< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

98/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حکم وضعی ترک فحص

مقام سوم: در اجراء برائت باید فحص کند و دلیلی بر حکم پیدا نکرد بعد برائت جاری کند و اگر فحص نکرد و برائت جاری کرد و عملی انجام داد آیا مستحق عقاب است یا نه ؟ و آیا عملی که قبل از فحص انجام داده است صحیح است یا نه؟

مرحوم شیخ در رسائل این بحث را عنوان می کنند.

قبل از کلام آخوند و بررسی بیشتر موضوع بحث، دو مقدمه مطرح می شود:

مقدمه اولی :

منتقی الاصول می فرماید: « أما الجهة الأولى : فترتب العقاب على العمل بالبراءة قبل الفحص في الجملة ، كما إذا انكشف انه مخالف للواقع ، مما لا إشكال فيه على جميع وجوه لزوم الفحص لتنجز التكليف وعدم قيام المؤمّن عقلا ولا شرعا.

إنما الكلام في موضوع العقاب ، فهل هو مخالفة الواقع ، أو انه ترك التعلم المؤدي إلى المخالفة ، أو انه ترك التعلم مطلقا ولو لم يؤد إلى المخالفة؟»[1]

توضیح عبارت: در این جهت اول (آیا مستحق عقاب است یا نه؟) فی الجمله مستحق عقاب است به این معنی که اگر فحص نکرد و برائت جاری کرد و عملی انجام داد و یا ترک کرد و بعد معلوم شد که کارش را خلاف واقع انجام داده است در این صورت دلیل بر لزوم فحص چه دلیل نقلی و عقلی باشد این شخص مستلزم عقاب است چه اینکه تلکیف بر او منجز بود و فحص از دلیل می کرد و بدون فحص برائت جاری کرده و در عمل اجراء برائت قبل از فحص نه مؤمن عقلی و نه شرعی دارد.

موضوع عقاب این شخص چیست ؟آیا عقاب برای مخالفت حکم واقعی است مثلا بدون فحص عصیر عنبی را بیاشامد و یا بر ترک تعلم است منتهی به مخالفت بشود و یا عقاب بر ترک تعلم مطلقا ولو مخالفت واقع نشده است یعنی عقاب بر نفس ترک تعلم است چه منتهی به مخالفت بشود و یا نشود.

و منشاء این اختلاف در موضوع استحقاق عقاب اختلاف در برداشت و از استظهار از روایات است.

مقدمه دوم

بر هر سه موضوع عقاب اشکال شده است

اگر موضوع عقاب برای مخالفت حکم واقعی باشد.

اشکال آن این است که عقاب بر امر مجهولی است و عصیر عنبی که مورد حکمش مورد شبهه بوده و حرمت آن مجهول بوده است را آشامیدم اگر عقاب بشوم عقاب بر یک امر مجهول شدم و این قابل قبول نیست

و اگر موضوع عقاب؛عقاب بر نفس ترک تعلم است چه منتهی به مخالفت بشود و یا نشود.

اشکال آن این است که ترک تعلم وجوبش مقدمی و طریقی است که ما را به موضوع اصلی برساند و در وجوب مقدمی عقابی نیست.

و اگر موضوع عقاب ترک تعلم است منتهی به مخالفت بشود.

اشکال آن این است که لازم این کلام این جمع بین دو چیزی که مقتضی عقاب نیست چگونه مقتضی عقاب باشد

توضیح اشکال: در مخالفت بر واقع بخاطر مجهول بودن واقع عقاب نیست و در ترک تعلم به تنهایی بدون مخالفت با واقع عقابی نیست بخاطر اینکه وجوبش طریقی است و اگر این دو موضوع را در کنار هم بگذاریم که نتیجه ترک تعلم که منتهی به مخالفت را موضوع عقاب باشد چه گونه ممکن است که دو چیزی اقتضاء عقاب در آن دو نیست مقتضی عقاب باشد.

بعد از این دو مقدمه عبارت کفایه را مطرح می کنیم:

متن کفایه این است: « ولا بأس بصرف الكلام في بيان بعضٍ ما للعمل بالبراءة قبل الفحص من التبعة والأحكام.

أما التبعة ، فلا شبهة في استحقاق العقوبة على المخالفة فيما إذا كان ترك التعلم والفحص مؤدياً إليها ، فإنّها وأنّ كانت مغفولة حينها وبلا اختيار ، إلّا إنّها منتهية إلى الاختيار ، وهو كافٍ في صحة العقوبة ، بل مجرد تركهما كافٍ في صحتها ، وأنّ لم يكن مؤدياً إلى المخالفة ، مع احتماله ، لأجل التجري وعدم المبالاة بها.» [2]

توضیح عبارت: اگر قبل از فحص از دلیل برائت جاری کرد تبعاتش چیست یعنی آیا مستحق عقاب است یا نه؟ و یا حکم وضعی او چیست یعنی عمل او که قبل از برائت جاری کرده است عمل او صحیح است یا نه؟

شبهه ای نیست از نظر عقوبت بر مخالفت واقعی معاقب است در جایی که ترک فحص منتهی به مخالفت واقع شود.

اگر بگویید که این عقاب بر امر مجهول بوده است و بر امر مجهول انسان توجه ندارد و عقاب درست نیست زیرا و عقاب به امر بی اختیار است و این نوع عقاب کردن صحیح نیست

در جواب می گوییم: بله عقاب به امر بی اختیار بوده است ولی بلاخره منتهی به اختیار خودش است یعنی می توانسته فحص کند تا مخالفت نشود و چون فحص نکرده ولو مخالفت مغفول و مجهول مانده مستحق عقاب است و همین مقدار که عملش منتهی به اختیارش می شود در صحت استحقاق عقوبت کافی است

ممکن بگوییم خود ترک فحص و تعلم در استحقاق عقوبت کافی است و اگر چه به مخالفت به واقع نیفتاد و عملی بدون فحص انجام نداد زیرا تجری کرده چه اینکه وظیفه او تعلم بوده است و بی موالاتی کرده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo