< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

92/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت ظن/حجیت اجماع/اجماع نزد اهل سنت
بحث در حجیت اجماع نزد اهل سنت بود یکی از ادله آنها روایات بود.
قوانین[1] بر این روایات اشکال کرده است.
1-اینها خبر واحد هستند و حجت نمی باشد.
2-ظاهر این روایات این است که اجتماع با اراده می باشد نه مجرد شرکت در اجتماع و بدون اراده.
3- مراد از این روایات این است که این افراد قبل از اجتماع علم دارند کاری که می خواهند بر آن اجتماع کنند خطا نیست در این صورت بر امر خطا اجتماع نمی کنند نه اینکه بعد از اجتماع بگوییم این اجتماع بر خطا ممکن نیست.
4- ظاهر این روایات همان چیزی است که امامیه قائل است که در هر زمانی باید معصومی وجود داشته باشد این روایت هم می گوید امت من هیچ گاه بر خطا اجتماع نمی کنند زیرا معصوم هم جزء امت است و وی هیچ گاه بر خطا اجتماع نمی کند.

علاوه بر این اشکال می توان گفت اولا:
مراد از امت جمیع مکلفین یک عصر می باشد نه اهل حل و عقد.
و ثانیا به شهادت تاریخ مراد شما از این بیان، اثبات مشروعیت خلافت ابی بکر می باشد و طبق این روایت وقتی این خلافت مشروعیت پیدا می کند که همه صحابه که اهل حل و عقد بودند در این اجتماع شرکت کرده باشد در حالیکه افرادی مثل سعد بن عبادة اصلا بیعت نکردند.
ثالثا: در روایت نفرموده است اهل مدینه یا علماء امت که بعضی از اهل سنت امت را اینگونه تعریف کرده اند.
رابعا: مرحوم آقای خوئی در مبانی الاستنباط[2] می فرمایند سند این روایات هم ضعیف است.
نتیجه اینکه دلیلی بر حجیت اجماعی که اهل سنت آن را حجت می دانند وجود ندارد.

خلاصه
1-اجماع در نزد اهل سنت هم از نظر تعریف و هم از نظر ملاک حجیت مخالف با اجماع عند الخاصه می باشد زیرا عند العامه تعریفی که برای اجماع شده است اتفاق امت پیامبر بر امری از امور دینیه می باشد اما اجماع عند الخاصة عبارت است قول عده ای که کاشف از رای معصوم باشد در نتیجه اجماع از نظر تعریف بین عامه و خاصه متفاوت می باشد و از نظر مناط حجیت هم بین عامه و خاصه اختلاف است در نزد خاصه ملاک کاشفیت قول معصوم می باشد و اما عند العامه دلیل آیات و روایات و دلیل عقلی بود که هیچ کدام تمام نبودند.
2-اجماع به هر مبنای و تعریفی باشد بر خلافت ابی بکر صورت نگرفت است زیرا عده زیادی از صحابه مخالفت کرده اند و بعضی بیعت نکرده اند تا اینکه از دنیا رفتند.
3-اولین اجماعی که به عنوان یک دلیل مستقل در بین مسلمانها مطرح شد همان اجماعی است که بر بیعت ابی بکر ادعا شده است.
4-اجماع دو قسم است محصل و منقول و اجماع محصل آن است که فقیه بنفسه فحص کند و اقوال علماء در یک مساله ای تحصیل کند و از این اقوال علماء رای معصوم را کشف کند.
5-برای اجماع محصل چند وجه بیان شده است که در بعضی رای معصوم عن حس کشف می شد مانند اجماع دخولی و تشرفی و بعضی عن حدس بود مانند ملازمه عادیه و اتفاقیه.
6-آنچه در عصر غیبت تکذیب شده است عبارت است از ادعای دیدن حضرتش نه شنیدن صدای امام علیه السلام بدون اینکه ایشان را بشناسند.
7-در جمیع وجوهی که برای استکشاف قول امام بیان شد خدشه شد البته وجه چهارم- ملازمه عادیه با رای معصوم-و ششم-ملازمه عادیه با استکشاف از دلیل – ممکن است صحیح باشند.
8-حجیت اجماع منقول مبتنی بر دو شیء می باشد 1- حجیت خبر واحد، باید ثابت شود خبر واحد حجت است زیرا اجماع منقول نیز خبر واحد می باشد 2- حجیت اجماع محصل، یعنی باید ثابت شود اجماع برای کسی که اجماع را تحصیل کرده است حجت بوده است و الا اگر اجماع محصل حجت نباشد بطریق اولی اجماع منقول حجت نیست.
9-دلیل حجیت اجماع منقول بر تقدیر حجیت همان ادله حجیت خبر واحد می باشد و دلیل خاص دیگری ندارد.
10-اقوال در حجیت اجماع منقول سه تا می باشد 1- اجماع منقول مطلقا حجت است2- عدم حجیت مطلقا 3- تفصیل(تفصیل بین اجماع متقدمین و متاخیرین و...)
11-وثوق به خبر یا وثاقت راوی در اعتبار اخبار از حکم کافی است اما اگر از موضوع اخبار شد وثوق و وثاقت کافی نیست بلکه باید چند نفر آن را نقل کنند.
12-در صورتی که خبر عن حس باشد احتمال تعمد کذب با وثاقت راوی نفی مییشود و احتمال غفلت و خطا با اصل عدم غفلت و خطا نفی می شود اما اگر عن حدس باشد تعمد بر کذب ندارد اما احتمال خطا و غفلت در آن وجود دارد.
13-همین که احتمال عقلایی دهیم اخبار، عن حس باشد کافی است تا حجت باشد.
14-حدس قریب به حس، حدسی است که درآن اختلافی نباشد یعنی هر کسی به این موضوع توجه پیدا کند آن را حدس می زند مانند: حاصل ضرب دو در دو چهار می باشد.
15-مرحوم آقای خوئی فرمودند اجماع منقول اگر چه به نظر ما حجت نیست اما جرئت مخالفت با آن را نداریم لذا در فقه در اینگونه موارد قائل به احتیاط واجب شده ایم.

التقریر العربی
اورده عليه قوانين[3]:
اولا: هذه الاخبار اخبار آحاد.
و ثانيا: الظاهر من الاجتماع هو الاجتماع الارادي، لا محض حصول الموافقة اتفاقا.
و ثالثا: ظاهرها عدم اجتماعهم علي ما هو خطاء عندهم و كانت خطائيته ثابتة قبل الاجتماع لاان ما اجتمعوا عليه یعلم و يكشف ان ليس بخطاء و يكون صوابا.
و رابعا: منها الروايات علی ما فیها ظاهرة في المذهب المامية من لزوم معصوم فی کل زمان.

اقول:
اولا: ظاهر جملة «امة» لا اقل من جميع المكلفين في عصر واحد،(یتفرع امتی علي ثلاثة و سبعین فرقة) لاخصوص اهل الحل و العقد.
و ثانيا: بشهادة التاريخ لم تبع ابي بكر بعض الاکابر من الصحابة حتی مات مثل سعد بن عبادة فلا يثبت الدليل المقصود.
و ثالثا: لم یقل صلی الله علیه و آله و سلم: لايجتمع علماء امتي او اهل المدينة
مضافا الی ضعف سندها کما صرح فی المبانی[4]

مهمات التي ذكرت في مبحث الاجماع:
1-الاجماع عند العامة اصطلاحا و مناطا مخالف له عند الخاصة لان عند العامة تعريفات، مثل: غزالي: «اتفاق امت محمد علي امر من الامور الدينية»؛ و عند الخاصة «قول جماعة يستكشف منه قول المعصوم».
و مناطه عند الخاصة هو قول المعصوم، و اما عند العامة آيات و روايات و العقل مثل «لاتجتمع امتي علي الضلالة». 24/10/92
2- اجماع باي معني كان، لايقم علي خلافة ابي بكر لمخالفة كثير من الصحابة، و موت بعضهم بلابيعة له. 24/10/92
3- اول اجماع اتخذ دليلا مستقلا في الاسلام هو اجماع المدعي علي بيعة ابي بكر. 25/10/92
4- الاجماع محصل و منقول، و المحصل هو ان يتتبع الفقه بنفسه اقوال العلماء حتي يستكشف راي الامام. 30/10/92
5- ذكر وجوه لاستكشاف راي الامام من اتفاق العلماء بعضها يستكشف عن حس و بعضها عن حدس. 30/10/92
6- النفي هو ادعاء روية الامام في عصر الغيبة لا السماع منه. 30/10/92
7- و نوقش في جميع الوجوه الذي ذكروا لاستكشاف راي الامام علي تامل في مناقشة الرابع و السادس(ملازمة العادية علي رايه او الدلیل) منها. 30/10/92
8- ابتناء مبحث اجماع المنقول علي حجية خبر الواحد، و علي حجية اجماع المحصل. 1/11/92
9- الدليل علي حجية اجماع المنقول علي تقدير الحجية اي شمول ادلة حجية الخبر له، و لم يكن له دليل خاص. 1/11/92
10- الاقوال في حجية اجماع المنقول ثلاثة:
الف: الحجية مطلقا؛
ب: عدمها مطلقا؛
ج: تفصيلات الاربعة. 2/11/92
11- الاخبار عن الحكم يكفي في اعتبارها الوثوق او لوثاقة، و عن الموضوع، اللازم العدالة و التعدد. 2/11/92
12- احتمال التعمد بالكذب ينفي بالوثاقة، و الغفلة و الخطاء باصالة عدمها، اذا اخبر عن حس. 2/11/92
13- كفاية احتمال ان الاخبار عن حس اذا كان الاحتمال عقلائيا، في حجية الخبر. 2/11/92
14- الحدس القريب بالحس، هو حدس الذي لايكون فيه اختلاف، مثل حاصل ضرب اثنين في اثنين. 5/11/92
15- صرح السيد الاستاذ محقق الخويي، بعدم حجية الاجماع، و عدم الجرئة علي مخالفته، فلابد من لااحتياط اللازم. 5/11/92



[2] مبانی الاستنباط، ابوالقاسم خوئی، ج1، ص257.
[4] مبانی الاستنباط، ابوالقاسم خوئی، ج1، ص257.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo