< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

97/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:خلاصه مطالب گذشته

خلاصة ما ذکر في زیادة الجزء (التنبیه الثالثة):7. ودلیل المثبت:أ. الزیادة العرفیة صادقة وان لم تصدق زیادة الحقیقیة اختاره النائیني والمشکیني والمصباح.ب. اعتبار الجزء له اقسام ثلاثة: 1. بشرط لا عن الزیادة 2. لا بشرط عن الوحدة والتعدد 3. لابشرط عن الزیادة (الاصطلاحي) في لا بشرط الاصطلاحي حقیقة یتصور الزیادة اذ الجزء یکون ذات العمل وصرف الوجود وهو یتحقق باول الوجود والمکرر حقیقة زیادة واختاره المنتقی بعد رده الزیادة العرفیة.

7. بیان کردیم در مبحث زیادی، از دو نظر بحث می شود، تارة از حیث مقتضای اصل و قاعده و اخری روایاتی که در مقام هست.

از حیث مقتضای قاعده و اصل گفته شد که عده ای قائل هستند که زیادی، ثبوتا متصور نیست و بعضی گفتند متصور است و کسانی که منکر زیادی بودند ثبوتا، دلایلشان بیان شد.

اما ادله کسانی که می گویند زیادی متصور است:

اول: زیادی عرفا متصور است اگرچه با مقتضای قاعده و دقت هایی که فرمودید زیادی متصور نیست، ولی در احکام شریعت، ما تابع نظر عرف هستیم، چون مخاطب عرف است و به نظر عرف، زیادی متصور است.

دوم: شما فرمودید که زیادی متصور نیست، این مدعا بخاطر این بود که فرمودید، از اجزاء مرکب نسبت به زیادی، از دو حال خارج نیست: یا بشرط لا است و یا لا بشرط است، اگر این باشد که شما گفتید، فرمایش شما درست است و زیادی متصور نیست، چون اگر بشرط لا باشد، در واقع نقصیه است و اگر لا بشرط باشد، زیادی، مکمل جزء است نه زائد بر جزء، ولی ما می گوئیم حقیقتا زیادی متصور است و زیادی عرفیه را هم قبول نداریم، چون آن در جایی است که لفظی در کار باشد و اینجا در کار نیست و زیادی حقیقیه که قائل هستیم، بخاطر این است که اجزاء مرکب نسبت به آنچه که ما اضافه می کنیم، سه حالت دارد:

1. بشرط لا است که شما هم گفتید.

2. لا بشرط از تعدد و وحدت که شما هم گفتید.

3. لا بشرط از زیادی که شما این را قائل نیستید، به تعبیر دیگر این لا بشرط اصطلاحی است، و این است که ثبوتا زیادی را درست می کند و قسمی سومی که ما مدعی هستیم، با این لا بشرط اصطلاحی درست می شود، چه اینکه در لا بشرط اصطلاحی، جزء عبارت است از صرف الوجودی که برای هر جزئی متصور است و آن صرف الوجود، با همان سوره ای که خواندیم محقق شد و سوره دوم داخل در صرف الوجود نیست و اضافه بر آن است و زمانی که اضافی بود، زیادی صادق است، عمل ده جزء داشت و یکی صرف الوجود سوره بود که انجام شد و سوره اضافی که خوانده شد، زائد بر ده جزء است، پس زیادی حقیقتا صادق است.

این فرمایش منتقی می باشد. 28/11/97

8. قلنا ان الزیادة الحقیقة علی ما بینه المنتقی وذاک یستفاد من المشکیني والمصباح ایضا.

8. گفتیم زیادی حقیقیه که منتقی تصور کرده اند، قبل از ایشان هم مرحوم مشکینی و مصباح اشاره فرموده اند، پس بنابراین منتقی در تصویر زیادی حقیقیه، تنها نمی باشد. 1/12/97

9. المختار: صدق الزیادة حقیقة کما افاده المنتقی وغیره وصحة ادعاه الکفایة من دخول المقام في الاقل والاکثر فیجري البرائة الشرعیة عن اعتبار عدم الزائد في المرکب کما تجري في الاقل والاکثر ویجري الاحتیاط العقلیة، الکلام الکلام.

9. گفتیم فرمایش منتقی و کسانی که زیادی حقیقیه تصور کردند، این را قبول داریم و ادعای مرحوم آخوند هم که فرمودند این بحث زیادی مصداق اقل و اکثر است و همانطور که در عقل و اکثر، عقلا احتیاط و نقلا برائت بود، قهرا در این زیادی هم همین حرف خواهد بود.

این فرمایش مرحوم آخوند هم قابل قبول است اگر ما قائل به انحلال علم اجمالی نباشیم، ولی در جلسه 1/8/97 معلوم شد که انحلال علم اجمالی است و وقتی که علم اجمالی منحل شد، اقل یقینا منجز است و نسبت به اکثر، هم برائت عقلی است و هم برائت شرعی.

10. صدق الزیادة یتوقف علی قصد الزیادة في غیر الموارد المنصوصة لان قوام الوحدة الاعتباریة والمرکب الاعتباري علی القصد في النصوصة مثل السجدة العزیمة فیکون جزیئتها بالتعبد ولایحتاج الی القصد وهذا هو المختار تبعا للمصباح. ان المراد في السجدة في المکتوبة لیس جزئیتها للصلاة تعبدا بل لعل المراد انه سجدة العزیمة حتی في اثناء لاصلاة وعدم تاخیرها.

10. آیا در زیادی، قصد زیادی دخالت دارد یا خیر؟ یعنی در سوره اضافی، قصد زیادی در صدق زیادی، معتبر است یا خیر؟ بیان شد که در صدق زیادی، قصد زیادی لازم است، چه اینکه عملی که ما انجام می دهیم مثل نماز، یک واحد اعتباری است، نه یک واحد خارجی، مثل یک ساختمان است، در یک واحدی که شارع آن را واحد اعتبار کرده است، با اینکه مرکب است و ماهیت مختلف است، در واحد اعتباری، قصد دخالت دارد، حال اگر قصد جزئیت کردیم، این زائد می شود و بدون قصد زیادی صدق نمی کند. البته این در جایی است که زیادی یک چیزی که ما اعتبار کردیم، به تعبد ساقط نشده باشد، اما اگر چنانچه در روایات از یک چیزی تعبیر به زیادی شده مثل سجده برای سوره سجده دار در بین نماز که تعبیر به زیادی در مکتوبه شده، در این جا قصد لازم نیست و تعبدا زیادی صدق می کند و در جایی که تعبد نباشد، زیادی جزء، نیاز به قصد دارد و قبلا گفته شد این فرمایش که قصد زیادی در جایی است که تعبدی در کار نباشد، حرف درستی است و مورد قبول است، البته اضافه کردیم که اگر تعبد شرعی باشد، مثل سجده قرآن، قصد لازم نیست به حکم همان روایتی که در باب آیه سجده دار بیان شد. ولی گفتیم این حرف قابل خدشه است به اینکه بگوئیم سجده آیه سجده دارد در بین نماز که زیادة فی المکتوبه بود، دو احتمال دارد: یکی همانی که آقایان فرمودند، یعنی زیادی در جزء نماز باشد و احتمال دیگر این است که شاید مراد این باشد که مراد از مکتوبه، عمل واجبی است مثل نماز، یعنی سجده باید در نماز هم اتیان شود و نباید بخاطر نماز از سجده واجب غفلت شود و باید سجده در بین مکتوبه اتیان شود. 4/12/97

11. المنتقی: التشریع هو مساوق لجعل القانون وفسر بانه «ادخال ما لیس من الدین في الدین» وهو متمحض في انشاء الحکم ولا ینطبق علی المتعلق ولم یرد بهذا المفهوم في لسان الدلیل بل ورد فیه حرمة البدعة والقضاء بغیر العلم والافتراء وهذا العناوین ایضا اجنبي عن الفعل المشرع به فلا قبح في الفعل الخارجی ولا یسري قبح الفعل النفساني الیه فلا یلزم من حرمة التشریع بطلان العمل الخارجي من حیث السرایة.

11. منتقی فرمود تشریع داخل کردن چیزی که از دین نیست، در دین است و این مساوی با جعل قانون است و این منحصر به فعل نفسانی و انشاء حکم است و منطبق با عمل خارجی نیست، پس تشریعی که حرام و قبیح است، قبحش سرایت به عمل خارجی نمی کند، چون تشریع فعل نفسانی است و آن عملی که در خارج انجام می دهیم، یک عمل خارجی است، پس اگرچه تشریع قبیح است، قبح آن سرایت به عمل نمی کند. 5/12/97

12. المقام الثاني _زیادة بالنظر الی الروایات _ الروایات المتضمنة للزیادة طوائف ستة لا تعاد.

12. اما مقام دوم (زیادی با توجه به روایات): روایاتی که در ما نحن فیه است و استدلال به آنها شده، شش طائفه است که یکی از آنها لا تعاد بود. 8/12/97

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo