< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

92/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت ظن/حجیت اجماع/اجماع نزد اهل سنت
بحث در اجماع بود و گفتیم اجماع در نزد خاصه از حیث تعریف و ملاک با اهل سنت مختلف می باشد.
مرحوم آقای فاضل در تبیان الاصول می فرمایند:
ان اول اجماع اتخذ دلیلا مستقلا فی تاریخ المسلمین هو اجماع المدعی علی بیعة ابی بكر لاثبات شرعیة هذه البیعة ثم توسعوا منه و اعتبروه دلیلا مستقلا فی جمیع الاحكام الفرعیة.[1]
اولین اجماعی که بعنوان دلیل مستقل بین مسلمانها مورد توجه و اهمیت قرار گرفت اجماعی است که اهل سنت بر بیعت ابی بکر ادعا می کنند و می گویند دلیل ما بر صحت این بیعت، اجماع مسلمانها می باشد بعد اهل سنت وقتی دیدند با اجماع بیعت ابی بکر ثابت شد در بقیه ی احکامی را که از کتاب و سنت دلیل نداشتند به اجماع تمسک کردند و ادعای اجماع کردند.[2]
مرحوم مظفر[3] نیز به این مطلب اشاره کرده و اضافه می کنند:
و افاد ایضا فی هذه الصفحة ان ما ذكر من مستند العامة لاثبات حجیة الاجماع اولا مخدوش سندا...
می فرمایند آنچه نزد اهل سنت به عنوان مستند اجماع قرار گرفته است اولا از حیث سند مخدوش است و ثانیا از حیث دلالت نیز مثبت ادعای اهل سنت نیست زیرا نهایت چیزی که این دلیل آن را ثابت می کند اتفاق جمیع امت می باشد زیرا ظهور کلمه امت که در روایت مذکور آمده است در این است که باید همه امت بر آن مطلب اجماع کنند و امت شامل معصومین هم می شود در حالیکه تعریفهایی که برای اجماع از طرف اهل سنت شد است با مفاد این روایت سازگاری ندارد چرا که بعضی اجماع را اجماع اهل حل و عقد و بعضی اجماع مدینه و ... دانسته اند.
مرحوم آقای خوئی در مبانی الاستنباط[4] همین اشکال سندی و دلالی بر دلیل اهل سنت برای حجیت اجماع ذکر کرده اند.
در قوانین[5] هم سه دلیل به عنوان ادله اهل سنت بر حجیت اجماع ذکر کرده اند:
1-بعضی از آیات قرآن مانند «و اتبعوا سبیل المومنین» این آیه نشان می دهد که اتفاق مومنین حجت است.
2- دلیل دوم روایاتی است که مضمونش بر می گردد به روایتی که در جلسه قبل نقل شد.
3- دلیل سوم، دلیل عقلی یا به تعبیر به بعضی دلیل معنوی باینکه وقتی که همه صحابه و تابعین بر امری اتفاق کرده اند نمی توان گفت همه آنها اشتباه کرده اند. و با همین دلیل مشروعیت خلاف ابی بکر را ثابت می کنند.
بعد صاحب قوانین این ادله را رد کرده است و اصول الفقه[6] نیز به این سه دلیل و اشکال آنها اشاره کرده است و فرموده است دلیلی بر مشروعیت بیعت ابی بکر و عصمت این بیعت نداریم[7].
التقریر العربی
و افاد التبیان[8]: ان اول اجماع اتخذ دلیلا مستقلا فی تاریخ المسلمین هو اجماع المدعی علی بیعة ابی بكر لاثبات شرعیة هذه البیعة ثم توسعوا منه و اعتبروه دلیلا مستقلا فی جمیع الاحكام الفرعیة.
مثله اصول الفقه.[9]
و افاد ایضا فی هذه الصفحة: ان ما ذكر من مستند العامة لاثبات حجیة الاجماع اولا مخدوش سندا،
و ثانیا غایة ما یدل هو حجیة اتفاق جمیع الامة و هو صحیح اذ من الامة المعصوم و لكن هذا غیر ما هو مقصودهم من اتفاق اهل المدینة او اهل الحل و العقد و امثالهما.
فیكون دلیل الاجماع عندهم مناقضا علی تعریفات التی ذكروا للاجماع.
و نظیره من حیث الخدشة سندا و دلالة عن السید الخوئی علی ما فی تقریراته.[10]
هذا و قد ذكر فی القوانین[11] ادلة ثلاثة ای الآیات و الروایات المتعددة المتواترة معنویا، و العقل علی عصمة اجماع الذی وقع علی بیعة ابی بكر و مشروعیته و مثله ایضا اصول الفقه.[12]
و رد الجمیع و ثبت عدم دلیل علی مشروعیة بیعة ابی بكر و عصمتها، و رده ایضا اصول الفقه.[13]



[1] تبيان الاصول، فاضل لنكراني، ج3، ص 135.
[2] اصول فقه ص 99.
[4] مباني الاستنباط، ابوالقاسم خويي، ج1، ص 257.
[5] قوانين، ميرزاي قمي، ج1، ص.
[8] تبيان الاصول، فاضل لنكراني، ج3، ص 135.
[10] مباني الاستنباط، ابوالقاسم خويي، ج1، ص 257.
[11] قوانين، ميرزاي قمي، ج1، ص.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo