< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

94/02/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نفقه/ احکام اولاد/ نظر چهارم/ نفقه اقارب/ مقدار نفقه
در جلسه قبل بیان شد که مقدار نفقه معین نشده است و باید به مقدار احتیاج نفقه پرداخت شود و این نفقه اقارب نظیر نفقه زوجه است.
ان قلت: آیا فرقی بین نفقه زوجه با اقارب است یا خیر؟
قلت: بله فرق است. به اینکه نفقه اقارب بلاخلاف، اباحه تصرف برای فرد است و ملاک در آن احتیاج اقارب است اما در نفقه زوجه، تملیک و ملک زوجه است و حق مطالبه دارد و حتی اگر زن محتاج نباشد، حق مطالبه نفقه را دارد.
حاصل مطلب: نفقه اقارب از جهت اینکه حدی برایش معین نشده است، مثل نفقه زوجه است اما از غیر این جهت، بین نفقه زوجه با نفقه اقارف فرق است.
پس مختار ما در نفقه اقارب این است که حدی برایش مشخص نشده است مثل نفقه زوجه و حد آن مقدار کفایت است.
آیا زن دادن به واجب النفقه واجب است یا خیر؟
آیا داماد کردن پسرها و شوهر دادن دختر یا داماد کردن پدر یا عروس کردن مادر، بر انسان واجب است یا خیر؟
شرایع می فرماید: «ولا يجب إعفاف من تجب النفقة له، وينفق على أبيه دون أولاده، لأنهم أخوة المنفق. وينفق على ولده وأولاده، لأنهم أولاد».[1]
می فرمایند: اگر واجب النفقه نیاز به همسر است، آیا واجب است منفق برایش همسر بگیرد؟ اگر پدر اولادی داشت، نفقه اولاد پدر هم واجب است یا خیر؟ می فرمایند نفقه برادر واجب نیست اما نسبت به فرزند فرزند، نفقه واجب است. چون همه اینها فرزندان انسان هستند.
قواعد می فرماید: «ولا يجب إعفاف من تجب النفقة عليه وإن كان أبا ولا النفقة على زوجته و لا النفقة على أولاد أبيه فإنهم إخوة وتجب على أولاد ولده».[2]
می فرمایند: همسر فراهم کردن برای واجب النفقه واجب نیست و لو اینکه پدر باشد و نفقه واجب النفقه ی واجب النفقه مثل همسر پدر، بر انسان واجب نیست. و همچنین نفقه اولاد پدر هم بر انسان واجب نیست چون ایشان برادران انسان هستند. اما نفقه بچه های فرزند، واجب است.
تحریر هم همین را می فرمایند: «مسألة 9 - لا يجب إعفاف من وجبت نفقته ولدا كان أو والدا...».[3]
می فرمایند: همسر پیدا کردن برای واجب النفقة بر انسان واجب نیست.
اقول: بحث ما در دو مقام است:
الف: اعفاف واجب النفقه؛
ب: نفقه اقارب و زوجه واجب النفقه.
اما مقام اول: اعفاف واجب النفقه
صاحب جواهر در اینکه اعفاف واجب النفقه به نسبه اولاد، واجب نیست، عدم خلاف را ادعا می کند. اما نسبت به اعفاف پدر، جواهر دو قول نقل می کنند و معروف این است که اعفاف واجب نیست و قولی می گوید اعفاف پدر واجب است.
نسبت به مقصود از اعفاف هم می فرمایند، همسر پیدا کردن و مقدمات ازدواج و ازدواج کردن است.
جواهر در شرح کلام شرایع که فرموده اعفاف واجب النفقه واجب نیست، می فرماید: «(ولا يجب إعفاف من تجب النفقة له) ولدا كان أو والدا بتزويج أو إعطاء مهر أو تمليك أمة أو نحو ذلك مما يناسب حاله في الاعفاف، بلا خلاف معتد به أجده فيه».[4]
می فرمایند: در عدم وجوب اقدام به تزویج و یا به اینکه مهریه را به شخص بدهد و بگوید برو داماد یا عروس شو و یا اینکه کنیز را به فرد بدهد و و غیره فرق ندارد که واجب النفقه فرزند انسان باشد یا پدر انسان باشد اما اگر اعفاف واجب باشد باید این شرط رعایت شود که مناسب با حال شخص در اعفاف باشد و نسبت به عدم وجوب اعفاف خلاف معتد به پیدا نکردیم.
براي عدم وجوب اعفاف، به اصل برائت تمسك مي كنند و مي گويند واجب نيست.
ان قلت: اطلاق ادله وجوب نفقه اقارب، مقدم بر اصل است.
قلت: قبلا بیان شد که اعفاف جزء نفقه نیست. چون بیان شد که به خوراک و پوشاک و... نفقه گفته می شود.

التقرير العربي
ان قلت: هل تکون فرق بین النفقتین ام لا؟
قلت: نعم. نفقة الاقارب امتاع بلاخلاف و الموارد فیها الحاجة بحیث لو فرض استغنائها بضیافة و نحوها لم تجب بخلاف نفقة الزوجة حیث تقدم فی مبحثها انها ملک لها و لها مطالبتها و ان لم تکن محتاجة الیها لکونها من قبیل المعاوضة.
و الحاصل ان نفقة الاقارب من جهة عدم التقدیر لها تکون مثل نفقة الزوجة و ان کان بینهما فرق من جهات اخر.
فالمختار فی نفقة الاقارب هو عدم التقدیر لها مثل نفقه الزوجة و ان اللازم هو مقدار الکفایة.
و هل یجب اعفاف واجب النفقة و نفقة اولاده ام لا اشار الیه الشرایع بقوله: «ولا يجب إعفاف من تجب النفقة له، وينفق على أبيه دون أولاده، لأنهم أخوة المنفق. وينفق على ولده وأولاده، لأنهم أولاد».[5]
و مثله القواعد: «ولا يجب إعفاف من تجب النفقة عليه وإن كان أبا ولا النفقة على زوجته و لا النفقة على أولاد أبيه فإنهم إخوة وتجب على أولاد ولده».[6]
التحریر: « مسألة 9 - لا يجب إعفاف من وجبت نفقته ولدا كان أو والدا...».[7]
اقول: البحث فی مقامین:
الف: اعفاف واجب النفقة؛
ب: نفقة اقارب واجب النفقة و زوجته.
اما المقام الاول ادعی صاحب الجواهر عدم الخلاف فی عدم وجوب الاعفاف بالنسبة الی الاولاد و ثبوت الخلاف بالنسبة الی الاب و المقصود من الاعفاف هو التزویج او مقدماته نصه عند توضیح الکلام الشرایع: «(ولا يجب إعفاف من تجب النفقة له) ولدا كان أو والدا بتزويج أو إعطاء مهر أو تمليك أمة أو نحو ذلك مما يناسب حاله في الاعفاف، بلا خلاف معتد به أجده فيه».[8]
و استدل عدم الوجوب بالاصل.
ان قلت اطلاق ادلة وجوب النفقة مقدم علی الاصل.
قلت: تقدم القطع بعدم کون الاعفاف من النفقة لان المراد منها ما هو المتعارف مثل سد الجوع و ستر العورة و اضرابها.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo