< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

89/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خلاصه

مرحوم آخوند فرمودند در مثالهایی که ذکر شد حکم بیان شده، ظهور در حکم واقعی دارد ولی منشا ظهور را بیان نکردند شایدمرادشان این باشد که هر مفهومی(معنای هر کلمه ای) ظهور اولیه ا ش این است که حکایت می کند از ذاتیاتش نه از حالات و عوارضی که بر او عارض می شود مثلا کلمه «قالی» حکایت می کند از جسمی که این خصوصیات خاص را دارد اما اینکه این قالی نجس است یا پاک، کلمه «قالی» بیانگر حالات عارضی بر آن نمی باشد در ما نحن فیه موضوع کلمه «شیء» یا «ماء» می باشد این دو کلمه حکایت می کنند از ذاتیات خودشان یعنی «شیء» و «ماء» بعنوان اولیه مراد است اما اینکه حکم واقعی اش مجهول است این از حالات و عوارض شیء می باشد نه از ذاتیات آن در نتیجه قهرا «شیء» به عنوان اولیه اش متعلق حکم است و هر جا موضوع بعنوان اولیه موضوع بود حکمی که بر آن ثابت می شود حکم واقعی است چرا که در حکم ظاهری شک در موضوعش اخذ شده است نتیجه اینکه حلیتی که بر شی ء آمده است بر ذات آن آمده است نه شیء در صورتی که مجهول الحکم باشد لذا این حکم، حکم واقعی می باشد و غایت «حتی تعلم» می گوید که این حکم واقعی در ظاهر ادامه دارد تا زمانی که علم به خلاف حاصل شود لذا از این روایت استفاده حجیت استصحاب می شود

خلاصه

ثمره مفهوم داشتن غایت اینجا ظاهر می شود که اگر حکمی شبیه حکم مغیا با یک دلیل آخر برای بعد از غایت ثابت شد اگر چنانچه غایت مفهوم داشته باشد تعارض بین مفهوم غایت و حکمی که با دلیل آخر برای بعد غایت ثابت شده است پیش می آید مانند اینکه اگر فرمود «صم الی اللیل» مغیا این است که امساک تا شب واجب است اگر مفهوم داشته باشد مفهوم اش این است که بعد از شب امساک واجب نیست حال اگر دلیل دیگری آمد که از شب تا صبح امساک کنید قهرا این دلیل آخر با مفهوم «صم الی الیل» تعارض دارد و باید به باب تعارض مراجعه کرد اما اگر غایت مفهوم نداشته باشد بین این دو دلیل هیچ گونه تنافی نیست زیرا زمان یک حکم از صبح تا شب است و زمان حکم دوم از شب تا صبح می باشد و دو حکم در دو زمان هیچ گونه تعارضی با هم ندارند در مساله غایت گفته شد که شش قول است غایت مطلقا مفهوم دارد کما عن المشهور و معظم الاصحاب غایت مطلقا مفهوم ندارد کما عن الشیخ و السید تفصیل بین جائی که غایت بحسب قواعد عربیه قید حکم باشد که مفهوم دارد و اگر بحسب قواعد قید موضوع یا متعلق باشد مفهوم ندارد کما عن صاحب الکفایه و من تبعه تفصیل بین حکم ظاهری و واقعی اگر مغیا حکمش حکم ظاهری بود مفهوم دارد چون در حکم ظاهری در متعلقش شک و جهل اخذ شده او ست و با آمدن علم جهل از بین می رود و قهرا مفهوم خواهد داشت اما اگر حکم واقعی باشد مطلقا مفهوم ندارد چه غایت قید حکم باشد و چه قید متعلق یا موضوع کما عن العنایة الاصول تفصیل بین اینکه این کلام مغیا به غایت، در مقام چه مطلبی می باشد اگر در مقام بیان غایت است و حکم مغیا معلوم است مفهوم دارد زیرا فرض این است که حکم مشخص است و غایت نامعلوم است و در مقام بیان غایت،یک غایت بیان شده است قهرا به حکم اطلاق مقامی می گوییم که غایت منحصر به همین غایتی است که ذکر شده است و با انحصار، مفهوم ثابت می شود و اما اگر جمله مغیا به غایت، در مقام بیان حکم است در این صورت مفهوم ندارد کما عن المنتقی الاصول تفصیل بین اینکه غایت علم و معرفت باشد یا امر خارجی باشد اگر غایت علم و معرفت باشد مفهوم دارد و اگر غیر علم باشد غالبا مفهوم ندارد مگر در موارد نادر مختار ما تفصیل آخری بود که ذکر کردیم یعنی فرق است بین اینکه غایت علم باشد یا غیر علم اگر غایت علم و معرفت باشد ممکن نیست که این غایت قید متعلق یا موضوع باشد زیرا غایت معنایش پایان عمر مغیا می باشد و پایان عمر موجود خارجی یا عمل خارجی علم نمی تواند باشد بلکه باید یک امر خارجی باشد پس اگر غایت علم باشد باید غایت حکم باشد و حکم اینچنینی حتما حکم ظاهری می باشد زیرا وقتی غایت حکمی علم قرار گرفت یعنی در متعلق آن جهل اخذ شده است که با آمدن علم،جهل از بین می رود و در این صورت حتما مفهوم دارد و الا اگر مفهوم نداشته باشد چند تالی فاسد لازم می آید مانند اجتماع ضدین و تبدیل موضوع حکم به موضوع آخر و تبدیل حکم ظاهری به حکم واقعی اما اگر غایت علم نباشد ممکن است غایت حکم باشد و ممکن است غایت متعلق باشد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo