< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

89/11/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجمال مخصص

بحث در عام مخصص- بالفتح -در دو جهت صورت می گیرد

1- عام مخصص ولو اینکه مخصص مبین باشد بعد از تخصیص عام در افراد باقی مانده حجت است یا نه؟

2- اگر مخصِِِِص بالکسر- مجمل باشد چه اجمالش مفهومی باشد یعنی معنای مخصص بالکسر- روشن نباشد و چه اجمالش مصداقی باشد یعنی مصداق مردد بین چند فرد باشد آیا این مخصص مجمل ممکن است عام را تخصیص بزند یا نه؟ و آیا اجمال این مخصص سرایت به عام می کند تا عام هم مجمل شود یا اینکه سرایت نمی کند و بدیهی است که اگر خاص ما مجمل بود رتبةً بعد از مورد اول است یعنی در مورد اول وقتی اثبات شد که اگر عام تخصیص خورد حجت است در ما بقی، بعد نوبت به بحث دوم می رسد که اگر خاص مجمل بود آیا در ما بقی حجت است یا نه اما اگر در بحث اول قائل به عدم حجیت شدیم دیگر نوبت به بحث دوم نمی رسد.

شاهد اینکه در دو جهت باید بحث مطرح شود.

مصباح الاصول ج1 ص 347 هر دو مورد را بیان کرده اند.

فوائد الاصول ج 2 ص 516 مورد اول را که عام بعد از تخصیص است را در عنوان «امر الرابع» بیان کرده اند و در صفحه 523 مورد دوم را که اگر خاص مجمل باشد تحت عنوان «المبحث الثانی اذا کان المخصص مجملا مفهوما» و بعد در ص 525 «و اما اذا کان مجملا مصداقا» را بیان می کنند.

منتقی الاصول ج 3 بحث اول را در ص 305 عنوان کرده اند تحت عنوان «العام المخصص» و مورد دوم را در ص 315 و 321 تحت عنوان «اجمال المخصص مفهوما او مصداقا» بیان کرده اند.

اصول الفقه ج 1 مورد اول را در ص 145 تحت عنوان «حجیة العام المخصص فی الباقی» بیان کرده اند و مورد دوم را در ص 147 تحت عنوان «هل یسری اجمال المخصص الی العام» بیان کرده اند.

نتیجه اینکه هر دو مورد باید مورد بحث قرار گیرد.

مرحوم آخوند رحمة الله علیه هم هر دو مورد را بحث کرده اند بحث اول را در تحت عنوان «فصل لاشبهة فی ان العام المخصص بالمتصل او المنفصل حجة فیما بقی» بیان کرده اند و مورد دوم را در ص 339 تحت عنوان فصل دیگری ذکر کرده اند الا اینکه ایشان در مورد اول تسامحی کرده اند که در مورد اول هم مخصص را مجمل فرض کرده اند در حالیکه بحث اول در مخصص مبین می باشد شاهد این تسامح این است که در ص 335 که مورد اول را بیان می کنند می فرمایند:

«فصل لاشبهة فی ان العام المخصص بالمتصل او المنفصل حجة فیما بقی فی ما علم عدم دخوله فی المخصص بالکسر مطلقا و لو کان متصلا و ما احتمل دخوله فیه ایضا»

« و ما احتمل» مربوط به اجمال مخصص می باشد.

در جلسه قبل در مورد اول گفته شد که سه قول می باشد حجیت مطلقا و عدمه مطلقا و تفصیل بین متصل و منفصل.

ادله اقوال:

دلیل قول به حجیت مطلقا.

اجمال این دلیل این است که تخصیص در عام موجب مجازیت عام نمی شود یعنی کما اینکه اگر عام تخصیص نمی خورد استعمالش حقیقی می باشد بعد از تخصیص هم استعمالش حقیقی می باشد و مجازیتی در کار نیست نتیجه اینکه مستعمل فیه بعد از تخصیص هم حقیقت می باشد لذا فرقی بین حجیت عام قبل و بعد از تخصیص وجود ندارد.

اما تفصیل این دلیل

تفصیل این دلیل با بیان دلیل قول دوم و رد آن واضح می شود.

دلیل قول دوم

عام وقتی که تخصیص نخورده است مجمل نیست و اگر دلیلی مجمل نباشد و ظهور در معنایی داشته باشد این ظهور حجت است در نتیجه عام هم حجت است اما اگر عام تخصیص خورد عام مجمل می شود و لفظ مجمل هم حجت نیست لذا عام بعد از تخصیص حجت نیست و اما چگونه عام بعد از تخصیص مجمل می شود عام بعد از تخصیص در موضوع له که تمام افراد باشد استعمال نشده است پس در غیر معنای حقیقی استعمال شده است بلکه در یک معنای مجازی استعمال شده است و این معنای مجازی یک معنا نیست بلکه متعدد است اگر عام صد فرد داشته باشد اگر ده فرد خارج شدند تمام افراد نود تای باقی مانده مصادیق معنای مجازی خواهند بود و در اصول ثابت شده است که اگر معنای مجازی واحد باشد و قرینه ای بر اراده معنای مجازی باشد این کلام حجت است اما اگر معنای مجازی متعدد باشد دو قرینه لازم داریم یک قرینه صارفه که دلالت کند بر اینکه معنای حقیقی اراده نشده است و معنای مجازی مراد است و یک قرینه معینه که بین معانی متعدد معنای خاصی را تعیین سازد

حال اگر قرینه صارفه بود اما معینه نبود چون معنای مجازی متعدد است این کلام مجمل می شود و ما نحن فیه از این قبیل می باشد.

و فیه:

این دلیل شما مبتنی بر مبنای فاسدی می باشد که عام بعد از تخصیص استعمالش مجاز می باشد در حالیکه عام بعد از تخصیص مانند قبل از تخصیص استعمالش حقیقی می باشد و معنای حقیقی نیز یکی بیشتر نیست لذا مجمل نخواهد بود و حجت است.

در توضیح مطلب، مرحوم آخوند می فرمایند که مخصص یا متصل است یا منفصل اگر متصل باشد اساسا تخصیصی در کار نیست و تسامحا می گوییم که عام تخصیص خورده است به این معنا که اگر تخصیص نباشد افراد عام بیشتر است و اگر تخصیص بخورد افرادش کمتر است علی ای حال عام در همان معنای شمول که موضوع له عام می باشد بکار رفته است مثل اینکه بگویید «اکرم کل عالم» یا بگویید «اکرم کل عالم هاشمی» در مثال اول افراد عالم بیشتر می باشد و در مثال دوم افراد عام کمتر می باشد و در هر دو عام در معنای حقیقی استعمال شده است الا اینکه تعداد افراد در این دو مختلف می باشد.

اما اگر مخصص منفصل باشد اگر چه بحسب ظاهر قبل از آمدن مخصص به نظر می رسد که عام در معنای عموم استعمال شده است حال بعد از آمدن مخصص ممکن است توهم شود که عام در معنای عموم استعمال نشده است و ما ابتداء توهم عموم می کرده ایم در حالیکه جای این توهم هم نیست زیرا اگر مخصص نمی آمد مراد استعمالی و جدی یکی بودند اما اگر مخصص بیاید فهمیده می شود که مراد جدی متکلم با مراد استعمالی او متفاوت بوده است و ملاک حقیقت و مجاز مراد استعمالی متکلم می باشد و در این فرض هم عام در معنای حقیقی استعمال شده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo