< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

94/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلیل عقلی/برائت/اصول عملیه
دلیل چهارم بر برائت: دلیل عقلی
«وأما العقل : فإنّه قد استقل بقبح العقوبة والمؤاخذة على مخالفة التكليف المجهول، بعد الفحص واليأس عن الظفر بما كان حجة عليه، فإنّهما بدونهما عقاب بلا بيان ومؤاخذة بلا برهان، وهما قبيحان بشهادة الوجدان».[1]
مرحوم آخوند می فرمایند: به حکم عقل، مواخذه و عقوبت بر مخالفت مجهول قبیح است.
اقول:
کلام مرحوم آخوند ناظر به دو امر است.
1-دلالت عقل بر برائت.
2-عدم تقدیم قاعده دفع ضرر محتمل و قاعده قبح اقدام بر چیزی که ایمن از مفسده نیستی
خلاصه اینکه: ما غیر قاعده قبح قاعده بلابیان که دلیل اصولی است بر برائت، دو قاعده دیگر داریم که در ظاهر با این قاعده تقابل دارند که عبارتند از:
1-دفع ضرر محتمل
2-قبیح بودن اقدام بر چیزی که ایمن از مفسده اش نیستیم.
این دو قاعده باقاعده ای که دلیل چهارم ماست تقابل دارد قبح عقاب بلابیان می گوید بعد از فحص و بررسی و پیدا نکردن حجت اقدام کن اما دفع ضرر محتمل می گوید که درست است که حجت نیافتی ولی مورد، مورد شبهه است و احتمال ضرر است و در مورد ضرر عقل می گوید دفع ضرر محتمل لازم است.
و قاعده قبح اقدام بر چیزی که ایمن از مفسده نیستی نیز می گوید چون ایمن از مفسده نیستی و احتمال وقوع در مفسده است و با وجود احتمال، عقل می گوید که در جائی که احتمال مفسده است اقدام نکن.
ظاهر کفایه این است که این دلیل چهارم بر آن دو قاعده دیگر مقدم است.
مرحوم میلانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: بهتر این بود که بحث قاعده قبح عقاب بلابیان(دلیل چهارم) بعد از ادله اخباریون بیان می شد. چون این قاعده در جائی که دلیل نداریم می فرماید: اقدام کن شاید ادله اخباری دلیل باشد هنوز ادله اخباری عنوان و ردّ نشده چطور می فرمایید که حجت بر احتیاط نداریم.
شاید موضوع ادله قبح عقاب بلابیان همان ادله اخباری باشد.

دلیل بر این حکم عقلی:
علی ای حال، مرحوم آخوند برای اثبات این دلیل چهارم، وجدان را دلیل قرار می دهد. وجدان حکم می کند که اگر در مساله ای به مقدار لازم فحص از دلیل کردیم و دلیل بر حرمت یا غیر حرمت از قبل شارع نیافتیم، عقل می گوید که اقدام کن چون اگر شارع تو را عقاب کند، قبیح است.
نسبت به امر دوم در کلام مرحوم آخوند که دو قاعده بر این قبح عقاب مقدم نیست چنین می فرمایند:
«ولا يخفى إنّه مع استقلاله بذلك، لا احتمال لضرر العقوبة في مخالفته، فلا يكون مجال ها هنا لقاعدة وجوب دفع الضرر المحتمل، كي يتوهم إنّها تكون بياناً...».[2]
قاعده دفع ضرر محتمل جایش این جا نیست خواه ضرر اخروی ملاک باشد که عقوبت باشد یا ضرر دنیوی باشد. قاعده دفع ضرر جلوی قاعده قبح را نمی گیرد چراکه در جائی که قاعده قبح باشد، احتمال ضرر نیست نه ضرر دنیوی و نه ضرر اخروی. پس قاعده ضرر اصلا موضوع ندارد. و در واقع این قاعده قبح، وارد بر آن قاعده است و موضوع را از بین می برد.
پس قاعده دفع ضرر، جلوی قاعده قبح عقاب را نمی گیرد چراکه با بودن این قاعده قبح، قاعده دفع ضرر موضوع ندارد. پس قاعده قبح جاری است و قاعده ضرر با قاعده قبح عقاب بلا بیان مقابله نمی کند.
اما دومی که قاعده اقدام بود سیاتی.

الدليل الرابع علي البرائة: العقل
كفاية: «وأما العقل : فإنّه قد استقل بقبح العقوبة والمؤاخذة على مخالفة التكليف المجهول، بعد الفحص واليأس عن الظفر بما كان حجة عليه، فإنّهما بدونهما عقاب بلا بيان ومؤاخذة بلا برهان، وهما قبيحان بشهادة الوجدان».[3]
اقول: كلام الكفاية هيهنا ناظر الي امرين:
احدهما: ادعاء دلالة العقل علي البرائة.
و ثانيهما: عدم تقديم قاعدة دفع ضرر المحتمل و لا قاعدة قبح الاقدام علي ما لايومن مفسدته علي هذه القاعدة.
و ليعلم ان الاولي تاخير البحث عن هذه القاعدة عن البحث من ادلة الاخباري علي الاحتياط مثل تاخيرها عن سائر ادلة الاصوليون علي البرائة.
لان موضوعها هو عدم البيان و معلوم انه مع تمامية ادلة البرائة او ادلة الاحتياط، يثبت البيان للتكليف فلايكون مورد لهذه القاعدة. افاده السيد الاستاذ محقق الميلاني.
و علي اي حال استدل صاحب الكفاية علي حكم العقل بالبرائة بالوجدان كما هو ظاهر كلامه.
ثم اشار الي مقام الثاني بقوله: «ولا يخفى إنّه مع استقلاله بذلك، لا احتمال لضرر العقوبة في مخالفته، فلا يكون مجال ها هنا لقاعدة وجوب دفع الضرر المحتمل، كي يتوهم إنّها تكون بياناً...».[4]

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo