< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

96/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: متباینین/ اصالت الاشتغال/ اصول عمليه

بر فرمایش مرحوم نائینی هم اشکال حلی و هم اشکال نقضی توسط دراسات شده بود، از اشکال نقضی جلسه قبل جواب داده شد.

اما جواب اشکال حلی:

منتقی می فرمایند: «وأما الإشكال الحلّي الّذي ذكره على الوجه الثاني فيندفع : بان المانع من جريان الأصل هو احتمال انطباق ذات المعلوم بالإجمال ، ولكن يوصف تنجزه الثابت بالعلم الإجمالي على جميع المباني في حقيقة العلم الإجمالي ومتعلقه ، من تعلقه بالجامع أو بالفرد المردد أو بالجامع بما هو مشير إلى الخارج ، والترخيص في محتمل المخالفة المنجزة قبيح. فما أفاده لا يخلو عن غفلة أو إغفال للنكتة التي يلحظها القائل ، فلا بد من البحث معه في مرامه لا في شيء آخر لا يريده ولا نظر له إليه.».[1]

اشکال حلی را دراسات بیان کرد و گفت مانعی نیست که اصل در یک طرف جاری شود، چون موضوع اصل، احتمال تکلیف است و احتماب تکلیف هم در ما نحن فیه وجود دارد، در نتیجه اصل جاری می شود، به اینکه احتمال تکلیف، یعنی شک در تکلیف که مجرای اصل برائت است و در اینجا، این اصل جاری است.

منتقی می فرمایند: مانع از جریان اصل، احتمال انطباق ذات معلوم بالاجمال به قصد تنجزش (که به وسیله علم اجمالی این تنجیز آمده) است.

دراسات فرمود، جریان اصل مشکلی ندارد، چون در هر طرف از اطراف علم اجمالی، احتمال تکلیف است، یعنی احتمال این است که معلوم به علم اجمالی در خصوص این طرف باشد، ولی منظور از معلوم به علم اجمالی، ذات معلوم است نه اینکه آن معلوم به وصف اینکه معلوما، باشد.

مثلا فرد نمی داند قصر واجب است یا تمام، کسانی که می گویند در یک طرف اصل جاری می شود، می گویند در هر طرفی چیزی که محتمل است، همان ذات معلوم به علم اجمالی است نه به وصف معلومیت، یعنی همان تکلیفی که احتمال می دهیم در این طرف باشد، نه تکلیفی که معلوم به علم اجمالی است. چون اگر معلوم به علم اجمالی باشد، دیگر جای احتمال نیست، به اینکه علم صفت وجدانی است که یا وجود دارد یا خیر و گفتن اینکه احتمال می دهیم تکلیف معلوم در اینجا وجود دارد، درست نیست.

منتقی می گویند چیزی که مانع از جریان اصل است، احتمال این است که معلوم به علم اجمالی در این طرف باشد، اما نه اینکه ذات معلوم بدون هیچ وصفی، بلکه احتمال بودن معلوم با وصف تنجزش به علم اجمالی.

به بیان دیگر به تعبیر مرحوم نائینی علم اجمالی منجز است، و وقتی که منجز باشد، در هر یک از اطراف آن، احتمال می دهیم تکلیف منجز وجود داشته باشد، و این احتمال، مانع از اجرای اصل است. چون اصل باعث ترخیص می شود و می گوید اقدام بر خلاف علم اجمالی جایز است و ترخیص در مخالفت تکلیف محتمل المنجزیه قبیح است.

توضیح بیشتر اینکه فرض این است که تکلیف در هر طرف که باشد، با علم اجمالی منجز می شود، پس در هر طرف احتمال تکلیف تنها نیست بلکه احتمال تکلیف منجز است و اگر اصل را در این طرف جاری کنیم، معنایش این می شود که با تکلیف منجز مخالفت کردیم که عقلا قبیح است.

در نتیجه اینکه دراسات گفته اصل جاری است چون در هر طرفی فقط احتمال تکلیف است و احتمال تکلیف هم شک در تکلیف است و شک در تکلیف هم موضوع اصل عملی است، صحیح نیست چون در هر طرف، احتمال نفس تکلیف نیست، بلکه احتمال تکلیف منجز است و اجرای اصل در آن تکلیف منجز محتمل، قبیح است.

بعد می فرمایند دراسات از فرمایش مرحوم نائینی غفلت کرده اند که تکلیف منجز است یا خودشان را به غفلت زده اند.

نظیر این فرمایش را مرحوم آقای میلانی می فرمودند به اینکه کما اینکه علم تفصیلی و علم اجمالی منجز هستند به این معنا که تکلیف را اثبات می کنند، در بعضی از جاها احتمال تکلیف هم منجز است (نظیر حرف مرحوم نائینی) و کما اینکه مخالفت علم تفصیلی و علم اجمالی جایز نیست، مخالفت با این احتمال تکلیف هم جایز نیست، چون این احتمال باعث تنجیز تکلیف شده است.

بعد می فرمودند احتمال تکلیفی که منجز است مثل احتمال تکلیف در یکی از اطراف علم اجمالی، به اینکه اگر یکی از اطراف علم اجمالی از بین رفت، در اطراف دیگر احتمال تکلیف منجز وجود دارد، و احتمال تکلیف منجَّز، منجِّز است، یعنی خود این احتمال تکلیف، منجِّز است، پس نفس احتمال تکلیف منجز نیست و منجِّز تکلیفی است که قبلا منجز شده و این بخاطر علم اجمالی بوده که همه اطراف تکلیف را منجز کرده است و اگر یک طرف از اطراف خارج شد، اطراف دیگر احتمال تکلیف منجز دارد.

توضیح بیشتر این مطلب در حاشیه مرحوم مشکینی بر کفایه[2] در بحث خاتمه در شرائط اصول آمده است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo