< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

89/07/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :مفاهیم

ذکر چند مقدمه

تعریف مفهوم:

لغة:هرچیزی که انسان می فهمد چه از لفظ باشد چه از اشاره چه از کتابت و نظائرش

اصطلاحاً: مفهوم چیزی است که در مقابل منطوق است

2- برای مفهوم و منطوق تعاریف زیادی نقل شده است می شود گفت بهترین تعریفی که برای این دو بیان شده است را صاحب عنایة الاصول ج 2 ص 161 فرموده است:

«اقول ولو عرف المنطوق بما نطق به و المفهوم بما لا ینطق به کان اسهل و اخصر مع عدم النقض علیهما لا طردا و لا عکسا»

منطوق: هر چه بر زبان جاری شود و مفهوم: آنچه از کلام فهمیده می شود ولی تلفظ نمی شود

طبق تعریف عنایه منطوق مختص به مدلول مطابقی می باشد ولو اینکه معنای مجازی باشد از باب تسمیه مدلول به اسم دال، دال الفاظ و آنجه نطق مشود می باشد و اسم دال را بر مدلول گذاشته اند و معنا را منطوق گفته اند

و مفهوم چون تلفظ نمی شود و از طرفی از لفظ فهمیده می شود عبارت است از مدلول التزامی

3- ملازمه ثبوتاً یدور بین امرین یعنی بین وجود و عدم یا این ملازمه هست یا نیست0 اما اثباتاً دارای سه قسم می باشد

3- 1- هر گاه ملازمه بین دو شیء بقدری واضح باشد که تبدیل به یک امر ارتکازی شده باشد بنحوی که به مجرد تصور ملزوم لازم به ذهن می آید بدون التفات به اصل ملازمه مانند اکثر کنایات مانند حاتم که جود و سخاوت فورا به ذهن می آید و یا حجاج و ظلم این نوع از ملازمه لازم بالمعنی الاخص نامیده می شود

3-2- ملازمه واضح است اما مانند فرض اول نیست بلکه به این شکل که با تصور لازم و ملزوم و نسبت بین این دو، ملازمه تحقق پیدا می کند و نیاز به مقدمه خارجیه ندارد ماننداقل حمل که دو آیه در این زمینه وجود دارد آیه اول بقر ه آیه 233 « والوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین» - مادر دو سال کامل بچه ها را شیر می دهند- آیه دوم احقاف آیه 15 «و حمله و فصاله ثلاثون شهرا» - دروره حمل این بچه و از شیر گرفتنش سی ماه می باشد- اگر دو سال را از سی ماه کم کنیم می شود شش ماه و اقل حمل بدست می آید این نوع از ملازمه لازم بالمعنی الاعم نام دارد

3-3- ملازمه بین لازم و ملزوم مخفی است بگونه ای که با تصور لازم و ملزوم و تصور نسبت بین این دو ملازمه فهمیده نمی شود بلکه برای فهم ملازمه گذشته از آنچه گفته شد توجه به یک مقدمه عقلیه نیز لازم است که این مقدمه عقلیه از خرج فهمیده می شود و ارتباطی به لازم وملزوم ندارد مانند فهم وجوب مقدمه از وجوب ذی المقدمه و هم چنین مثل اشکالاتی که بعضی از آقایان بر مطالب بعض دیگر بیان می کنند که اگر قائل به این قول به لازم حرفش توجه می کرد این قول را نمی گفت در این مثال چون ملازمه خفی بوده است خود قائل متوجه آن نشده است به این قسم از ملازمه لازم غیر بیّن گفته می شود

قسم اول که لازم بین بود جزء مدلولات لفظیه است نسبت به دوم اختلاف است که جزء دلالات لفظیه است یا عقلیه و قسم سوم یقینا داخل در دلالات عقلیه است و در بحث مفهوم قسم دوم و سوم خارج از دائره مفهوم است

اینکه مفاهیم منحصر به قسم اول است در کتب زیادی به آن تصریح شده است نهایه الافکار ج 2 ص 469 و فوائد الاصول و اصول الفقه و عنایه الاصول ج 2 ص 164

نراع در بحث از مفهوم به دو صورت قابل فرض است ممکن است نزاع کبروی باشد یعنی مفهوم حجت است یا نه و یا صغروی باشد یعنی این کلام مفهوم دارد یا نه

حال آیا بحث از مفهوم صغروی است یا کبروی؟

بحث از مفهوم نزاع صغروی می باشد زیرا اگر جمله ای مفهوم داشته باشد قطعا حجت است لذا کسانی که می گویند مفهوم شرط حجت است یا نه تسامح در تعبیر دارند بلکه باید گفته شود جمله شرطیه مفهوم دارد یا نه

مرحوم میلانی رحمة الله علیه از این اشکال جواب می دادند که تسامحی در کار نیست زیرا مراد از حجت در کلام ایشان به معنای ثبوت می باشد یعنی آیا مفهومی برای جمله شرطیه ثابت است یا نه

مفهوم دو قسم است

مفهوم موافق: حکمی که از مفهوم بدست می آید از سنخ منطوق باشد اگر منطوق حکم وجوبی است حکم مفهوم هم وجوبی است از حیث نفی و اثبات هر دو یکی هستند مانند « و لا تقل لهما اف» که مفهومش این است که «لا تضربهما» که هر دو منفی می باشند همه می گویند مفهوم موافق حجت است زیرا اولویت در مفهوم موافق ثابت است و تنقیح مناط صورت می گیرد

مفهوم مخالف: سنخ حکمی از مفهوم بدست می آید مخالف است با حکم منطوق مانند مفهوم شرط و وصف

آنچه محل بحث است در مفاهیم، مفهوم مخالف است اما مفهوم موافق محل بحث نیست و در آن اختلافی وجود ندارد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo