< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب الخمس

96/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مال حلال مخلوط به حرام/ متعلقات خمس/ خمس

بیان شد که برای مال حلال مخلوط به حرام، چهار صورت وجود دارد که صورت اول جایی بود که هم مقدار و هم صاحب آن مجهول باشد.

دو قول در مسئله بود.

اما روایات که یک روایت بیان شد:

منها: «عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِي هَمَّامٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ رَجُلًا أَتَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أَصَبْتُ مَالًا لَا أَعْرِفُ حَلَالَهُ مِنْ حَرَامِهِ فَقَالَ لَهُ أَخْرِجِ الْخُمُسَ مِنْ ذَلِكَ الْمَالِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ رَضِيَ مِنْ الْمَالِ بِالْخُمُسِ وَ اجْتَنِبْ مَا كَانَ صَاحِبُهُ يُعْلَم‌».[1]

فردی نزد امیرالمومنین آمد و گفت مالی دارم که با حرام مخلوط شده، حضرت فرمودند خمس آن را بده و خداوند راضی به همین است و اگر صاحب آن معلوم است، از آن اجتناب کن و به صاحب آن رد کن.

ظاهر حدیث این است مالی که مخلوط به حرام است و صاحب آن معلوم نیست باید خمس آن را بدهد اما اگر معلوم است صاحب آن، باید مال را به او بدهد.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَتَى رَجُلٌ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ إِنِّي كَسَبْتُ مَالًا أَغْمَضْتُ فِي مَطَالِبِهِ حَلَالًا وَ حَرَاماً وَ قَدْ أَرَدْتُ التَّوْبَةَ وَ لَا أَدْرِي الْحَلَالَ مِنْهُ وَ الْحَرَامَ وَ قَدِ اخْتَلَطَ عَلَيَّ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع- تَصَدَّقْ بِخُمُسِ مَالِكَ فَإِنَ‌ اللَّهَ رَضِيَ مِنَ الْأَشْيَاءِ بِالْخُمُسِ وَ سَائِرُ الْمَالِ لَكَ حَلَالٌ».[2]

راوی می گوید فردی نزد امام علی آمد و گفت مالی را بدست آوردم و توجه نکردم از کجا آمده و می خواهم توبه کنم و نمی دانم چقدر آن حرام است و چقدر آن حلال است، چه کنم؟ حضرت فرمودند: خمس مال را به عنوان صدقه بپرداز، خداوند از اشیاء با دادن خمس از بقیه راضی می شود و بقیه برای تو حلال می شود.

در این حدیث هم حضرت فرمودند در مال مخلوط به حرام، با دادن خمس، بقیه حلال می باشد.

بله در این روایت حضرت فرمودند خمس را صدقه بده و این کلمه باعث شده که کسانی که قائل به عدم وجوب خمس هستند، بگویند در این حدیث آمده صدقه بده نه اینکه خمس آن را بده و صدقه با خمس فرق دارد.

رد:

اول: مقنعه همین روایت را با این جمله نقل می کند «اخرج الخمس» نه «تصدق بخمس».

دوم: بر فرض صدقه باشد، معنای صدقه، صدقه متداول نیست، بلکه منظور کار خوب است که یکی از آنها پرداخت خمس است.

سوم: شیخ گفته روایاتی که در آن کلمه خمس را بیان کرده است، منظور خمس معمول است نه اینکه منظور خمس دیگری مثل صدقه باشد و غیر این معمول نیست، همچنین در این روایت آمده که «فان الله رضی من الاشیاء بخمس» و اشیاء در خمس استعمال می شود نه صدقه.

نکته: از این روایات استفاده می شود که بعد از دادن خمس، بقیه مال بر شخص حلال است و نسبت به اینکه تمکن از پیدا کردن صاحب مال داشته باشد یا نه، مطلق است و نیاز به دنبال گشتن صاحب مال نیست. اما این اطلاق خلاف احتیاط است و بهتر است گفته شود که این روایات در جایی است که صاحب مال پیدا نشده و الا باید صاحب مال را پیدا کند. چون امام در مقام پیدا کردن راهی برای حلیت مالی که با حرام مخلوط شده است می باشد که خمس را جلوی پا می گذارند و از این فهمیده می شود که در جایی است که صاحب مال پیدا نشود و الا اگر صاحب مال پیدا شود باید به او بدهد و نوبت به خمس نمی رسد.

اما با این بیان نمی توان گفت روایات اطلاق ندارد. چون آنچه بیان شد که روایات در مقام بیان علاج است، مطلب استحسانی و ذوقی بود و نمی تواند اطلاق روایات را تقیید بزند.

خلاصه اینکه روایات ذکر شده کافی برای اثبات خمس در مال حلال مخلوط به حرام است و دلیل بر قول مشهور می باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo