< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

مکاسب محرمه

95/02/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استماع/ غیبت/ نوع چهارم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه

بيان شد كه اگر «السامع للغيبة» باشد مغتابين تثنيه است و اگر «المستمع للغيبة» باشد مغتابين جمع است و وجه آن را جلسه قبل بيان كرديم.

و اشاره شد كه مراد به «السامع للغيبة» همان سامع است بر خلاف جواهر گفت منظور مستمع است. البته منظور سامعي است كه امكان جلوگيري از غيبت را دارد و جلوي اين عمل را نگيرد كه اين فرد مثل يكي از دو نفري است كه غيبت مي كند يا مي شنود.

و اينكه ما مي گوئيم مراد به سامع، هر سامعي نيست و منظور سامعي است كه مي توان مانع غيبت شود و نشود، حاصل جمع بين روايات است كه در بعضي از آنها از سامع غيبت تهديد شده مثل روايات «السامع للغيبة احد المغتابين» و در بعضي از روايات از سامع غيبت تمجيد شده است:

مثل: «عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ مَنْ‌ رَدَّ عَنْ‌ عِرْضِ‌ أَخِيهِ‌ الْمُسْلِمِ‌ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّةَ».[1]

راوي از امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه پيامبر اكرم فرمودند: كسي كه از دفاع از آبروي مومن كند، بهشت بر او واجب مي شود.

در ما نحن فيه سامع غيبت اگر جلوي غيبت را بگيرد، بهشت بر او واجب مي شود.

حال براي جمع بين دو دسته روايات بايد گفت كه اگر سامع بي تفاوت رد شود، يكي از مغتابين است و اگر مانع غيبت شود، بهشت بر او واجب مي شود.

شاهد بر جمع اين روايت است: «عَنْ أَبِي الْوَرْدِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنِ اغْتِيبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَنَصَرَهُ وَ أَعَانَهُ نَصَرَهُ اللَّهُ وَ أَعَانَهُ‌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَنْصُرْهُ‌ وَ لَمْ يُعِنْهُ وَ لَمْ يَدْفَعْ عَنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ وَ عَوْنِهِ إِلَّا خَفَضَهُ اللَّهُ‌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ».[2]

راوي مي گويد: اگر كسي ببيند نزد او از برادر مومن غيبت مي شود (اينجا هم منظور سامع است، چون مستمع يكي از اركان غيبت است) و به برادر مومن كمك كرد، خداوند اين فرد را نصرت مي كند و در گرفتاري هاي دنيا و آخرت كمك مي كند و اگر اين سامع كمك برادر مومنش نكرد در حالي كه مي توانست او را كمك كند، خداوند متعال اين آدم را در دنيا و آخرت خار و ذليل قرار مي دهد.

پس اين روايت شاهد همان جمع ما است كه سامع بر دو قسم است: سامعي كه دفاع مي كند كه ممدوح است و سامعي كه دفاع نمي كند كه مذموم است.

حاصل مطلب: ظاهر روايات «السامع للغيبة احد المغتابين» و «المستمع للغيبة احد المغتابين» اين است كه سامع و مستمع مثل خود غيبت كننده مي باشند و اگر غيبت كردن براي آنها جايز باشد، سماع آن هم جايز است و الا سماع جايز نيست و حرمت و جواز استماع فرد بستگي به غيبت كردن خود فرد مي باشد.

 

التقرير العربي

و المقصود من «السامع للغيبة احد المغتابين» كما اشرنا آنفا ليس هو السامع بما هو سامع بل السامع الذي لم ينصرا فيه المومن مع قدرته علي نصرته دلت عليه الجمع بين الروايات لان طائفة منها: تدل علي تهديد سامع الغيبة مطلقا مثل ما تقدم آنفا عن علي عليه السلام «السامع للغيبة احد المغتابين» و طائفة اخري تدل علي تمجيده مثل ما: «عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ مَنْ‌ رَدَّ عَنْ‌ عِرْضِ‌ أَخِيهِ‌ الْمُسْلِمِ‌ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّةَ».[3]

و الشاهدعلي هذا الجمع ما عن: «عَنْ أَبِي الْوَرْدِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنِ اغْتِيبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَنَصَرَهُ وَ أَعَانَهُ نَصَرَهُ اللَّهُ وَ أَعَانَهُ‌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَنْصُرْهُ‌ وَ لَمْ يُعِنْهُ وَ لَمْ يَدْفَعْ عَنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ وَ عَوْنِهِ إِلَّا خَفَضَهُ اللَّهُ‌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ».[4]

و الحاصل ان ظاهر النصين: «السامع للغيبة احد المغتابين» و «المستمع للغيبة احد المغتابين» هو ان السامع و المستمع كانه متكلم بالغيبة فان جاز لهما التكلم بالغيبة جاز سماعها او استماعها و ان حرم حرم السماع و الاستماع فلايكون السماع او الاستماع محرما مطلقا.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo