< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

98/11/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مختار استاد

اقول

اولا: عرض می کنیم که مراد شیخ، از حکم عقلی، در ما نحن فیه خصوص حکم عملی عقلی است کما اینکه مکرار در ما نحن فیه در کلمات شیخ دیده می شود، که از حکم عقلی، تعبیر به حسن و قبح می کنند و این همان حکم عملی عقلی بود.

و خود مرحوم میلانی قبلا فرمودند که اشکال میرزا و آخوند، ربطی به کلام شیخ ندارد چه اینکه کلام شیخ ناظر است بنحو دوم از حکم عقل که همان حکم عملی عقل بود و ایراد دو محقق ( نائینی و آخوند) ناظر به نحو اول ، که همان حکم نظری است و ربطی بین دو کلام نیست.

و مرحوم شیخ در رسائل در تنبیه سوم از تنبیهات استصحاب با این عبارت می فرماید « فإن قلت: فكيف يستصحب الحكم الشرعي مع أنه كاشف عن حكم عقلي مستقل؟...»[1]

مراد از حکم عقلی مستقل یعنی همان حکم عقلی عملی است.

مدعی: حکم عقل بود کلیه چه عملی و چه نظری.

و دلیل: ناظر است به همان حکم عملی.

و از عبارت مختلف استفاده می شود مراد شیخ، خصوص حکم عملی عقل است پس دلیل شیخ اخص از مدعی نیست.

پس اشکال مرحوم میلانی که دلیل اخص از مدعی است صحیح نیست.

ثانیا: بر فرض اینکه مراد شیخ حکم نظری و عملی عقل باشد اشکال کفایه و مرحوم میرزا بی ربط از کلام شیخ نیست چه اینکه مربوط است به بخشی از کلام شیخ که همان حکم عملی باشد.

منتقی الاصول [2] و نهایة النهایة [3] کلامی درباره تفصیل شیخ دارند که مراجعه کنید.

فائدة:

در دراسات [4] و مصباح [5] چند مطلب مفید بیان کردند:

الف:سوال اول : ملاک حکم چیست ؟

جواب: ملاک عبارت از مصلحت و مفسده ملزمه غیر مزاحمه با چیزی است.

سوال دوم: فرق بین مصلحت و مفسده با ملاک چیست؟

جواب: ممکن است در مصلحت و مفسده، ، مزاحم داشته باشد و اما ملاک یعنی مصلحت و مفسده ملزمه بدون مزاحم است.

ب: اینکه مشهور است بین حکم شرع و عقل ملازمه است سوال این است که این ملازمه در کجا است؟

جواب: این ملازمه در جایی است که عقل، این ملاک را درک کند و در موردی که عقل ملاک را درک کرد می گوییم حکم شرعی هم است.

ج: اینکه عقل ملاک حکم را درک می کند صرف یک فرض است و در مقام فرض ممکن بگویم ملاک را درک کرده ولی در خارج واقعیت ندارد و عقل ملاک را نمی تواند درک کند کجا می تواند حکم را درک کند و عقل قادر نیست بگوید: آیا این مصلحت و مفسده مزاحم دارد و یا نه ؟ و اینکه عقل ملاک را درک کند یا بسیار کم است و یا اصلا امکان ندارد

د: اخباری که دال بر این است که: « دین الله لا یصاب بالعقول و انه لیس شی ابعد عن دین الله من العقول» یعنی هیچ چیزی از عقل انسان، دورتر از دین خدا نیست؛ منظور این روایات از دین الله،آن احکام شرعیه است که ما، با عقل مان درک کنیم یعنی عقل، ملاک را درک کند و با تلازم بگویم حکم شرعی همین است.

این جور موردی را،روایات می گویند « الدین لا یصاب بالعقول » چون درک ملاک یا خیلی نادر است و یا ممکن نیست.

محقق عراقی هم در نهایه الافکار در مبحث تجری اشاره به این چهار امر دارند.

خلاصه مطلب

اشکالاتی که بر تفصیل شیخ بیان شد اگر چه خالی از اشکال نبود ولی می شود گفت، مستفاد از مجموع این اشکالات،تفصیل شیخ در حدی که منظور شیخ است تمام نیست.

بخلاف منتقی الاصول که ایشان می فرماید که تفصیل شیخ در غیر حکم عدمی صحیح است

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo