< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

93/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت ظن/خبر واحد/ادله حجیت خبر واحد/آیه نفر
گفتیم از ماذکرنا چند امر روشن می شود سه امر در جلسه قبل بیان شد اما امر چهارم
4-مستفاد از آیه این است که غایت نفر دو امر می باشد امر اول تفقه نافرین و عمل به آنچه یاد گرفته اند و دوم انذار قومشان و عمل قوم به آنچه از منذرین می شنوند. قهرا با این بیان تمام مسلمین به دستورات دینی خود عمل می کنند.
خلاصه اینکه آیه نفر دلالت بر حجیت خبر واحد دارد زیرا مراد از تحذر، تحذر و تجنب عملی است یعنی به آنچه شنیده اند عمل کنند تا آیه در مقام بیان وظیفه همه مومنین باشد. و آیه نسبت به انذار و تحذر مطلق است یعنی انذار واجب است چه انذار موجب علم یا موثر در علم باشد یا نباشد و فرقی نیست بین اینکه مفاد آیه امضاء عمل عقلاء باشد یا اینکه تاسیس حجیت قول منذر باشد علی ای حال مفاد آیه بیان وظیفه همه مسلمین می باشد.
مختار ما این شد که آیه دلالت بر حجیت خبر واحد دارد تبعا للاستادین مرحوم میلانی و مرحوم خوئی رحمة الله علیهما علی اختلافنا فی کیفت التقریر خلافا لمرحوم الامام و الفاضل.
فائدتین:
1-از آیه استفاده می شود که متفقه دو وظیفه دارد یکی اینکه خودش به آنچه یاد گرفته است عمل کند دوم اینکه دیگران را انذار کند.
2-قبلا از المیزان بیان کردیم که جهاد بر طالب علم واجب نیست و مرحوم آقای میلانی هم فرمودند از آیه استفاده می شود تحصیل علم نوعی جهاد است لذا تفقه در دین بعد از بحث جهاد ذکر شده است.
تکملة:
1-قبلا بیان شد که مراد از تحذر خوف نفسانی نیست زیرا خوف نفسانی هیچ تناسبی با این ندارد که آیه نفر در مقام بیان وظیفه جمیع مومنین نسبت به دین و عمل به دستورات دینی می باشد
2-فرقی بین نافرین برای تفقه و انذار ناذرین نیست همانطور که نفر نافرین برای یادگیری و عمل به دستورات بوده است منذرین هم نباید فقط انذار کنند بلکه باید خود هم به آن عمل کنند.
3-غیر نافرین از سه حال خارج نیستند اول اینکه غیر نافرین مکلف نباشند و مهمل باشند دوم اینکه غیر نافرین به اجتهاد خود عمل کنند باینکه به شخص پیامبر مراجعه کنند سوم اینکه به قول نافرین عمل کنند فرض اول باطل است زیرا نمی شود کسی تکلیف نداشته باشد فرض دوم هم خلاف فرض است باقی می ماند فرض سوم
ان قلت: فرض چهارمی هم وجود دارد که غیر نافرین به قول نافرین عمل کنند بعد از اینکه از قول نافرین برای آنها علم حاصل شود در نتیجه آیه دلیل برحجیت قول خبر واحد نیست.
قلت: تحذر مطلق است یعنی چه علم حاصل شود و چه علم حاصل نشود در نتیجه اطلاق آیه با این احتمال سازگاری ندارد کما اینکه اگر قرار باشد غیر نافرین به علمشان عمل کنند ذکر انذار لغو خواهد بود زیرا غیر نافرین به علمشان عمل می کنند نه به انذار منذرین.
التقرير العربي:
4. و ظهرايضا ان غاية النفر اثنان:
الف: تفقه النافرين، ثم عملهم بما تفقهوا؛
ب: انذار القوم، و عملهم بما استمعوا و قهرا يكون جميع المومنين عاملين بالاسلام الذي هو المقصود من آية النفر صدرا و ذيلا.

فتلخص ان آية النفر تدل علي حجية خبر الواحد، اذ المراد بالتحذر، هو التجنب و التحفظ العملي حتي يناسب كون الآية في مقام بيان وظيفة جميع المومنين و تكون الآية مطلقة بالنسبة الي الانذار، و كذا بالنسبة الي التحذر، كان الانذار، موجبا للعمل ام لا، لما ذكر من انها لبيان وظيفة جميع المومنين اعم من النافرين و القاعدين فالاطلاق ايضا يكون بالنسبة الي الجميع.
و لا فرق فيما ذكر بين كون الآية امضاءا او تاسيسا، ياتي بيان كيفية كونها امضاءا او تاسيسا.
فالمختار، هو دلالتها علي حجية الخبر، تبعا للسيد الاستاذ محقق الميلاني و السيد الاستاذ محقق الخوئي، مع اختلاف في كيفية التقريب.
خلافا لصاحب الانوار و التبيان و ايضا صاحب المنتقي كما تقدم.

فائدة:
1. المستفاد من الآیة هو ان وظیفة المتفقه اثنان:
الف: عمل شخصه بما تفقه؛
ب: انذار غیر المتفقه.
2. تقدم عن المیزان ان المستفاد منها عدم وجوب الجهاد علی طلبة علوم الدین و عن محقق المیلانی ان المستفاد منها تحصیل العلم نحو من الجهاد و لذا ذکر التفقه فی سیاق الجهاد.

تکملة:
1. تقدم ان المراد بالتحذر لیس هو خوف النفسانی، لعدم تناسبه مع کون آیة النفر لبیان وظیفة جمیع المومنین بالنسبة ال تعلم الدین و العمل به.
و اضیف علیه ما ذکرناه فی مبحث الاجتهاد و التقلید قبلا، حاصله عدم الفرق بین النافرین الی تفقه الدین و بین غیرهم ای المنذرین، فکما ان نفر النافرین لم یکن لتحصیل الخوف النفسانی بل للتعلم و عمل نفسهم ثم الانذار، فیکن تحذر المنذرین ایضا کذلک.
2. ذکرنا ایضا فی ذاک المبحث قبلا ما حاصله ان الظاهر من الآیة انما هو عمل النافرین بما تعلموا من الدین و اعتقدوا به، و اما غیر النفارین ای القاعدین من النفر الی تعلم الدین، لا یخلوا عن ثلاثة حالات:
الف. یکونوا مهملین و غیر مکلفین بالدین و العمل به؛
ب. یجتهدون و یعلمون باجتهادهم بالرجوع الی رسول الله و الاخذ منه.
ج. یعلمون بقول النافرین و یتحذرون عملا بانذارهم.
بطلان الاول واضح لکونه خلاف ضرورة الدین، و کذلک الثانی لکونه خلاف ظاهر الآیة و تقسیم المومنین بنفر طائفة من کل قوم للتفقه فی الدین فیتعین الثالث.

ان قلت: هناک احتمال رابع، و هو علمهم بقول النافرین، و لکن بعد حصول العلم من قولهم لا العمل تعبدا.
قلت: تقدم انه خلاف ظاهر الآیة و الاطلاق الثابت للتحذر، مضافا الی انه لیس تقییدا لقبول الانذار بصورة حصول العلم بل الغاء لعنوان الانذار کما تقدم عن محقق الخوئی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo