< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

90/12/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: امکان جعل حجیت قطع
 مرحوم صاحب منتقی الاصول در ج 4 ص 30 بر کلام مرحوم آخوند اشکال فرموده اند که در امر اول مرحوم آخوند بین منع تکوینی و تشریعی خلط کرده است زیرا منعی که ایشان در امر اول عنوان کرده است منع تکوینی می باشد زیرا ایشان در ضمن بیان مطلب، اجتماع مثلین را بیان نکرده است اما اجتماع ضدین را برای جوه جواز منع بیان کرده است درحالیکه اجتماع ضدین مثل اجتماع مثلین محذور منع تشریعی است کما اینکه ایشان در امر سوم و چهارم مبحث قطع به آن اشاره کرده اند.
 نتیجه اینکه آنچه ایشان عنوان کرده اند منع تکوینی است اما در مقام توضیح بحث آن را در منع تشریعی پیاده کرده اند.
 و فیه:
 خلطی صورت نگرفته است و اینکه ایشان فقط اجتماع ضدین را ذکر کرده اند و اجتماع مثلین را ذکر نکرده اند شاید بخاطر این بوده است که ذکر اجتماع ضدین را برای اثبات مدعی کافی می دانسته اند و نیازی به اضافه کردن اجتماع مثلین ندیده اند زیرا این دو همیشه ملازم با هم می باشد در نتیجه مراد ایشان منع تشریعی است نه تکوینی.
 حاصل مطلب
 نستب به قطع نه جعل حجیت برای قطع ممکن است و نه منع حجیت نه تکوینا و نه تشریعا.
 اما جعل تکوینی ممکن نیست بخاطر اینکه با وجدان مخالف است و تحصیل حاصل است کسی که قطع دارد در وجدان و نفس خودش می یابد که قطعش حجت است و باید بر طبق آن عمل کند و با قضاوت وجدان اینکه شارع تکوینا حجیت را جعل کند تحصیل حاصل است.
 اما اینکه جعل تشریعی نیست زیرا قطع و لازمه اش که حجیت است امر تکوینی هسنند و امر تکوینی و واقعی قابل جعل تشریعی نیستند زیرا امور تکوینیه احتیاج به اسباب خاص دارند و با جعل تشریعی امر تکوینی بوجود نمی آید و قطع و حجیت آن، امری تکوینی می باشند و با جعل تشریعی یا عدم آن این امر تکوینی درست نمی شود کما اشار الیه السید الحکیم فی حقایق الاصول ج 2 ص 7 .
 اما اینکه منع حجیت قطع تکوینا ممکن نیست بخاطر این است که ایضا مخالف وجدان می باشد زیرا وجدان ما می گوید قطع حجیت دارد و شارع نمی تواند آن را از بین ببرد زیرا اگر حجیت قطع تکوینا منع شود چهار حالت بوجود می آید که هیچ کدام صحیح نیست.
  1. مخالف با وجدان می باشد.
  2. خلاف لازم می آید زیرا اگر بگوئید با از بین بردن تکوینی قطع، حجیت آن هم از بین می رود می گوییم این خلف است زیرا فرض ما در وجود قطع است که آیا شارع می تواند با وجود قطع حجیت آن را نفی کند یا نه؟
  3. تخلف معلول از علت تامه لازم می آید قطع باشد و حجیت نباشد یعنی معلول نیست ولی علت وجود دارد.
  4. اجتماع نقیضین لازم می آید به اینکه با بودن قطع و لازم آن که حجیت می باشد اگر شارع جعل عدم حجیت قطع کند لازمه آن اجتماع نقضین است که هم قطع باشد و هم نباشد.
 اما اینکه منع تشریعی ممکن نیست بخاطر این است که امور تکوینیه قابلیت ندارند که مورد جعل یا منع تشریعی قرار گیرند منع و جعل تشریعی مربوط به امور اعتباریه می باشند نه واقیعه و اگر بگویید که شارع قطع را نفی نمی کند بلکه حکم آن را که حجیت باشد نفی می کند گوییم لازمه این کار این ست که اجتماع متناقضین لازم آید یعنی لازمه آن این است که که قطع باشد اما حکم آن که حجیت قطع باشد وجود نداشته باشد.
 ربما یقال که منع از حجیت قطع ممکن است مانند منع از حجیت ظن انسدادی.
 بیان ذلک
 ظن انسدادی علی الحکومه اماره عقلیه است و قطع هم اماره عقلیه می باشد کما اینکه شارع مقدس نهی از قیاس فرموده است ولو مفید ظن باشد در حالیکه ظن در باب انسداد اماره عقلیه می باشد در ما نحن فیه هم از قطع که اماره عقلیه می باشد ممکن است منع کند پس صرف اینکه قطع امر وجدانی و اماره عقلیه است دلیل بر عدم امکان تصرف شارع نیست.
 و فیه:
  در دلیل انسداد ثابت شده است که حکم عقل به حجیت ظن انسدادی تعلیقی می باشد یعین وقتی حجت است که شارع از آن منع نکرده باشد کما فی الکفایة ج 2 ص 144 و نهایة الدرایة ج 3 ص21 که فرموده اند که ظن علی الحکومه که به حکم عقل حجت است حجیتش تعلیقی است عقل می گوید در این شرایطی که مکلف دارد اگر شارع از ظن نهی کرده باشد حجت است و شاهد تعلیقی بودن حجیت ظن علی الحکومه این است که در باب انسداد چند مقدمه بیان شده که یکی از آن مقدمات این است که باب علم و علمی منسد باشد و فرض این است که شارع از ظن قیاسی منع کرده است پس باب علمی نسبت به ظن قیاسی باز است اگر باب علمی نسبت به ظن قیاسی منسد نبود عقل حکمی به حجیت ظن قیاسی ندارد.
 نتیجه اینکه قیاس منع از قطع به ظن حاصل از قیاس، صحیح نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo