< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

94/02/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت ظن/خبر واحد/ادله حجیت خبر واحد/ کاسریت و جابریت ظنون غیر معتبرة
مشخص شد که مرحوم آقای خوئی نسبت به دلالت استثنائی را بیان فرمودند که وقتی مشهور از علماء که اهل لسان و عرف هستند لفظی را که در نظر ما ظهور در معنایی دارد بر معنایی دیگری حمل کنند و ما بدانیم این را از حاق لفظ فهمیده اند در این صورت اعراض مشهور موهن ظهوری است که ما استظهار کرده ایم.

کلام مرحوم میلانی هم ممکن است به کلام مرحوم آقای خوئی برگردد ایشان در بحث انسداد می فرمودند اگر مشهور به روایتی که از حیث دلالت ضعیف است، عمل کنند و این عمل مستند به حاق لفظ باشد نه از قرائن، در این صورت این عمل مشهور باعث می شود که این ضعف دلالت از بین برود و ضعف جبران شود زیرا فرض این است که از حاق لفظ این معنا استفاده شده است و به ذهنشان تبادر کرده است و تبادر یک معنا، علامت این است که معنای حقیقی لفظ همین است پس نتیجه می شود که اگر چه روایت از حیث دلالت در نظر ما ضعیف است اما اگر مشهور این روایت عمل کرده اند و این معنی را از حاق لفظ فهمیده اند این فهم مشهور جبران ضعف دلالت می کند اما اگر عملشان مستند به حاق لفظ نباشد بلکه از قرائن یا قواعدی که در نزدشان بوده است فهمیده اند معنای این کلمه چیست، این عمل جابر ضعف دلالت نیست و نوعا عمل مشهور مستند به قرائن یا قواعدی است که در نزد آنها وجود داشته است پس نوعا عمل مشهور جابر ضعف دلالت نیست.

اما عمل مشهور به روایتی که از حیث دلالت ضعف ندارد ولی ضعف سند دارد مرحوم آقای میلانی قائل به تفصیل بودند می فرمودند اگر مشهور به این روایت در همه موضوعاتی که در روایت ذکر شده عمل کنند این عمل جابر ضعف سند روایت است زیرا این کشف می کند که در نظر مشهور رواة حدیث ثقه هستند یا وثوق به صدرو داشته اند لکن این فرض خیلی نادر است که مشهور در همه موضوعات آن عمل کرده باشند و مراد کسانی هم که می گویند عمل مشهور جابر ضعف سند است همین موردی است که مشهور به تمام موضوعات آن روایت عمل کرده اند اما اگر مشهور به روایت این راوی در یک باب عمل می کنند اما در باب دیگر به آن عمل نمی کنند جابر ضعف سند نیست زیرا این نشان می دهد که این روای را ثقه نمی دانند و جائی که عمل کرده اند بخاطر وجود قرینه ای بوده است که این نقل صحیح بوده است و این قرینه به ما نرسیده است.
و اگر ما ندایم که مشهور بخاطر قرینه ای به این روایت عمل کرده اند یا نه باز هم عمل مشهور جابر نیست زیرا نتیجه تابع اخس مقدمات است.

و اما اعراض مشهور
اگر مشهور در همه موارد به این روایت عمل نکرده اند یعنی در هر بابی که این راوی روایت نقل کرده است عمل نکرده اند در این صورت این اعراض موهن روایت است بخاطر اینکه یا این روایت تقیة صادر شده است یا روای اگر چه ثقه است اما در نقل روایت خطایی مرتکب شده است.
اما اگر در بعضی ابواب به روایت این روای عمل کرده اند ودر باب دیگری عمل نکرده اند در این صورت اعراض مشهور موهن نیست.
مرحوم میلانی می فرمودند عمل مشهور نوعا از قسم دوم است.
اقول:
مبنای مرحوم میلانی -که در واقع قول چهارمی بود- در باب جابریت و کاسریت چه قائل به حجیت خبر ثقه باشیم -که مرحوم آقای خوئی قائل بودند-و چه قائل باشیم به حجیت خبر موثوق به -کما هو مختارنا- آنچه مرحوم آخوند در کفایه بیان کردند که ملاک در جابریت عمل و کاسریت اعراض این است که عمل مشهور این خبر معتبر را از تحت ادله خارج کنند یا داخل در تحت ادله کند کما هو الصحیح، برگشت مبنای مرحوم میلانی هم به مبنای مرحوم آخوند می باشد.

التقرير العربي:
و نظیر ما ذکر افاده الاستاذ المحقق السید المیلانی فی بحثه فی الدلیل الانسداد. یعنی لو کان عمل المشهور بروایة الضعیف دلالة لو کان مستندا الی حاقّ اللفظ یکون حجة لانهم اهل اللسان و التبادر عندهم تبادر عند اهل اللسان فیکون الظهور ما فهموه لا ما کان ظاهرا عندی.
و اما لو لم یکن مستندا الی حاقّ اللفظ بل بواسطة القرائن او المطابقة مع القواعد، فلایکون جابر ضعف الدلالة.
ثم اضاف ان عمل المشهور نوعا یکون من قبیل الثانی، فلایکون عملهم جابرا لضعف الدلالة.
و اما عمل المشهور المطابق لروایة الضعیف سندا:
فان کان عملهم بها فی جمیع الموارد یکون جابرا للسند لکشفه القطعی عن وثاقة الراوی الضعیف او المجهول و لکن هذا الفرض نادر و مراد القائلین بان عمل المشهور جابر ضعف لاسند لا یکون هذا الفرض.
و ان کان عملهم بها فی محل دون محل آخر فلایکون جابرا لضعف السند لان عملهم بها فی بعض المراد و لعله کان بواسطة قرینة شخصیة او قاعدة کانت لدیهم و قرینة شرعیة بحیث لو وصل الینا ایضا نعمل به.
و بعبارة اخری یحتمل ان یکون عملهم بها بواسطة الحجة ای القرینة النوعیة و یحتمل ان یکون بواسطة قرینة شخصیة و اجتهاد شخصی.
فلایکون جابرا اذ المفروض و ان کان ذو احتمالین، و لکن حیث ان النتیجة یتبع اخس المقدمتین فلذا نقول بعدم کونه جابرا للسند.
و اما اعراض المشهور:
فان کان فی جمیع الموارد بان لایعلمون بروایة هذا الشخص الثقة فی جمیع الموارد او لم یعملو بهذا الظهور التام لدینا فی جمیع الموارد.
فیکون موهنا لها لکشفه الاطمینانی عن صدورها تقیة او عن خطاء هذا الراوی العادل و لکن اعراضات المشهور نوعا لایکون من هذا القبیل.
و ان کان فی بعض الموارد دون بعض فلایکون موهنا و کاسرا.
فتلخص ان القول بجابریة عمل المشهور لضعف السند او الدلالة مطلقا.
و کذا موهنیة اعراضهم للسند او الدلالة مطلقا غیر تمام بل لابد مما ذکر من التفصیل بین العمل او الاعراض فی جمیع الموارد فیکون جابرا و موهنا او فی بعض الموارد فلایکون جابرا او موهنا.
اقول: فیکون مسلک الاستاذ المحقق المیلانی قولا رابعا فی المسئلة.
و المختار فی الجابریة و الموهنیة سواء قلنا بحجیة خبر الثقة او قلنا بحجیة الوثوق و الاطمینان کما هو المختار کما تقدم و ان المستفاد من سیرة العقلائیة التی هی العمدة فی ادلة حجیة الخبر هو حجیة الوثوق و ان بقیة الادلة امضائیة و ناظرة الی هذه السیرة.
و علی ای حال علی کلا المسلکین فی حجیة الخبر ما افاده صاحب الکفایة من بیان الملاک للجابریة و الموهنیة هو المختار فیکون الظن المشکوک الحجیة مثل الشهرة العملیة موهنا لو کان موجبا و باعثا لخروج الخبر الصحیح عن تحت الادلة حجیة السند او الدلالة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo