< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب الخمس

95/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: غنائم جنگي /متعلقات خمس/خمس

بحث در مواردي بود كه خمس در اين موارد واجب است كه مورد اول غنائم جنگي بود و ديروز بيان شد كه در اصل وجوب خمس در غنائم جنگي ترديد نيست و در چند جهت بحث است يكي اين بود كه گاهي جنگ بدون اذن امام است، حال در اين صورت آيا خمس در آن نيست يا خمس در آن است و يا كل غنيمت براي امام است كه ديروز اشاره شد.

دوم: گاهي در جنگ مسلمان، بدون زد و خورد از كافر بگيرد، خمس دارد يا خير؟

اگر خمس داشته باشد، يك قسمت را به عنوان خمس پرداخت مي كند و بقيه براي خودش است و اگر گفته شود، خمس ندارد، بحث ديگري است كه همه آن براي خودش است يا براي همه مسلمانان.

در اينجا دو قول است:

قول اول: اين مثل اموالي است كه در جنگ بدست آورده مي باشد.

قول دوم: همه غنيمت مال امام است چون بدون اذن امام بوده.

ظاهرا قول اول صحيح است كه بعد از دادن خمس، بقيه مال خودش است. چون در روايتي كه در جلسه قبل خوانده شد، بحث در جنگ بدون اذن امام است و ما نحن فيه جنگي صورت نگرفته و بعد از دادن خمس، بقيه مال خودش است.

حال آيا تاخير در اداي خمس و در نظر گرفتن موونه سنه معتبر است؟

مقتضاي دخول «فاء» در آيه آمده است و «فاء» دال بر ترتيب است و بايد بلافاصله خمس داده شود نه اينكه موونه سال را كم كند.

اما اگر بگوئيم آنچه به دست آمده داخل در كسب و كار است، در اين صورت بعد از موونه سال در صورت باقي ماندن، خارج مي شود.

اما زمينها مفتوحه عنوه

زمين مفتوحه عنوه زمينهايي است كه بدون جنگ، كفار به مسلمانان واگذار مي كنند، حال آيا اين اراضي همه اش براي مسلمانان است يا بعد از اخراج خمس براي مسلمان جنگجو است؟

بعضي مثل صاحب مدارك و شيخ فرموده اند در اين اراضي، خمس واجب است و بقيه اموال براي جنگجويان است و بعضي هم ادعاي اجماع كرده اند.

صاحب حدائق فرموده در اينجا خمس در كار نيست و براي همه مسلمانان است و آنچه كه دلالت مي كند كه در غنيمت بايد خمس داده شود، در جايي است كه در اموال قابليت پرداخت خمس باشد اما در اراضي اين قابليت وجود ندارد و داخل در متعلقات خمس قرار نمي گيرد.

بعد مرحوم ميلاني مي فرمودند حق با صاحب حدائق است اين زمينها براي همه مسلمانان است.

 

التقرير العربي

و ثانيها: ان ما اخذه المسلمان من الحربي يكون له اذا كان بشرائطه فهل يكون فيه ايضا خمس ام جميعه اللامام اذا لم يكن باذنه الظاهر هو الاول اذ رواية المتقدمة الدالة علي ثبوت الجميع له تكون متضمنة لفظة «غزا» فلا تشمل ما لم تكن بغزاء و المفروض انه من غير غزاء و مقتضي دخول «فاء» في الآية الشريفة هو اداء الخمس بلاتاخير فلا يخرج منها مؤنة السنة و النقض و ان خرج سائر المؤنة.

نعم لو قلنا بدخولها في الاكتساب لانه اكتسب المال من الحربي بالحيلة يخرج مؤنة السنة قبل الخمس ايضا.

و اما الاراضي المفتوحة عنوة ادعي الشيخ و صاحب المدارك و غيرهما الاجماع علي ثبوت الخمس فيها و البقية اي اربعة الاخماس للمسلمين.

و ذهب صاحب الحدائق الي عدم الخمس فيها و استدل بان اخبار الواردة في الاراضي المفتوحة عنوة صريحة في انها لجميع المسلمين او خصوص المجاهدين و لا الموجودين و بان ما دل علي اخذ الامام الخمس من الغنيمة مثل صحيحة ربعي انما تكون في مورد قابل للخمس مثل غنائم المنقولة و اما الاراضي فحيث انه لا يقبل الخمس فلا وجه لجعل الخمس فيها.

اقول: الحق ما ذهب اليه صاحب الحدائق لان اخبار الاراضي المفتوحة عنوة الدالة علي كونها لجميع المسلمين اخص من عمومات التي تدل علي ثبوت الخمس في مطلق الغنيمة مثل الآية لاشتمالها للمنقول و غيره فيجب تخصيصها بها و لانه لو لم نقل بالتخصيص و قلنا بتقديم ما دل علي وجوب الخمس في مطلق الغنيمة فيلزم ان نحكم بان الباقي بعد اخراج الخمس من الاراضي يكون للمجاهدين كي هو مقتضي الآية و الروايات فما ذهب اليه الاصحاب من اخراج الخمس في الاراضي المفتوحة انما كان لتوسعة مملكة المسلمين فلابد من كونها للمسلمين الخصوص المجاهدين.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo