< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

98/06/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فرق مانع و قاطع

در مقدمه دوم مطرح شد:

آیا بین مانع و قاطع فرق است یا خیر؟

از کلامات شیخ استفاده می شود که فرق وجود دارد و در قاطع عند شک استصحاب جاری می شود و در مانع استصحاب جاری نیست.

صاحب مصباح اصول فرمودند:

فرقی بین آن دو وجود ندارد چه اینکه صلوة مرکب است از دو بخش است که بخشی امور وجودیه هستند و بخشی عدمی و آن بخش عدمی دیگر اسمش مانع و یا قاطع نیست و فرقی بین آنها نیست.

البته فرقی وجود دارد و آن اینکه بعضی از امور عدمیه مثل حرکت کردن در حال اشتغال به اجزاء وجودیه عمل رعایت شوند نباید بدن انسان حرکت داشته باشد و اما قسمی مثل حدث و قهقهه و امثال اینها به صورت مطلق معتبر هستند هم در صورت خواندن اجزاء وجودیه و هم در اکوان متخلل بین اجزاء و تا آخر باید رعایت شود و ممکن از قسم اول تعبیر به مانع شود و از قسم دوم تعبیر به قاطع شود ولی این اصطلاحی است که مبنی علمی و روایی ندارد و این فرق باعث نمی شود در جریان استصحاب عند الشک فرقی پیدا شود که بگوییم اگر شک هنگام حرکت بود استصحاب جاری نیست و اگر در مثل حدث بود استصحاب جاری است پس آنچه در مرکب در مثل نماز لازم است عدم بعضی از اعمال است دیگر آن اسمش مانع و قاطع نیست.

استاد: اگر ما شک کردیم در تحقق آنچه عدمش در نماز معتبر است اینجا استصحاب جاری می شود یعنی قبل از این حرکتی که من شک کردم که آیا عدم حرکت که معتبر بود و این تکانی که من خوردم آن عدم از بین رفت یا خیر که اگر از بین رفته باشد بخشی از نمازی که من خواندم دیگر اثری نخواهد داشت و اگر چنانچه این حرکت تحقق پیدا نکرده باشد این بخش باقی بر صلاحیتی که داشت برای اینکه بقیه اجزاء به او ملحق بشود و مامور به اتیان بشود و عند الشک استصحاب می کنم بقاء آن اجزاء خوانده شده را بر آن صلاحیتی که دارند برای ضمیمیه اجزاء باقی مانده و دیگر فرقی نیست که آن مشکوک من عدمی باشد که در حال اتیان اجزاء باید رعایت بشود مثل حرکت بدن و یا عدمی باشد که در بین اجزاء باید رعایت بشود مثل حدث و استدبار و در هر دو صورت مشکوک از هر کدام از دو قسم که بود استصحاب جاری است پس اینکه مصباح فرمود که فرقی در جریان استصحاب نیست بین این دو بخش از عدم عند الشک این فرمایش درستی است.

و لکن مرحوم شیخ فرق گذاشتند:

در یک صورت استصحاب جاری است آن جایی است که آن عدمی که در نماز معتبر بود و لو آنا ما یقینا تحقق پیدا می کرد یعنی من یقین دارم بدن من در وقت قرائت حرکت کرده است و یا یقین دارم که به طور قهقهه خندیدم در این جور جایی بود که آن عدم بما هو عدم معتبر باشد به این مانع می گویند.

در یک صورت استصحاب جاری نیست اگر عدم اعتبارش بخاطر این است که آن وجودی که عدمش لازم است مثل حرکت یا قهقهه در نماز این وجودش مضر است و قاطع اجزاء نماز است که قبل از بعدش قطع می شود اینجا فرمود استصحاب عند الشک جاری است نمی دانم این حرکت مختصری که ازمن صادر شد آن هیئت اتصالیه را از بین برد یا خیر ؟ اینجا استصحاب جاری است.

پس فرقی که مرحوم شیخ در جریان استصحاب گذاشتند در جایی است که عدمی که معتبر است مثل حرکت در بین اجزاء و یا قهقهه ولو آناما یقین داشتیم که تحقق پیدا کند جایی برای استصحاب نیست و اما در جایی که شک داریم که آن عدم معتبر بود تحقق پیدا کرد یا نه قائل به جریان استصحاب هستند.

استاد: این فرضی که مرحوم شیخ در بخشی استصحاب را جاری می داند و در بخشی دیگر استصحاب را جاری نمی داند فرمایش تمامی خواهد بود.

پس اینکه مصباح گفتند که در اجرای استصحاب فرقی نیست ربطی به کلام شیخ ندارد چه اینکه مرحوم شیخ در فرض یقین به تحقق عدم فرق در جریان استصحاب دانستند و مصباح در فرض شک فرق در جریان استصحاب قائل هستند که این فرق در فرض شک مورد قبول ما هم است.

نتیجه: این شد که کلام مرحوم شیخ که فرمودند عدم دو قسم است قسمی مانع و قسمی قاطع و در یک صورت استصحاب جاری است و در دیگری جاری نیست فرمایش تمامی است و اشکال مصباح بر شیخ وارد نیست.

در مقدمه اولی که در جلسه قبل بیان کردیم این مسئله عنوان شد آیا نحن فیه دوران بین شرطیة و جزئیة و مانعیت و قاطعیت است یا خیر ؟به عنوان مثال جهر در ظهر جمعه شرطیت دارد یا مانعیت و آیا این در مسئله اقل و اکثر است یا در متباینین و یا در محذورین ؟

استاد:

ما نحن فیه داخل در اقل و اکثر نیست چه اینکه در ما نحن فیه در حقیقت برگشت شک من که آیا جهر در قرائت ظهر جمعه شرطیت دارد یا مانعیت؟ به این است حقیقیت مامور به یعنی نماز ظهر جمعه آیا به شرط شیئ است یا به شرط لا یعنی ماموربه من نماز بشرط جهر در قرائت است و نماز بشرط عدم جهر در قرائت است.

و در اقل و اکثر نمی دانم جایی که اقل بر واجب یا اکثر برگشت شک به این است که آن مامور به من که مولی از من خواسته است به شرط شیئ است یا لا بشرط یعنی نمازی که مولی از من خواسته است بشرط جلسه استراحت است و یا نسبت به جلسه استراحت لا بشرط است پس مسئله اقل و اکثر دوران بین بشرط شیی و لا بشرط است

کما اینکه در فوائد الاصول [1] فرموده اند و اما مرکز ما بین بشرط شیئ و بشرط لا است پس ما نحن فیه داخل در اقل و اکثر نخواهد بود.

اما داخل در محذورین بودن مسئله جهر که جزء است یا مانع به این بیان است که:

در عمل عبادی جزم در نیت لازم است و باید بدانم که چه نمازی می خوانم و در فرض بحث ما که نمی دانم جهر جزء است یا مانع جزم در نیت ممکن نیست چه با جهر بخوانم یا بدون جهر جزم در نیت نیست و داخل در محذورین می شود و حکم محذورین در آن جاری است و حکم محذورین تخییر عقلی است مثلا نمی دانم یوم الشک در آخر ماه رمضان روزه بر من واجب است یا حرام ؟ که در اینجا تخییر عقلی است و ما نحن فیه هم چون جزم درنیت لازم است و من نمی توانم جزم در نیت داشته باشم داخل در محذورین می شود.

و مانحن فیه داخل در محذورین هم نیست بخاطر اینکه:

اولا: جزم در نیت لازم نیست و فقط قصد قربت و قصد امتثال امر مولی لازم است و قصد قربت در مورد امتثال اجمالی هم ممکن است به این بیان که عملی بر من واجب است ولی نمی دانم این است یا آن و من به قصد امتثال اجمالی امتثال می کنم اجمالا آنچه که بر من واجب است و عمل درست است.

ثانیا: بحث ما که در دوران بین جزئیت و قاطعیت بود اعم از توصلی و تعبدی است و جزم در نیت اگر لازم باشد در خصوص تعبدیات لازم است و در توصلیات لازم نیست.

ثالثا: جزم در فرضی است که ممکن باشد و در جایی که ممکن نباشد عقل مستقل است که امتثال اجمالی کافی است مثل که نمی دانم قبله به کدام طرف است به هر طرف نماز بخوانم اجمالا بقصد امتثال امر مولی به یکطرف نماز می خوانم و کافی است و کسانی جزم در نیت را لازم می دانند در این مورد می گویند همین امتثال اجمالی کافی است.

به بیان دیگر: تخییری که در محذورین است بخاطر این است که مکلف تمکن از موافقت قطعیه ندارد و او مخیر است یکطرف را انتخاب و اتیان کند و این تخییر عقلی تکوینی است مثل اینکه نمی داند روزه یوم الشک حرام یا واجب است این مکلف یا فاعل است یا تارک است و او تکوینا یک طرف را انتخاب می کند و اما در مانحن فیه موافقت قطعیه ممکن است به اینکه عمل را تکرار کند مثل اینکه نماز ظهر جمعه را یکدفعه جهرا می خواند و یکدفعه اخفاتی می خواند پس داخل در محذورین نیست کما اینکه مرحوم آخوند و مرحوم نائینی در فوائد و محقق عراقی در نهایة الافکار فرمودند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo