< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب الخمس

96/06/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد/ متعلقات خمس/ خمس

بیان شد که نسبت به زمینی که کافر ذمی می خرد، از چند جهت بحث می شود:

جهت سوم: آیا این حکمی که بیان شد به اینکه اگر ذمی زمینی را از مسلمان خرید، باید خمسش را بدهد، مختص کافر ذمی (کافری که در کشور مسلمان زندگی می کند و به دولت هم کمک می کند در مقابل حفظش) است یا اگر کافر حربی هم زمینی را خرید، همین حکم را دارد؟

نسبت به این جهت، دو قول وجود دارد:

قول اول: بعضی می گویند حکم کافر حربی هم همین است، اگرچه در روایت کافر ذمی آمده است، اما به طریق اولویت شامل کافر حربی همه می شود. به اینکه وقتی ذمی که به دولت اسلامی کمک می کند، خمس باید بدهد کافر حربی به طریق اولی باید خمس دهد.

رد: این حرف مخالف با ظاهر دلیل است، چون در روایت آمده «ایما ذمی...». پس معلوم نیست تنقیح قطعی باشد.

بله، نسبت به ذمی دلیل بر خمس پرداختن داریم اگرچه به شرائط ذمه اش عمل نکرده باشد.

جهت چهارم: منظور از زمینی که کافر ذمی خریده و باید خمسش را بدهد، زمین بدون ساختمان است یا اعم از زمین بدون ساختمان (بسیط) و زمین با ساختمان است؟

جواهر از زمین بدون ساختمان به زمین مزرع تعبیر می کند، «ظاهر النص و الفتوی، بل صریح جماعة، عدم الفرق بین ارض المزرع و المسکن وغیرهما».[1]

قول اول: مراد زمین بدون ساختمان است. بخاطر:

اول: تبادر؛ اگر گفته شود ذمی که زمین را از مسلمان بخرد، تبادر به ذهن می آورد که مراد زمین بدون ساختمان است.

اشکال: این تبادل مخدوش است. چون این تبادر، از تبادرهایی که علامت حقیقت است، نمی باشد. ایشان می فرمودند: گاهی لفظ تنها و بدون مرکب، ظهور در یک معنایی دارد و گاهی لفظ مرکب، ظهور در یک معنایی دارد. حال تبادر ظهور در این دارد که لفظ تنها ظهور در معنایی داشت، علامت حقیقی است و در جایی که مرکب باشد، تبادل مصطلح نیست، مثل زمین خریداری شده. پس اگر مقصود اصلی زمین است، حقیقت می باشد چه تمام البیع باشد یا جزء البیع. و اگر مقصود اصلی این نیست، فرق می کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo