< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

94/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: /حدیث سعه/برائت/اصول عملیه

در جلسه قبل اشاره شد که مصباح تفصیل دادند بین اینکه ما موصوله باشد یا زمانیه و بعد فرمودند در این حدیث نمی تواند ما زمانیه باشد.

اقول:

قبلا بیان شد مضارعی که مدخول ما است در این روایات ماضی معنوی است در روایت سعه طبق سه نقل مدخول لم مضارع بود و ماضی معنوی است لذا ما مصدریه زمانیه خواهد بود و اشکال مصباح وارد نیست.

این سه نقل طبق عبارتند از؛

نقل حدائق (الناس فی سعة ما لم یعلموا) و نقل رقم 5(هم فی سعة من اکلها مالم یعلموا حتی یعلموا) و رقم 6(هم فی سعة من اکلها ما لم یعلموا)

البته طبق نقل قوانین ما زمانیه نمی تواند باشد زیرا ایشان حدیث را اینگونه نقل کردند: الناس فی سعة مما لایعلمون.

بنابر این وقتی نقلها مختلف شد - طبق بعضی نقلها ما مصدریه زمانیه(مفاد قاعده قبح عقاب بلابیان با حاکمیت ادله احتیاط) بود و طبق بعضی دیگر موصوله(مفاد حدیث رفع) بود- می توان گفت کلام منتقی که فرمودند این حدیث سعه مجمل است و استدلال به آن درست نیست، صحیح خواهد بود و دیگر نمی تواند دلیل بر برائت باشد و نمی تواند با ادله احتیاط معارضه کند.[1]

نهایة النهایة نیز می فرمایند این روایت مجمل است.

نصه:

«و مع‌ تشابه‌ الأمر كانت‌ النتيجة مطابقة مع الاحتمال الثاني، و لم يجز التمسك بالحديث في مقابل اخبار الاحتياط».[2]

لکن می شود قائل شد که مصباح قائل به تفصیل نیست بلکه مثل کفایه و رسائل قائلند که می توان به این روایت برای برائت استدلال کرد چه ما موصوله باشد و چه زمانیه باشد زیرا تفصیلی که مصباح قائل شدند بین مای موصوله و زمانیه در ظرف تعارض بود یعنی وقتی که ادله احتیاط را با این حدیث می سنجیدیم این تفصیل بوجود می آمد پس اگر ما زمانیه باشد علت اینکه حدیث دال بر برائت نیست بخاطر حکومت ادله احتیاط است اما اگر حکومت ادله احتیاط نباشد و تعارضی در کار نباشد حدیث بنفسه دلالت بر برائت دارد و بحث ما در خصوص نفس حدیث است نه با فرض تعارض.

 

اما اینکه آقای خوئی رحمه الله علیه فرمودند ماموصوله است؛

و فیه: مرحوم میلانی فرموده اند اگر ما موصوله باشد باید مرتکب خلاف شویم باینکه بگوییم «مِن»در تقدیر است یعنی بگوییم «الناس فی سعة من ناحیة ما لا یعلمون» زیرا اگر من در تقدیر نگیریم باید سعه به لایعلمون اضافه شود زیرا اضافه یا اضافه صفت به موصوف یا مسبب به سبب است و هیچکدام صحیح نیست.

 

التقرير العربي:

اقول: تقدم قبلا ان مدخول «ما» مضارع مدخول «لم» رقم 3 و کذا رقم 5 و 6 و ایضا تقدم عدم صحة حمل «ما» علی الموصوله فی رقم 5 و 6، نصه فی الاول «هم فی سعة من اکلها ما لم یعلموا حتی یعلموا» و نص الثانی (6) «هم فی سعة من اکلها ما لم یعلموا».

نعم تقدم ایضا ان «ما» لایکون زمانیة علی نقل القوانین رقم «2» نصه: «الناس فی سعة مما لا یعلمون».

و علیه فیقوی ما اختاره المنتقی من اجماله و قهرا عدم صحة الاستدلال به نصه: «و بما أن‌ الحديث‌ يدور بين‌ هذين‌ الوجهين‌- المختلفي النتيجة- و لا ظهور له في أحدهما، لم يكون من أدلة البراءة بالنحو الّذي يعارض أدلة الاحتياط لإجماله. فلاحظ».[3]

و الیه اشار ایضا نهایة النهایة نصه: «و مع‌ تشابه‌ الأمر كانت‌ النتيجة مطابقة مع الاحتمال الثاني، و لم يجز التمسك بالحديث في مقابل اخبار الاحتياط».[4]

هذا و لکن القول بموافقة المصباح مع الرسائل و الکفایة فی عدم التفصیل و دلالته علی البرائة موصولة کانت «ما» او مصدریة.

لما کان بعیدا بل صحیح لان تفصیله بین الاحتمالین یکون فی مقام التعارض و عدم دلالته علی فرض کون «ما» مصدریة لحکومة ادلة الاحتیاط علیه لا لعدم دلالته علی البرائة.

و اما استظهاره کون «ما» موصولة، یرد علیه ما افاده سیدنا الاستاد محقق المیلانی، حاصله: ان «ما» لو کانت موصولة فلابد من تقدیر کلمة «من» یقال: «الناس فی سعة من ناحیة ما لا یعلمون» اذ لا یضاف سعة الی ما لا یعلمون لان الاضافة اما اضافة الصفة الی الموصوف و اما المسبب الی سببه و الاول فیما کان.

 


[1] بنهایة النهایة، محقق ایروانی، ج2، ص99.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo