< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

ویرایش دوم

92/06/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حجیت ظن/ظاهر کلام/اشکال بر کلام شیخ
 خلاصه آنچه که در مبحث حجیت ظاهر کلام بیان شد
  1. بین رسائل و کفایه در اصلی که مبین مراد واقعی متکلم می باشد اختلاف وجود دارد رسائل فرمودند آن اصل، اصل عدم قرینه می باشد که یک اصل عدمی است و اصول وجودیه به این اصل عدمی برمی گردند و مرحوم آخوند فرمودند این اصل، اصالة الظهور می باشد و همه اصول به آن بر می گردند.
  2. اصالة عدم القرینه موردش اثبات مراد استعمالی می باشد نه مراد واقعی و جدی متکلم و ملازمه ای هم بین این دو مراد وجود ندارد بنابر این کلام رسائل برای اثبات مراد واقعی بوسیله اصل عدم قرینه مخدوش می باشد.
  3. دلالت ظهور-تبعا للمشهور- بر مراد واقعی قطعیه نیست تا اینکه ظهور از ظنون خارج شود زیرا قوام ظهور به احتمال خلاف می باشد و در دلالت قطعیه احتمال خلاف وجود ندارد.
  4. قرینه متصله منافی با ظهور کلام می باشد در مراد استعمالی و مراد جدی هر دو لکن قرینه منفصله منافی ظهور کلام می باشد در خصوص مراد جدی و حجیت این ظهور.
  5. اصالة الظهور طبق آنچه عنایة الاصول فرمودند از اصالة عدم القرینة هم اجمع است و افراد بیشتری را شامل می شود و هم اخصر است از نظر لفظ.
  6. منتقی فرمودند که اصالة الظهور به اصل عدم قرینه بر نمی گردد -کما هو مختار الرسائل- و اصل عدم قرینه به اصالة الظهور بر نمی گردد -کما هو مختار الکفایة-زیرا این دو اصل اتحاد مورد ندارند و مخاطب از هر کدام در یک مورد جداگانه ای استفاده می کند؛ از اصل عدم قرینه برای مراد استعمالی استفاده می شود و از اصالة الظهور برای اثبات حجیت ظهور و مراد جدی استفاده می شود و چون موردشان دو جا می باشد معنا ندارد که یکی مرا از دیگری بی نیاز کند و به دیگری برگردد.
  7. مختار ما این شد که اصالة عدم القرینه مخدوش می باشد زیرا اولا جامع همه موارد نیست -کما اینکه عنایة فرمودند- و ثانیا اختصاص به مراد استعمالی دارد و بحث ما در مبحث ظهور، اثبات مراد جدی و حجیت می باشد.
  8. مختار ما این شد که توجیح مرحوم آقای خوئی برای جمع بین کلام آخوند و مرحوم شیخ به اینکه اصل عدم قرینه به شک در اصل ظهور صغری- اختصاص دارد، مخدوش است زیرا گفتیم این کلام با صریح کلام رسائل سازگاری ندارد ایشان اصل عدم قرینه را برای حجیت ظهور استفاده می کند نه برای اثبات اصل ظهور و به عبارت دیگر ایشان این اصل را برای اثبات کبری استفاده می کند نه اثبات صغری.
  9. مختار ما این شد که توجیح اصول فقه به اینکه اصل رسائل- اصل عدم قرینه- و اصل کفایه اصالة الظهور- به یک جا بر می گردند،کما اینکه خودشان فرمودند مسامحه می باشد.
  10. مرحوم آقای فاضل فرمودند اصل عدم قرینه و اصالة الظهور برای اثبات حجیت ظهور محصلی ندارند و نیازی به این دو اصل نمی باشد بلکه ما مراد شارع را از کلامش استفاده می کنیم با پنج امری که توضیحش گذشت و نیازی به این دو اصل نیست.
  11. مختار ما این شد که فرمایش تبیان مخدوش می باشد و آن پنج امری که بیان کردند نیاز ما را برطرف نمی کند.
 تا حال مشخص شد بحث در حجیت ظهور و تمسک به اصالة الظهور- کما هو المختار- برای اثبات مراد جدی متکلم می باشد بعد از مشخص شدن این مطلب بحث را در دو مقام بیان می کنیم:
 مقام اول:
 دلیل بر حجیت اصالة الظهور چیست؟
 مقام دوم:
 اقوال در حجیت اصالة الظهور
 اما مقام اول
 دلیل از دو حال خارج نیست یا دلیل بر حجیت ظهور، بناء عقلاء و سیره عقلاء می باشد که به ظاهر کلام متکلم در تمام شئون زندگی عمل می کنند و شارع هم این بناء را امضاء کرده است و یا دلیل عبارت است از دلیل بر حجیت قطع.
 بیان مطلب:
 اینکه نسبت به دلیل گفتیم دو احتمال است به این خاطر است که قبلا در جلسه 17/ 6 بیان شد که منتقی الاصول [1] فرموند که دلالت ظاهر بر مراد استعمالی و واقعی یک دلالت قطعیه می باشد و ظهور مفید قطع می باشد لذا اصالة الظهور از باب ظنون خارج می باشد. بنابر این مبنی محلی برای مقام دوم که اقوال در مساله می باشد نخواهد بود زیرا اگر دلالت ظاهر داخل در قطع باشد مطلقا و برای همه حجیت می باشد.
 بنابر این مبنی دلیل حجیت ظهور همان دلیل حجیت قطع می باشد.
 البته خدشه این کلام قبلا اشاره شد.
 اما بنابر این مبنی که ظهور داخل در باب ظنون می باشد کما هو المهشور- دلیل بر حجیت ظهور، بناء عقلاء می باشد و شارع هم این بناء را امضاء کرده است زیرا برای فهم کلماتش طریق دیگری تعیین نکرده است و قهرا این دلیل از دو مقدمه ترکیب شده است یکی بناء عقلاء بر ظواهر و دوم امضاء شارع نسبت به این بناء عقلاء
 به این دلیل در رسائل [2] و كفایه [3] و فوائد الاصول [4] ، و نهایة الافكار [5] ، و تبیان [6] ، و مصباح الاصول [7] ، و نهایة النهایه [8] ، نیز اشاره شده است.
 مصباح الاصول [9] در بر خلاف مشهور می فرمایند حال که مشخص شد دلیل بر حجیت ظهور بناء عقلاء می باشد و شارع هم این بناء را امضاء کرده است و احدی هم با این بناء مخالفت نکرده است، باید گفت حجیت ظهور از مسائل علم اصول نمی باشد زیرا حجیت ظهور از اصول مسلمه می باشد و جای بحث ندارد ما در علم اصول از چیزی بحث می کنیم که نیاز به بحث و برسی و اثبات داشته باشد.
  لعل کلام منتقی که این بحث را داخل در بحث قطع کردند با کلام آقای خوئی یکی باشد و به این کلام بر گردد.
 التقریر العربی
 و ما ذكر الی ههنا بالنسبة الی الظهور من المهمات عبارت عن:
 1- اختلاف الرسائل، و الكفایة فی الاصل الذی یكون معینا و مبینا لمراد الواقعی المتكلم، اصالة عدم القرینة، او اصالة الظهور. 17/6/92
 2- اصالة عدم القرینة، موردها اثبات المراد الاستعمالی، لا الواقعی، ولا ملازمة بینهما فلاوجه لما اختار الرسائل فی المقام. 18/6/92
 3- دلالة الظهور علی المراد الواقعی، لا تكون قطعیة علی المختار حتی یلزم خروج الظهور عن الظنون، اذ قوام الظهور باحتمال الخلاف. 19/6/92
 4- قرینة المتصلة یصادم ظهور الكلام فی مرادی الاستعمالی و الجدی، و لكن المنفصله یصادمه فی خصوص المراد الجدی و الحجیة. 19/6/92
 5- اصالة الظهور، اجمع و اخصر، عن اصالة عدم القرینة علی ما افاده عنایة، ج 3، ص 112 لشمهولها مورد وجود القرینة. 19/6/92
 6- منتقی: لا یرجع اصال الظهور الی اصالة عدم القرینة، و لا العكس، لاختلافهما موردا ای المراد الجدی و الاستعمالی. 20/6/92
 7- المختار هو عدم تمامیة اصالة القرینة، لعدم كونها جامعا لجمیع الموارد، و اختصاصها بالمراد الاستعمالی.
 8- المختار، هو منافات توجیه المحقق الخوئی و تخصیصه اصالة عدم القرینة، بالشك فی اصل الظهور مع صریح الرسائل. 20/6/92
 9- المختار هو كون توجیه اصول الفقه، و ارجاع اصل الرسائل و الكفایة الی اصل واحد مآلا، یكون مسامحة كما افاده. 23/6/92
 10- ایراد تبیان علی صلاحیة اصالة عدم القرینة، و اصالة الظهور، لاثبات حجیة الظهور، و انه لا یحصل لهما فی المقام. 24/6/92
 11- المختار، عدم تمامیة ما افاد تبیان. 25/6/92
 «بیان الدلیل علی حجیة الظهور»
 ثم انه بعد ما تبین ان اثبات مراد المتكلم الواقعی الجدی یكون باصالةالظهور تبعا لصاحب الكفایة.
 یقع الكلام فی مقامین:
 احدهما بیان الدلیل علی حجیة الظهور،
 و ثانیهما، الاقوال فی حجیة الظهور.
 اما مقام الاول، فالدلیل اما بناء العقلاء و سیرتهم الممضاة شرعا، و اما ما یدل علی حجیة القطع، علی اختلاف المبانی فی ما یستفاد من الظهور.
 بیان ذلك: انه تقدم ان صاحب المنتقی [10] افاد فیه ان دلالة الظاهر علی المراد الاستعمالی و الواقعی، دلالة قطعیة، لا ظنیة و یحصل القطع من الظهور لا الظن، و لذا حكم بخروج اصالة الظهور من الظنون.
 فعلیه یكون دلیل حجیة الظهور، هو الدلیل علی حجیة القطع من ای سبب حصل.
 و علیه لاوجه للبحث عن القام الثانی - الاقوال- فی المسئلة اذ القطع تقدم انه حجة للقاطع كان مقصودا بالافهام ام لا، و كان فی مورد ظواهر الكتاب و حاصلا من ظهور الكتاب ام لا، و لا یتصور علیه الظن بالوفاق، و لا الظن بعدم الخلاف.
 و تقدم ایضا الایراد علیه.
 و اما بناء عن كون الظهور من الظنون كما هو مختار المشهور و المعروف، و علیه یكون الدلیل علی حجیة الهظور، بناء العقلاء علی العمل بالظواهر و افاده مقاصدهم فی محاوراتهم بما كان ظاهرا، و هذا البناء المسلم لدی العقلاء ممضاء لدی الشارع قطعا لعدم اختراعه طریقة اخری لافادة مقاصده.
 و هذا الدلیل مولف عن مقدمتین القطعیتین:
 1- بناء العقلاء علی العمل بالظواهر،
 2- امضاء الشارع لها قطعا.
 و هذا الدلیل هو المستفاد من الرسائل [11] و كفایة [12] و فوائد الاصول [13] ، و نهایة الافكار [14] ، و تبیان [15] ، و مصباح الاصول [16] ، و نهایة النهایه [17] .
 و افاد فی مصباح [18] : « و هذا -بناء القلاء الممضاة لدی الشارع- واضح‌ و لم‌ نعثر على مخالف فیه، و لذا ذكرنا فی فهرس مسائل علم الاصول أنّ بحث حجیة الظواهر لیس من مسائل علم الاصول، لأنّها من الاصول المسلّمة بلا حاجة إلى البحث عنها»
 و الحاصل ان الدلیل علی حجیة الظهور هو بناء العقلاء الممضاء من قبل الشارع.
 


[1] منتقی الاصول، روحانی، ج 4، ص210 و 212
[2] رسائل، شيخ انصاري، ج1، ص163
[3] كفاية الاصول، آخوند خراساني، ج1، ص281
[4] فوائد الاصول، محقق نائيني، ج3، ص 139
[5] نهاية الافكار، آقا ضياء، ج2، ص90
[6] تبيان الاصول، ج3، ص115
[7] مصباح الاصول، محقق خویی، ج2، ص 117
[8] نهاية النهاية، محقق ايرواني، ج2، ص 52
[9] مصباح الاصول، محقق خویی، ج2، ص 117 و 118
[10] منتقی الاصول، روحانی، ج 4، ص210 و 212
[11] رسائل، شيخ انصاري، ج1، ص163
[12] كفاية الاصول، آخوند خراساني، ج1، ص281
[13] فوائد الاصول، محقق نائيني، ج3، ص 139
[14] نهاية الافكار، آقا ضياء، ج2، ص90
[15] تبيان الاصول، ج3، ص115
[16] مصباح الاصول، محقق خویی، ج2، ص 117
[17] نهاية النهاية، محقق ايرواني، ج2، ص 52
[18] مصباح الاصول، محقق خویی، ج2، ص 117 و 118

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo