< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

98/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: شرائط الاحتیاط

سوال: چرا برای استصحاب که از اصول عملیه است شرطی بیان نشده است؟

مرحوم مشکینی[1] در وجه آن می فرماید:

اینکه مرحوم آخوند عنوان کردند(خاتمه در شرائط علم اصول)مقصود از اصول سه اصل است که عبارت از برائت و احتیاط و تخییر است چون این سه اصل در قبل از این خاتمه بیان شده است بنابراین این شرائط برای این سه اصل است و اما جهت دیگر اینکه شرائط این سه اصل بیان می شود این است که شرائطی که برای استصحاب در وقت اجراء استصحاب در ضمن بحث برائت بیان می شود و هم شرائط خود برائت بیان می شود.

اما عبارت کفایة الاصول:

«أما الاحتياط : فلا يعتبر في حسنه شيء أصلاً ، بل يحسن على كلّ حال ، إلّا إذا كان موجباً لاختلال النظام ، ولا تفاوت فيه بين المعاملات والعبادات مطلقاً ولو كان موجباً للتكرار فيها ، وتوهمّ كون التكرار عبثاً ولعباً بأمر المولى ـ وهو ينافي قصد الامتثال المعتبر في العبادة ـ فاسد ، لوضوح أن التكرار ربما يكون بداع صحيح عقلاًئي ، مع إنّه لو لم يكن بهذا الداعي وكان أصل إتيإنّه بداعي أمر مولاه بلا داعٍ له سواه لما ينافي قصد الامتثال ، وان كان لاغياً في كيفية امتثاله ، فافهم بل يحسن أيضاً فيما قامت الحجة على البراءة عن التكليف لئلا يقع فيما كان في مخالفته على تقدير ثبوته ، من المفسدة وفوت المصلحة.» [2]

مرحوم آخوند در عبارت کفایه اشاره به سه مطلب کردند:

اول: احتیاط حسن دارد و فقط یک شرط در او لازم است رعایت شود و آن عدم اختلال نظام است و شرطی دیگر ندارد.

بعضی مطلب اول کفایه را هم نسبت به شرط عدم اختلال به نظام و مشروط حسن احتیاط قبول دارند مثل منتقی الاصول عبارت منتقی این گونه است: « هذا تمام الكلام في العمل بالاحتياط. وقد ظهر انه حسن عقلا وشرعا ، ولا يعتبر في حسنه شيء سوى عدم اختلال النظام.»[3]

توضیح عبارت: آنچه را در عمل به احتیاط لازم بوده است مرحوم آخوند بیان کردند و احتیاط هم عقلا و شرعا حسن است و فقط یک شرط دارد که اختلال نظام نشود.

و مثل عنایه الاصول که می فرماید:

عبارت عنایة الاصول: « ولكن الأحسن كما صرح به المصنف هو تقييد حسنه بما إذا لم يكن موجب ا لاختلال النظام بل بما إذا لم ينجر إلى الوسواس شيئا فشيئا والا فلا حسن فيه كما لا يخفى.»[4]

توضیح عبارت عنایه الاصول: احتیاط حسن است و آنچه در حسن احتیاط شرط است که اختلال نظام نشود و وسواس هم پدید نیاید.

استاد: ممکن گفته شود که وسواس داخل اختلال نظام است و نظام زندگی او بهم می ریزد.

و مثل مرحوم شیخ در رسائل می فرماید:

عبارت مرحوم شیخ این گونه است: « واما الاحتیاط فالظاهر: أنه لا يعتبر في العمل به أمر زائد على تحقق موضوعه، ويكفي في موضوعه إحراز الواقع المشكوك فيه به ولو كان على خلافه دليل اجتهادي بالنسبة الیه.»[5]

توضیح عبارت رسائل: احتیاط کار خوبی است و شرطی ندارد جز یک چیز که موضوع احتیاط محقق باشد احتیاط کار خوبی خواهد بود و لو اینکه بر خلاف احتیاط دلیل اجتهادی مثل روایت که حجت است می گوید احتیاط لازم نیست و موضوع احتیاط احراز واقع و تکلیف است.

صاحب نهایة الافکار تقریبا موافق با شیخ هستند با اندکی اختلاف در الفاظ

عبارت نهایة الافکاراین گونه است: « (اما الاحتياط) فالظاهر انه لا يعتبر في العمل به ازيد من تحقق موضوعه وهو احتمال التكليف.» [6]

توضیح عبارت نهایة الافکار: آنچه در عمل به احتیاط لازم است اینکه در جایی احتیاط کنیم که احتیاط موضوع داشته باشد و موضوع هم احتمال تکلیف است.

استاد:فرق دو کلام این است که رسائل موضوع احتیاط را احراز واقع و تکلیف می داند و نهایة الافکارموضوع احتیاط را احتمال تکلیف می داند.

و همچنین از موافقین کلام شیخ و نهایة الافکار صاحب عنایة الاصول است.

عبارت عنایة الاصول این گونه است: « أقول الظاهر أن موضوع الاحتياط هو احتمال الواقع لا إحراز الواقع نعم غاية الاحتياط أي التي يترتب على الاحتياط هو إحراز الواقع.»[7] .

توضیح عبارت عنایة الاصول: در احتیاط آنچه لازم است احتیاط موضوع داشته باشد و موضوعش احتمال واقع و تکلیف است و نه احراز واقع و احراز واقع ثمره ای است که بر احتیاط مترتب می شود و غایت احتیاط است.

مرحوم صاحب فوائد الاصول در باره عمل به احتیاط یک عبارت از کفایه و یک عبارت از رسائل گرفتند در کفایه فرمود احتیاط حسن است و در حسن احتیاط فقط عدم اختلال نظام دخالت دارد و مرحوم شیخ بجای کلمه حسن کلمه عمل بر احتیاط را آوردند و فوائد کلمه حسن را از کفایه و تحقق موضوع را از رسائل آورده است.

عبارت فوائد الاصول: « والأقوى: أنه لا يعتبر في حسن الاحتياط عقلا أزيد من تحقق موضوعه.» [8] .

توضیح عبارت فوائد: در حسن احتیاط کافی است که موضوعش محقق بشود و شرط آخری هم نیست

پس به اختلال نظامی که مرحوم آخوند گفتند احتیاجی نداریم به عنوان قید اضافه کنیم.

حاصل مطالب این شد: که در عمل بر طبق احتیاط بین شیخ و آخوند کمی در الفاظ اختلاف بود که بعضی موافق با شیخ و بعضی موافق با آخوند و بعضی هم مقداری از کلام آخوند و مقدار از کلام شیخ را گرفته بودند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo