< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

98/09/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جواب اشکالات در مقام

مرحوم آخوند و دیگران مثل کاشف الغطاء از این اشکالات جواب دادند:

مرحوم آخوند در کفایه جواب را این گونه فرمودند: «قلت : إنّما حكم بالصحة لأجل اشتمالها على مصلحة تامة لازمة الاستيفاء في نفسها مهمة في حد ذاتها ، وأنّ كانت دون مصلحة الجهر والقصر ، وإنما لم يؤمر بها لأجل إنّه أمر بما كانت واجدة لتلك المصلحة على النحو الأكمل والأتم.

وأما الحكم باستحقاق العقوبة مع التمكن من الإِعادة فإنّها بلا فائدة ، إذ مع استيفاء تلك المصلحة لا يبقى مجال لاستيفاء المصلحة التي كانت في المأمور بها»[1]

توضیح عبارت:

(پاسخ سوال اول: چگونه عملی که امر ندارد می گوید عمل او صحیح است؟ ) نماز تمامی که مسافر می خواند و یا اخفاتی که در قرائت نماز صبح نماز گزار انجام می دهد صحیح است بخاطر اینکه نماز تمام مسافر مشتمل بر مصلحت ملزمه تام است و بخاطر این مصلحت نماز واجب می شود و اگر چه این مصلحت نماز تمام ضعیف تر از نماز قصر و یا نماز اخفاتی از نماز جهری است.

(پاسخ سوال دوم: اگر بگوید در نماز تمام دارای مصلحت ملزمه است چرا به نماز تمام امر نشده و به نماز قصر امر شده است؟) جهت آن این است که مصلحت نماز قصر اتم و اکمل از نماز تمام است یعنی برای مسافر هم نماز تمام مصلحت ملزمه دارد و هم نماز قصر و فقط مصلحت نماز قصر مصلحتش اکمل از نماز تمام است لذا بخاطر اکمل بودن ملاک و مصلحتش امر به نماز قصر شده است.

(پاسخ سوال سوم: اگر شارع می گوید اعاده نکن چرا مستحق عقاب است؟) و اما اینکه لازم نیست نماز قصر بخواند ولی مستحق عقاب است با فرض اینکه می توانسته مامور را اتیان کند بخاطر این است که خواندن نماز قصر بی فائده است و کار لغوی است زیرا فرض اینکه نماز تمام خوانده و مصلحت نماز تمام به او رسیده و با استیفاء مصلحت جایی برای استیفاء مصلحت دیگر نمانده است مثل انسانی که سیر شده جای برای غذا بعدی او نیست.

مرحوم خوئی به نقلی که در منتهی الدرایه[2] مطرح شده است در مقام اشکال به کلام مرحوم آخوند می فرماید:

اولا: (اینکه گفتید با استیفاء مصلحت جایی برای استیفاء مصلحت دیگر نمانده نیست مثل انسانی که سیر شده جای برای غذا بعدی او نیست این به معنای است که دو ملاک در یکجا جمع نمی شود.) اگر تضاد هم باشد بین افعال است و نه بین ملاکات و اما اینکه شما جمع بین نماز قصر و نماز تمام را قبول دارید یعنی هر دو را ممکن است بخوانید یعنی معنایش این است که بین افعال تضاد نیست ولی جمع بین دو ملاک نماز قصر و تمام را ممکن نمی دانید و می گوید بین ملاک ها تضاد است این حرف صحیح نیست چگونه بین دو فعلی که تضاد داشته باشد جمع می کنید ولی بین دو ملاک همان دو فعل جمع نمی کنید.

ثانیا: تضاد بین دو مصلحت از دو حالت خارج نیست:

الف: یا بینشان ارتباط دارند و دو تا با هم اثر دارند.

ب: و یا هر کدام مستقل هستند به تنهایی موثر هستند.

اگر ارتباطی هستند این مسافر نماز تمام خوانده است و نماز قصر نخوانده است پس ملاک نماز قصر نیامده است چگونه می گوید ملاک نماز تمام به تنهایی موثر است و نماز صحیح است و حال اینکه فرض این بود که هر دو با هم موثر هستند.

اگر مستقلا موثر است یعنی نماز تمام خواند ملاک ملزمه تحصیل شده و عمل صحیح خواهد بود لازم می آید برای مسافر هم نماز تمام و هم نماز قصر واجب باشد چون هر دو نماز ملاک ملزمه مستقله دارد و حال اینکه بلا اشکال خلاف ضرورت است که هم نماز تمام واجب باشد و هم نماز قصر واجب باشد.

و از طرفی اگر مسافر نه نماز قصر و نه تمام را نخواند باید دو عقاب شود چون دو ملاک ملزمه را ترک کرده است و حال اینکه بلا اشکال خلاف ضرورت است که مسافر که نماز نخواند دو عقاب بشود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo