< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

مکاسب محرمه

94/06/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ذکر مصادیق/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه

بیان شد که علماء کسبهای حرام را پنج چیز می داند و جهات حرمت فرق می کند.

نوع اول کسبهای حرام: مبیع عین نجاست باشد

علت حرمت کسب این نوع، نجاست مبیع می باشد و برای آن مصادیقی ذکر شده است، مثل خمر، نبیذ، فقاع و جامع بین این سه مسکری است که در اصل مایع باشد و فرق بین این سه چیزی است که مایع از آنها گرفته شده است. مثلا خمر از انگور و نبیذ از خرما و فقاع از جو گرفته می شود و این سه را همه علماء داخل در نوع اول می دانند.

دلیل حرمت کسب و تجارت به آنها:

1. اجماع؛

2. آیات و روایات.

شیخ انصاری در مکاسب محرمه می فرمایند: «السابعة يحرم التكسب بالخمر وكل مسكر مائع والفقاع إجماعا، نصا وفتوى».[1]

می فرمایند: هر مایع مست کننده ای کسب آن حرام است و بر آن اجماع و آیات و روایات است.

محقق خویی می فرمایند: «أقول: قد قامت الضرورة من المسلمين، وأطبقت الروايات من الفريقين على حرمة بيع الخمر وكل مسكر مايع مما يصدق عليه عنوان الخمر من النبيذ والفقاع وغيرهما».[2]

می فرمایند: ضرورت از مسلمین است و روایات شیعه و اهل تسنن دال بر حمت بیع خمر و هر مسکر مایعی می باشد و فرق ندارد خمر باشد یا نبیذ یا فقاع و... باشد.

جواهر در شرح عبارت شرایع می فرماید: «وكيف كان فلا خلاف يعتد به في حرمة التكسب في الأعيان النجسة التي لا تقبل الطهارة بغير الاستحالة... مضافا الي محكي الاجماع علي ذلك».[3]

می فرمایند: در حرمت اعیان نجسه هیچ اختلافی نیست و بعد در ادامه می فرمایند: یکی از دلایل آن اجماعات محکی است.

اما نصوص:

دو آيه مي تواند دليل باشد:

آيه اول: «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصٰابُ وَ الْأَزْلٰامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطٰانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».[4]

در اين آيه خداوند خطاب به مومنين مي فرمايد خمر و... رجس و از عمل شيطان هستند و بايد از آنها اجتناب كنيد.

تقريب استدلال: آيه امر به اجتناب از خمر، ميسر و... مي كند و از اين برداشت مي شود كه هر گونه تصرف در اينها چه با خريد و فروش باشد وچه با هديه باشد و... حرام است.

آيه دوم: «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ».[5]

تقريب استدلال: خمر محكوم به نجاست است و قذر است و رجز همان قذر است همانطور كه در لغت آمده است مثلا المنجد گفته است كه «الرجز و الرجز: القذر» و از صحاح و قاموس هم همين نقل شده است. پس خمر داخل در رجز است و طبق آيه بايد از رجز اجتناب شود كه يكي از مصاديق آن خمر است.

 

به عبارت ديگر: تفسير رازي، مجمع البحرين و جوامع الجامع مي فرمايند «رجز» چه به ضمه خوانده شود چه به كسره، دو معنا دارد يا معناي عذاب دارد و يا معناي نجاست و بنابر هر دو شامل خمر مي شود و بايد از آن اجتناب شود. اما اگر بنابر اينكه خمر نجاست باشد، واضح است كه بايد از نجس اجتناب شود اما اگر رجز به معناي عذاب باشد، به اين معنا است كه يا از اسباب عذاب اجتناب كن و مضاف در تقدير است و يا بايد گفت كه آنچه كه منتهي به عذاب مي شود، عذاب ناميده مي شود و بايد اجتناب شود و از باب تسميه شيء به اسم مجاور و متصل است. در ما نحن فيه اسم عذاب را به روي خمر مجازا به علاقه «ما يوول اليه» گذاشته شده است.

در نيتجه استدلال به اين آيه در ما نحن فيه براي لزوم اجتناب در خمر، استبعاد ندارد.

مرحوم امام در مكاسب[6] خود مي فرمايند استدلال به اين آيه براي اجتناب از خمر تمام نمي باشد كه ما گفتيم استدلال تمام است.

 

التقرير العربي

و قد ذكر في كلمات الاعاظم مصاديق لها:

منها: الخمر و النبيذ و الفقاع. و بعبارة اخري: المائع المسكر بالاصالة و الفرق بينها: ان الخمر من العنب و النبيذ و التمر و الفقاع من الشعير.

و الدليل علي حرمتها هو الاجماع و النص، كما نص عليه محقق الانصاري بقوله في المكاسب: «السابعة يحرم التكسب بالخمر وكل مسكر مائع والفقاع إجماعا، نصا وفتوى».[7]

و ادعي سيدنا الاستاذ محقق الخوئي ضرورة المسلمين علي حرمتها علي ما في مصباح الفقاهة، نصه: «أقول: قد قامت الضرورة من المسلمين، وأطبقت الروايات من الفريقين على حرمة بيع الخمر وكل مسكر مايع مما يصدق عليه عنوان الخمر من النبيذ والفقاع وغيرهما».[8]

و مثلهما تقريبا جواهر: «وكيف كان فلا خلاف يعتد به في حرمة التكسب في الأعيان النجسة التي لا تقبل الطهارة بغير الاستحالة... مضافا الي محكي الاجماع علي ذلك».[9]

والنصوص المشار اليها في المقام الآيات:

منها: قوله تعالي: «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصٰابُ وَ الْأَزْلٰامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطٰانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».[10]

تقريب الاستدلال بها: ان التصرف فيها بالتجارة و الاكتساب مناف مع الاجتناب المامور به في الآية فلابد لترك التكسب بها.

و منها: قوله تعالي: «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ».[11]

تقريب الاستدلال بها: ان الخمر قذر لكونه محكوم بالنجاسة و الرجز هو القذر كما هو المستفاد من اللغة (المنجد: الرُجز و الرِجز: القذر و مثله المحكي عن الصحاح و القاموس) و التصرف بالبيع و الشراء خلاف الهجر المامور به فلابد من تركه.

و بعبارة اخري الظاهرة من عبارة تفسير الكبير للرازي و مجمع البحرين و جوامع الجامع ان الرُجز باضم الراء او بالكسر اما هو العذاب، او النجاسة و علي اي فهما شامل للخمر اما علي الثاني فواضح و اما علي الاول فلان المراد من العذاب اسباب العذاب بتقدير المضاف اي ذا العذاب او بتسمية ما يودي الي العذاب عذابا من باب تسمية الشيء باسم ما يجاوره و يتصل به كما صرح به تفسير الكبير.

و عليه فلااستبعاد للاستدلال بهذه الآية في المقام، خلافا لما هو الظاهر من المكاسب.[12]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo