< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

97/07/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:نظر استاد / حکم ملاقی / تنبیه چهارم / تنبیهات / متباینین/ اصالت الاشتغال/ اصول عملیه

والحاصل انّ الاجتناب عن الملاقی یکون من شئون الاجتناب عن الملاقی تبعاً للسید الاستاذ محقق المیلانی )ره( و علیه فلابدّ من الاجتناب عنه حتی نعلم بامتثال الخطاب بالملاقی، بأعلی مراتب الامتثال، عملاً بقاعده الاشتغال ولایحتاج الملاقی الی خطاب جدید.

کما لایحتاج الیه علی مسلک السرایه و لابدّ من الاجتناب عنه علی هذا المسلک ایضاً.

نعم، علی مسلک انّ الاجتناب عنه تکلیف مستقل تابع لفعلیه موضوعه اعنی الملاقات، یحتاج الی خطاب جدید و منجز جدید و علی تقدیر الشک فی انه من ایّ قسم منهما، ایضاً لابدّ من الاجتناب عن الملاقی، اخذاً بقاعده الاشتغال.

حاصل مطلب: به تبع مرحوم آقای میلانی می گوییم اجتناب از ملاقی، از شئون اجتناب از طرف علم اجمالی است و برای اینکه اجتناب از طرف علم اجمالی در حد اعلی باشد، اجتناب از ملاقی هم لازم است و قاعده اشتغال هم همین را اقتضاء می کند به اینکه نمی دانیم اجتناب از طرف علم اجمالی، بدون اجتناب از ملاقی حاصل می شود یا خیر که قاعده اشتغال می گوید از ملاقی هم اجتناب کن تا یقین به اجتناب کنید، در نتیجه اجتناب از ملاقی، نیاز به خطاب جدید ندارد و همان علم اجمالی که باعث تنجیز اجتناب از طرف علم اجمالی شد کافی است.

همچنین بر مسلک سرایت که گفته شود همان حکم طرف علم اجمالی توسعه پیدا کرده و ملاقی را هم شامل شده، باز هم اجتناب از ملاقی لازم است و نیاز به خطاب جدید ندارد.

پس چه اجتناب از ملاقی از شئون اجتناب از طرف علم اجمالی باشد و چه همان حکم طرف علم اجمالی را داشته باشد، خطاب جدید برای اجتناب از ملاقی نیست، بله اگر قائل شویم که اجتناب از ملاقی، با خطاب جدید است، یعنی وقتی که ملاقات محقق شد، ملاقات، موضوع است برای لزوم اجتناب از ملاقی و با آمدن این موضوع، یک خطاب جدید مخصوص ملاقی پیدا می شود و بخاطر منجز جدید می گوئیم اجتناب از ملاقی لازم است و اگر شک کنیم که آیا اجتناب از ملاقی از شئون اجتناب از طرف علم اجمالی است و یا حکم طرف علم اجمالی توسعه پیدا کرده و روی ملاقی آمده و یا اینکه اجتناب از ملاقی حکم مستقل است، در این صورت اجتناب از ملاقی، همان حکم اجتناب از طرف علم اجمالی را دارد بخاطر قاعده اشتغال، به اینکه نمی دانم بدون اجتناب از ملاقی، اجتناب از طرف علم اجمالی حاصل می شود یا خیر، قاعده اشتغال می گوید از ملاقی اجتناب کن تا یقین به اجتناب حاصل شود.

و بعبارة اخری الصور ثلاثة:

1. العلم بانّ اجتناب الملاقی عن شئون الملاقی او بنحو السرایه؛

2. الشک فیه؛

3. العلم بانّه حکم مستقل.

و علی الاوّلین لابدّ من الاجتناب عنه، دون الثالث. فینحصر عدم الاجتناب عنه بصوره احراز انّه من الثالث.

به تعبیر دیگر، سه صورت متصور است:

اول: ما علم داریم که اجتناب از ملاقی، از شئون اجتناب از طرف علم اجمالی است یا حکم طرف علم اجمالی سرایت کرده و شامل ملاقی هم است.

دوم: شک داریم که اجتناب از ملاقی از همان شئون یا حکم طرف علم اجمالی است یا حکم جدید برای ملاقی تحقق پیدا کرده است.

سوم: علم داریم که اجتناب از ملاقی، حکمی مستقل است و ربطی به حکم طرف علم اجمالی ندارد.

طبق دو صورت اول که یقین داریم از شئون است یا همان حکم سرایت کرد و یا اینکه شک داریم از شئون است یا خیر، برای ملاقی خطاب جدیدی نیست و باید از آن اجتناب شود تا یقین به اجتناب از طرف علم اجمالی حاصل شود و در صورت سوم، قائل به حکم مستقل می شویم و نیاز به منجز جدید است.

ثم انّ الاعاظم ذکروا اقساماً للملاقی باعتبار انّ زمان الملاقات خارجاً:

اما یکون موخراً عن زمان النجاسة، مثاله واضح؛

و اما یکون مقارناً؛ مثل انّه حین دخول الید فی الماء القلیل وقع قطرة دم اما فی ذاک الماء او فی ماء اناء آخر.

ولایکون شقّ ثالث. اذ لو کان خارجاً زمان الملاقات مقدماً علی زمان النجاسة، یکون خارجاً عن البحث؛ لعدم کلام فیه و علی کل منهما اما یکون العلم بهما مقارناً مع العلم بالنجاسة او مؤخراً.

بعضی از بزرگان اقسامی را بیان کرده اند برای همین موضوع بحث ما که اجتناب از ملاقی لازم است و این اقسام بخاطر این است که می فرمایند:

اولا: یا زمان ملاقات در خارج، بعد از زمان نجاست طرف علم اجمالی بوده است. مثلا اول نجس شده بعد دست با یکی از اطراف ملاقات کرده است.

ثانیا: یا اینکه در خارج، زمان ملاقات، مقارن با زمان نجاست است. مثلا در زمانی که دستم ملاقات با یکی از اطراف کرد، یک قطره خون آمد و به یکی از اطراف خورد که نمی دانم کدام است.

ثالثا: یا اینکه زمان ملاقات قبل از زمان نجاست باشد که از محل بحث خارج است و ملاقی قطعا پاک است.

و طبق قسم اول و دوم، علم به نجاست و ملاقات دو صورت دارد:

اول: علم مقارن با نجاست خارجی است.

دوم: علم موخر از نجاست است.

این اقسام فایده ندارد و لذا بحث نشده است.

مختار ما این است که علم اجمالی منجز تکلیف است مثل علم تفصیلی و اجتناب از ملاقی لازم است چون از شئون طرف علم اجمالی است و بحث از ملاقی، بحث مستقلی نیست و یکی از مصادیق احکام تقدیریه علم اجمالی است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo