< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

93/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت ظن/خبر واحد/ادله حجیت خبر واحد/آیه نفر
قبلا بیان شد که در ما نحن فیه، یک بحث درباره اشکال بر کفایه است و دیگری درباره دلالت این آیه است.
مقام اول بیان شد.
اما مقام دوم:
در این مقام از چند جهت بحث می شود:
اول: معنای بعضی از کلمات آیه (فقه الآیه)
دوم: نظرات بزرگان درباره آیه
سوم: تقریب استدلال به این آیه

جهت اول: معانی بعضی از کلمات آیه
کلمه «لولا»: همانطور که قبلا گفته شد «لولا» تحضیضیه است و «لولا»ی تحضیضیه اگر مدخولش فعل ماضی باشد، دلالت بر توبیخ بر ترک می کند.
کلمه «نفر»: «نفر» در لغت به معنای خارج شدن همراه با کراهت است.
کلمه «فرقه»: این کلمه به معنای سه نفر و بیشتر از سه نفر است.
کلمه «طائفه»: این کلمه به دو نفر و بیشتر از دونفر گفته می شود.
لسان العرب می گوید: به یک مرد و بیشتر تا هزار نفر، طائفه گفته می شود.
نکته: حداقل «فرقه» سه نفر است اما حداقل «طائفه» دو یا یک نفر است.
کلمه «فقه»: این کلمه به معنای فهم و زیرکی است و معنای «فقیه» این است که فردی با فهم و زکاوت زیاد است بخلاف عالم که در آن این زیرکی وجود ندارد.
کلمه «لعل»: از لغت استفاده می شود که موضوع له این کلمه ترجّی محبوب است و در فارسی مرادف با کلمه امید است و جمهور علماء هم همین نظر را دارند.
ولی مرحوم آقای میلانی می فرمودند: «لعل» به معنای انشاء احتمال است، چه آن محتمل برای انسان مرجوّ باشد و چه مرجوّ نباشد و این کلمه در فارسی معادل با کلمه «شاید» است.
از لسان العرب نقل شده: «الجوهري: لعل كلمة شك».[1]
می فرمایند: جوهری گفته است که «لعل» مفید شک است. این معنای ایشان نزدیک با معنای مرحوم آقای میلانی است.
استادِ مرحوم آقای میلانی، مرحوم محقق اصفهانی در کتاب نهایة الدرایه هم همین مطلب را ذکر کرده اند و می فرمایند: «الظاهر ان هذه الکلمة انما یقال فیما کان الشیء فی معرض احتمال الوقوع، سواء کان صرحوا ام لا».[2]
می فرمایند: چیزی که در معرض واقع شدن است، «لعل» استعمال می شود چه محبوب باشد و چه مکروه باشد.
شاید منظور ایشان این باشد که «لعل» جامع بین توقع محبوب و مکروه است.
در نتیجه محوبیت و مکروهیت و یا علیت، دخیل در موضوع له «لعل» نیست و معنای موضوع له آن احتمال وقوع است.
از کلام مرحوم عراقی هم همین معنا استفاده می شود: «وان استعمال هذه الكلمة في امثال المقام انما كان لمجرد ابداء الاحتمال بلا اقتضائها لمطلوبية في مدخولها ومن ذلك قولك لا تدخل زيدا في بيتك لعله عدوك».[3]
می فرمایند: استعمال کلمه «لعل» در کلام خداوند متعال ابداء احتمال (شاید در فارسی) است و مدخول گاهی مکروه است و گاهی محبوب است و این مثال در مکروه است «لا تدخل زیدا فی بیتک لعله عدوک».
منتقی هم تقریبا همین معنا را قبول می کند و می فرماید: «و هذه الدعوي لاباس بالالتزام بها».[4]
می فرمایند: اینکه معنای «لعل» مرادف با شاید و احتمال باشد را می توان قبول کرد و خدشه ای بر آن وارد نیست.

اقول: معجم المفهرس[5] می فرمایند «لعل» در قرآن مجید در 128 مورد استعمال شده است، در سه مورد لعل اضافه به چیزی نشده است مثل این آیه «وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا»[6] که «لعل» به اسم اضافه شده است و در بقیه موارد «لعل» به ضمیر اضافه شده است.
بعد ایشان می فرمایند که در مواردی که «لعل» به ضمیر اضافه نشده است، از این کلمه توقع مکروه استفاده می شود و در غیر این موارد به جز یک مورد، «لعل» در توقع مکروه استعمال شده است و آن مورد این است «وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ»[7]

التقرير العربي:
و اما المقام الثاني:
تقدم قبلا ان الكلام تارة في الاشكال علي ما في الكفاية و اخري في دلالة الآية و عدمها.
و تقدم الكلام في مقام الاول.
و اما المقام الثاني:
و الكلام فيه في جهات:
1.فقه الالفاظ لغة؛
2.انظار الاكابر فيها؛
3.تقريب الاستدلال بها.
احديها: فقه الآية و بيان معاني بعض الكلمات فيها فنقول:
تقدم ان «لولا» تحضيضية و تدل علي الحثّ و التوبيخ و تقدم ايضا ان الانذار لغة الابلاغ مع التخويف.
و اما النفر: بينا مبحث الاجتهاد قبلا ما حاصله انه لغة عبارة عن الخروج عن كراهية.
و اما الفرقة: تقدم ايضا انا فرقة هو الثلاثة و اكثر.
و اما الطائفة: تقدم فيه ايضا ان الطائفة اثنين و اكثر، و لسان العرب: «ان الطائفة: الرجل الواحد الي الالف».
و اما الفقه: هو الفهم و الفطنة و الفقيه من كان شديد الفهم عالما ذكيا.
و اما لعل: تقدم ايضا في مبحث الاجتهاد قبلا ان المستفاد من اللغة ان معناه الموضوع له انما هو ترجي المحبوب و مرادف لكلمة «اميد» في الفارسية و هو مختار الجمهور.
و لكن تقدم عن السيد الاستاذ محقق الميلاني ان «لعل» لانشاء احتمال سواء كان مرجوا ام لا و يكون مرادف «شايد».
و تقدم ايضا في ذاك المبحث ان لسان العرب نقلا عن الجوهري ما نصه: «الجوهري: لعل كلمة شك».[8]و هذا المعنی موافق لما افاده السید الاستاذ فی معنی «لعل».
و هو ایضا مختار استاذه المحقق الاصفهانی علی ما فی نهایة الدرایة نصه: «الظاهر ان هذه الکلمة انمنا یقال فیما کان الشیء فی معرض احتمال الوقوع، سواء کان صرحوا ام لا».[9]
و مقصوده کما نص به ان معناه، ما کان جامعا بین توقع المحبوب و توقع المکروه فلایکون المحبوبیة و المخوفیة، و العلیة دخیلا فی المعنی الموضوع له و مراد و استعمال «لعل» یشهد علی ذلک.
و هو ایضا مختار محقق العراقی نصه: «وان استعمال هذه الكلمة في امثال المقام انما كان لمجرد ابداء الاحتمال بلا اقتضائها لمطلوبية في مدخولها ومن ذلك قولك لا تدخل زيدا في بيتك لعله عدوك».[10]
و هو ايضاح مختار صاحب المنتقي نصه: «و هذه الدعوي لاباس بالالتزام بها».[11]
اقول: و قد استعمل «لعل» فی قرآن المجید علی ما افاده المعجم المفهرس [12] فی 128 مورد، ثلاثة منها لم یضف الی ضمیر مثل «وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا»[13] و البقية مضاف الي ضمائر: 1. ك؛ 2. كم؛ 3. نا؛ 4. ه؛ 5. هم؛ 6. ي. و في الموارد التي لم تضف نستفاد منها توقع المكروه و في غير ذلك الموارد عموما الا موردا واحدا نستفاد منها توقع المحبوب. و هو «وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ»[14].


[2] نهایة الدرایة، محقق اصفهانی، ج3، ص 232.
[5] معجم المفهرس، محمد فواد عبدالباقی، ص 648.
[9] نهایة الدرایة، محقق اصفهانی، ج3، ص 232.
[12] معجم المفهرس، محمد فواد عبدالباقی، ص 648.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo