< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

88/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نواهی

كفايةالأصول، صفحه 149 «المقصد الثالث فی النواهی

فصل

الظاهر أن النهي بمادته و صيغته في الدلالة على الطلب مثل الأمر بمادته و صيغته غير أن متعلق الطلب في أحدهما الوجود و في الآخر العدم»

ذکر چند مقدمه:

شبهه ای نیست که امر و نهی جهات مشترکی دارند مثلاً در هر دو ملاک ملزمه وجود دارد و مخالفت هردو موجب استحقاق عقاب می شود

و از جهاتی نیز با یکدیگر تفاوت و تباین دارند مثل اینکه در امر متعلق باید اتیان شود و در نهی متعلق باید ترک شود.

2- شبهه ای نیست که نفس انسان فطرتاً به چیزی که مصلحت دارد و برایش مفید است اقبال و توجه دارد و اعراض می کند از چیزی که مفسده دارد و برای او مضر می باشد و این اقبال و اعراض ملحوظ آلی انسان هستند و معنای حرفی.

اما ملحوظ استقلالی و یا معنای اسمی عبارت است از حصول مصلحت و درک آن به این معنا که انسان لحاظ می کند عملی را که مصلحت دارد و به طرف آن حرکت می کند و یا در إعراض ملحوظ استقلالی ترک مفسده است به عبارت دیگر در اینجا انسان دو لحاظ دارد یکی آلی و یکی استقلالی:

لحاظ آلی که همان حرکت بطرف فعل دارای مصلحت می باشد.

لحاظ استقلالی که حصول آن مصلحت می باشد ویک معنای اسمی می باشد.

چنانکه انسان در اعراض ذات المفسده دو ملحوظ دارد لحاظ آلی که اعراض از عمل صاحب مفسده است و لحاظ استقلالی ترک مفسده می باشد.

3- جناب آقای وحید حفظه الله می فرمایند: اقبال انسان به طرف ذو المصلحه اولا بالذات است و اعراضش از ترک این ذات مصلحت ثانی و بالعرض است یعنی اینکه حرکت انسان به طرف مصلحت حرکت می کند حرکت ذاتی است و یک لازم هم دارد و لازمه اش این است که از ترک مصلحت فرار می کند کما اینکه حرکت به طرف شمال لازمه اش ترک جنوب می باشد همچنین در عملی که مفسده دارد امر این چنین می باشد یعنی اعراض از عمل ذو مفسده اولا و بالذات اعراض از ذات المفسده است و ثانیا و بالعرض استمرار عدم این ذات المفسده می باشد یعنی این عملی که دارای مفسده است را تا بحال انجام نداده است الان هم از اتیان آن اعراض می کند پس استمرار عدم لازمه اعراض است نه نفس معنای اعراض است.

4- در مبحث وضع قبلا گفته شد که حکمت وضع الفاظ توسعه در مبروز مقصود است و شکستن انحصار مبرز مقصود به فعل که از دائره فعل خارج شده و با الفاض این کار انجام شود.

قبل از وضع واضع لامحاله مردم مقصودشان را با فعل به هم می فهماندند و ابراز مقصود به فعل انسان منحصر بود و چون ابراز مقصود با فعل مشکل است و ممکن نیست بطور کامل انسان بتواند مقاصد خودش را با فعل به طرف بفهماند واضع یا واضعین بخاطر رعایت مصحلت تسهیل الفاظ را وضع کردند در وقتی که انسان با فعل مقصد خودش را ابراز می کند ابراز مقصود با فعل ملحوظ آلی انسان است و ملحوظ استقلالی او حصول فعل است اشاره با دست که آب بیاور ملحوظ آلی است و ملحوظ استقلالی رفع تشنگی می باشد کما اینکه فعل که مبرز مقصود است ایگونه است در الفاظ نیز این گونه می باشد وقتی با فعل امر می گوید که آب بده لحاظ می کند این لفظ را ولی این ملاحظه آلی می باشد و ملاحظه استقلالی رفع تشنگی می باشد اگر انسان می توانست بدون لفظ یا فعل به مقصودش برسد به فعل و لفظ اعتنایی نمی کرد این است معنای لحاظ آلی بودن.

قبلا گفته شد که شوق از صفات ذات تعلق است اینکه انسان اشتیاق دارد به چیزی که حاصل شود یا کراهت دارد این شوق و کراهت مانند علم و ظن می مانند که این صفت ذات تعلق می باشند یعنی دو جنبه دارند یکی اینکه اینها صفاتی هستند نفسانی و در نفس ما وجود دارند و دوم اینکه بستگی دارد به عمل خارجی که متعلق شوق یا کراهت است و به متعلق شوق یا کراهت مقوم می گویند یعنی اگر متعلق نباشد اصلا شوق یا کراهت پیدا نمی شود زیرا اگر چه شوق و کراهت یک امر نفسانی هستند ولی نیاز به متعلق دارند پس شوق و کراهت داری متعلق هستند و وجودشان بستگی به متعلقشان دارد و از طرفی مقوم یک صفت یا یک شی باید خودش وجود داشته باشد شی معدوم مقوم یک شی موجود نمی تواند باشد چیزی که در نفس می خواهد وجود بگیرد باید مقومش وجود داشته باشد امر عدمی هیچ گاه مقوم نمی شود نه مقوم موجود نفسانی و نه شی خارجی.

5- کف ترک خاص است الکف هو الترک الخاص و هو الترک مع المیل و الرغبة

کف نفس یک نحوی خاصی از ترک است، ترک مسبوق به میل و رغبت به عبارت دیگر کف نفس یعنی ایجاد چیزی که جلوی میل نفسانی را بگیرد.

اما ترک بدون رغبت می شود ترک معمولی و بعبارت اخری ایجاد چیزی که جلوی میل نفسانی ما را بگیرد کف نفس نامیده می شود مثلا انسان مایل است که این غذا را بخورد اما دکتر منع کرده است با منع دکتر انسان در خودش چیزی را ایجاد می کند که جلوی میل به غذا خودن گرفته شود و به سوی آن نرود.

نتیجه اینکه کف نفس یعنی ایجاد چیزی که مانع رغبت انسان به انجام فعل شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo