< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

93/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجيت ظن/خبر واحد/ آيه كتمان
بحث در تقريب استدلال به خبر واحد به آيه کتمان بود که يک تقريب بيان شد.
تقريب دوم: مرحوم ميلاني می فرمایند اين آيه مردم را در مسائلي که عالم نيستند، ارجاع مي دهند و اگر قول اهل ذکر حجت نبود، قرآن مردم را به قول کسي که حجت نيست، ارجاع نمي داد. پس از از نفس اين ارجاع مي فهميم که قول اهل ذکر حجت است و بايد آن را قبول کرد.
همچنين ايشان مي فرمودند: تقريب اول صحيح نيست، چون سوال واجب است تا ما علم پيدا کنيم و به علم عمل کنيم، نه اينکه سوال کنيم تا تعبدا قبول کنيم. «فاسئلوا ان کنتم تعلمون» مي گويد: اگر عالم نيستيد سوال کنيد تا به آن عمل کنيم.
ايشان مي فرمودند: از «ان كنتم تعلمون» مي فهميم كه اگر عالم نبوديد سوال كنيد تا آثار علم را بر آن بار كنيم نه اينكه سوال كنيد تا علم پيدا كنيد.
اشكال به اين بيان: اين فرمايش شما با رد تقريب اول منافات دارد، چون در رد تقريب اول گفتيد سوال واجب هست تا علم حاصل شود و در اينجا مي فرماييد، سوال واجب است تا آثار علم كه همان عمل تعبدي است، را بار كنيم.
مقام دوم: اشكال بر استدلال به آيه
چند اشكال بر استدلال به اين آيه وارد شده است:
شيخ در رسائل[1] در مقام اشكال به آيه سوال گفته است:
1. به حكم سياق آيه، اهل ذكر، علماء اهل كتاب هستند، چون در آيه آمده است: «رجالا نوحي اليهم» كه مراد علماء اهل كتاب هستند.
بعد خواهد آمد كه سياق يك كلام در همه جا ظهور را تغيير نمي دهد و اطلاق را از بين نمي برد، بلكه سياق در جايي مانع اطلاق است كه باعث ظهور يكي از احتمالات شود.
2. مراد به اهل ذكر، ائمه معصومين عليهم السلام هستند كه در روايات زيادي اين معنا بيان شده است.
3. مراد به اهل ذكر مجتهدين هستند و اين به حكم تبادر و صحت سلب عنوان اهل ذكر از راوي مي باشد.
4. بين سوال اهل ذكر و تعبد به قبول جواب، ملازمه اي وجود ندارد. يعني بر فرض كه اهل ذكر شامل غير ائمه و روات هم شود، بايد ملازمه بين سوال و جواب ثابت شود و علم تعبدی باشد تا آیه دلیل بر حجیت خبر واحد قرار گیرد.

التقرير العربي:
و اما من ارجاع الغير العالمين الي السوال عن اهل الذکر لذ لو لم يکن قولهم حجة لم يکن وجه للارجاع اليهم فمن الارجاع اليهم لنستکشف حجية قول اهل الذکر و طبعا وجوب قبول قولهم.
افاده السيد الاستاذ محقق الميلاني في بحثه الشريف و صرح رحمه الله تعالي ان تقريب الاول (من الملازمة) ساقط اذ لنا ان نقول: ان السوال واجب حتي يحصل لنا العلم، لا للعمل به تبعدا تامل فانه صرح ايضا ان المستفاد من «ان کنتم تعملون» هو ترتيب آثار العلم علي قول اهل الذکر، لا العلم الوجداني، لعدم حصوله من قوله و من البداهة ان ترتيب آثار العلم هو معني التعبد بقولهم فليس التقريب الاول ببعيد.

و اما المقام الثاني: اعني الاشكال علي الاستدلال بآية السوال علي حجية خبر الواحد
منها: ما في رسائل[2]:
1. اهل الذكر علماء الكتاب بحكم سياق الآية؛
2. ائمة المعصومين عليهم السلام كما ورد في روايات اثنان منها صحيحة؛
3. المجتهدين بحكم التبادر و صحة السلب عنوان اهل الذكر عمن ينقل ما سمعه (راوي)؛
4. علي تقدير التعميم، في اهل الذكر و عدم اختصاصه بمن ذكر، لا يكون ملازمة لان السئوال لتحصيل العلم لا للتعبد بالجواب.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo