولی قطع پیدا کرد به اینکه لباسش نجس نیست.

 

سوم: با اینکه علم اجمالی داشت که لباسش متنجس شده نماز خواند و نماز خواندن بخاطر این بوده است که حکم مسئله را نمی دانسته است یعنی نمی دانسته که اگر لباس نجس شد نباید با این لباس نماز بخواند.

 

چهارم: اینکه نماز خوانده است بخاطر این است علم اجمالی را منجز تکلیف نمی دانسته است و تکلیف باید با یک چیز ثابت شود و علم اجمالی را منجز نمی دانسته است.

 

و هر چهار احتمال از شخصیت زراره بعید است و سازگاری ندارد پس باید بگویم (صلیت) فرضی است یعنی فرض کنید که نماز خوانده است.

 

سوال سوم زراره: « قلت فان ظننت انه قد اصابه ولم اتيقن ذلك فنظرت فلم أر شيئا ثم صليت فرأيت فيه قال : تغسله ولا تعيد الصلاة.»

 

سوال سوم: ظن پیدا کردم ( بخلاف دو سوال اول یقین داشت) که لباسم نجس شده و هر چی گشتم جایی که نجس شده پیدا نکردم و با آن لباس نماز خواندم.

 

جواب سوال سوم: لباست را مشویی و نماز را اعاده نکن.

 

سوال چهارم: « قلت لم ذلك؟ قال : لانك كنت على يقين من طهارتك ثم شككت فليس ينبغي لك أن تنقض اليقين بالشك أبدا.»

 

سوال چهارم: ( در دو جواب قبلی فرمودید نماز اعاده کن) چرا در این جواب سوم فرمودید نماز را باید اعاده نکن؟

 

جهت اینکه اعاده نکن این است تو یقین داشتی و بعد شک داشتی و سزاوار نیست یقینت را با شک از بین ببری و در هیچ جایی نباید شک ناقض یقین باشد.

 

اینکه در کلام سائل کلمه ظن بود و در جواب امام کلمه شک آمد و باید جواب مطابق سوال باشد چند احتمال در او است:

 

اول: منظور امام از شککت یعنی علم به نجاست نداشتی که در این صورت هم ظن را شامل است که در سوال السائل است و هم شک که در جواب امام است یعنی چون علم نداشتی لذا اعاده لازم نیست.

 

دوم: منظور از شک همان شک معمولی است ولی وقتی در شک اعاده لازم نیست در ظن هم اعاده لازم نیست بخاطر اینکه از جواب امام که فرمودند لیس ینبغی ان تنقض الیقین بالشک یعنی ناقض یقین باید یقین باشد نه غیر یقین و ظن هم مثل شک غیر یقین است و الا ناقض نیست.

 

سوال پنجم: « قلت فاني قد علمت انه قد أصابه ولم أدر اين هو فاغسله؟ قال : تغسل من ثوبك الناحية التي ترى انه قد أصابها حتى تكون على يقين من طهارتك.»

 

سوال پنجم: فهمیدم که لباسم نجس شد و اما جایی که نجس شده نفهمیدم تا بشویم؟ یعنی با این لباس می شود نماز خواند؟

 

جواب سوال پنجم: آنجایی که فهمیدی لباست نجس شده آنجا را بشوی و بعد نماز بخوان و در این سوال قبل از نماز خواندن فهمیدم لباس نجس شده چکار کنم امام فرمود تا یقین کنی لباست پاک است و بعد نماز بخوان.

 

سوال ششم: « قلت فهل علي إن شككت في انه أصابه شئ ان انظر فيه؟ قال : لا ولكنك إنما تريد أن تذهب الشك الذي وقع في نفسك.» [1]

سوال ششم: یقین ندارم لباسم نجس شده و شک دارم نجس شده یا نه؟ (یعنی شبهه موضوعیه داشتم )آیا باید نگاه بکنم به لباسم که نجس شد یا نه؟

 

جواب سوال ششم: امام فرمودند اگر شک داری لباست نجاس است یا نه لازم نیست تفحص کنی که نجس شد یا نه ولی بخاطر شکی که در نفس است مایل هستی که نگاه کنی که آن شک بر طرف بشود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo