موضوع: اخبار من بلغ/ تنبيهات/ شبهه حكميه تحريميه/ اصالت البرائة/ اصول عمليه

بحث در اخبار من بلغ بود كه گفتيم در آن به عنوان مقدمه از جهاتي بحث خواهد شد:

جهت هشتم: آيا اخبار من بلغ شبهات حكميه را شامل مي شود كه بيان آن وظيفه شارع است و يا شامل شبهات موضوعيه هم مي شود؟

شبهات موضوعيه مثل اينكه خبر ضعيفي دلالت بر اين داشت اين قسمت خاص از زمين، جزء مسجد است. آيا اخبار من بلغ شامل اينگونه خبري هم مي شود يا خير؟

دراسات[1] مي گويد اخبار من بلغ شامل اينگونه اخبار نمي شود و فقط شامل اخباري است كه در مورد شبهه حكميه باشد.

جهت نهم: آيا اخبار من بلغ شامل موردي كه دلیل بر حرمت يا ممنوعيتش داشته باشیم (بخاطر عموم يا اطلاق دليل) و خبر ضعيفي مي گويد مستحب است، مي شود يا خير؟

در اينجا اگر اخبار من بلغ شامل اين خبر ضعيف شود، بايد بخاطر اين خبر ضعيف از عموم يا اطلاق دليل رفع يد شود.

دراسات[2] مي گويد اخبار من بلغ شامل اينگونه موارد نمي شود. چون اخبار من بلغ، انصراف به غير آن دارد.

جهت دهم: آيا مفاد اخبار من بلغ ارشاد است يا حكم وضعي است كه حجيت خبر ضعيف است يا حكم تكليفي است كه استحباب مفاد خبر ضعيف مي باشد؟

جهت يازدهم: آيا در اين بحث كه مفاد اخبار من بلغ چيست (جهت دهم) ثمره اي وجود دارد يا خير؟

بعد از اين جهات متعدد كه ذكر شد، مرحوم مشكيني در حاشيه خود بر كفايه[3] مي فرمايند: نسبت به مدلول اخبار من بلغ، هفت احتمال است، ولي اصول اين احتمالات سه چيز است:

اول: مفاد اين اخبار امر ارشادي است.

دوم: مفاد آن مسئله اصولي است و به تعبير ديگر مفاد آن حكم وضعي است كه عبارت از حجيت خبر ضعيف دال بر ثواب عمل است.

سوم: مفاد آن مسئله فقهيه است به اينكه مفاد اين خبر ضعيف، استحباب مولوي مي باشد.

احتمال اول كه ارشادي باشد را رسائل ذكر مي كند، ايشان مي فرمايند: «و الظاهر: أنّ‌ المراد من‌ «شي‌ء من الثواب»- بقرينة ضمير «فعمله»، و إضافة الأجر إليه- هو الفعل المشتمل على الثواب».[4]

مي فرمايند: منظور از شيء اي از ثواب، خود فعل است كه داراي ثواب است و اين به دو قرينه مي باشد: اول: ضمير «عمله» نمي تواند به ثواب برگردد چون ثواب ثمره عمل است و بايد با استخدام بگوييم مراد عمل داراي ثواب است و استخدام خلاف ظاهر است، در نتيتجه مي گوئيم مراد از شيء، فعل است و استخدام و خلاف ظاهر پيش نمي آيد.

دوم: در روايات آمده «كان اجر ذلك» و اين اسم اشاره هم به «شيء» بر مي گردد، حال اگر مراد به شيء ثواب باشد، اجر هم به معناي ثواب است و معنا مي شود ثواب ثواب مي باشد كه صحيح نمي باشد و اگر مراد فعل باشد، معنا درست مي شود و گفته مي شود اجر فعل براي شخص مي باشد.

بعد مي فرمايند بر اين احتمال اشكالاتي وارد است كه جلسه بعد خواهد آمد.

التقرير العربي

الجهة الثامنة: هل تختص الاخبار بموارد الشبهات الحكمية التي كان بينها وظيفة الشارع ام تشمل موارد الشبهات الموضوعية ايضا مثل ان دل خبر ضعيف علي ان هذا المكان الخاص مسجد؟

اختار صاحب دراسات[5] ، الاول.

الجهة التاسعة: هل تشمل الاخبار مورد الذي قامت الحجة بعمومه او اطلاقه علي تحريمه فيرفع اليد بواسطة خبر الضعيف الدال علي استحباب ذاك المورد عن العموم او الاطلاق المذكوران ام لا؟

اختار صاحب الدراسات[6] الثاني لانصرافها عن ذاك المورد قطعا.

الجهة العاشرة: هل تدل الاخبار علي الارشاد او الحكم الوضعي اي الحجية او الحكم التكليفي اي الاستحباب.

الجهة الحادي عشر: هل تكون ثمرة للبحث عن مفادها و انه ارشاد ام غير ارشاد ام لا؟

و بعد ذلك نقول مفاد هذه الاخبار و المحتملات منها و ان بلغت سبعة احتمالات علي ما افاده المشكيني[7] ، و لكن اصولها ثلاث:

احدها: الارشاد فقط؛

و ثانيها: مسئلة اصولية و جعل الحكم الوضعي اي الحجية للخبر الضعيف الدال علي الثواب؛

و ثالثها: مسئلة فقهية و جعل الحكم المولوي التكليفي اي الاستحباب النفسي.

اما احتمال الاول، فهو الظاهر من كلام الشيخ في الرسائل: «و الظاهر: أنّ‌ المراد من‌ «شي‌ء من الثواب»- بقرينة ضمير «فعمله»، و إضافة الأجر إليه- هو الفعل المشتمل على الثواب».[8]