< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

93/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نفقه/ احکام اولاد/ نظر چهارم
جلسه قبل بيان شد كه در تفسير صغير و كبير بودن بين ظاهر مسالك با جواهر اختلاف است و مسالك مي گويد معيار در صغير و كبير، آمادگي مقاربت و عدم آن است، اما جواهر مي گويد معيار صغير و كبير بودن بلوغ است. و ثمره آن در مراهق و مراهقه ظاهر مي شود كه طبق نظر مسالك، كبير هستند و نفقه دارد و طبق نظر جواهر، صغير هستند و نفقه ندارد.
جواهر مي فرمايد: «وما سمعته من ثاني الشهيدين في تفسيره مجرد اقتراح لا شاهد له من كلماتهم، وكأن الذي دعاه إلى ذلك أنه لا وجه لعدم كونه تمكينا من المراهقة».[1]
مي فرمايند: آنچه كه از شهيد ثاني در تفسير كبير و صغير بودن بيان شد، چيزي است كه خود ايشان بيان كرده و شاهدي براي آن وجود ندارد و ملاك همان بلوغ است. بعد مي فرمايند: گويا آنچه كه شهيد ثاني را وادار به اين تفسير كرده اين است كه اگر دختري كه مراهقه است و مي تواند مقاربت كند و خودش هم تمكين كند، وچهي براي عدم تمكين و عدم نفقه او وجود ندارد.
بعد جواهر مي فرمايند: «وبالجملة لا يخفى على من لاحظ كلماتهم في المقام شدة تشوشها، وكأن السبب في ذلك عدم تحقيقهم كيفية اعتبار التمكن في النفقة، وأنه على وجه يشمل مثل الفرض كي يتم لهم تفريعه أولا، وقد عرفت أن الانصاف عدم دليل لاعتبار اشتراط التمكين بحيث يترتب عليه عدم النفقة في مثل الفرض، ضرورة أن نصوص حقوق الزوج ونصوص النشوز وغيرها أجنبية عنه، كما أن الانصاف الشك في تناول إطلاقات النفقة له إن لم يدع ظهوره في غيره، فالتمسك حينئذ بأصل البراءة من النفقة لا بأس به،».[2]
مي فرمايند: كلمات بزرگان در وجوب نفقه در جايي كه زوجه صغيره باشد، مشوش است و درست روشن نيست و دليل اينكه كلمات ايشان مشوش است و مشخص نيست، اين است كه شرط وجوب نفقه كه تمكن باشد، به درستي بيان نشده است كه آيا تمكن، تمكني است كه شامل مراهقه هم مي شود و يا خير شامل آن نمي شود و همچنين در جايي كه زن عذر داشته باشد نيز كلمات مشوش مي شود.
بعد مي فرمايند: ما قبلا گفتيم كه دليلي نداريم كه تمكين شرط شده در نفقه، تمكيني است كه فروع مطرح شده بر آن بار شود و مراهقه هم نفقه داشته باشد.
در ادامه مي فرمايند: انصاف اين است كه اولا ما ادعا مي كنيم كه ادله اي كه مي گويد نفقه زن واجب است، در جايي است كه دختر بالغ شده باشد و ثانيا اگر ادعاي اول قبول نشود، حداقل ما شك داريم كه آيا ادله نفقه شامل دختري كه بالغ نشده مي شود يا خير، كه اصل برائت مي گويد شامل آن نمي شود.
خلاصه حرف اين است كه تمكين با عدم نشوز ملازمه دارد و تمكين مطلق منظور نيست.

التقرير العربی
و اما عبارة الجواهر: «وما سمعته من ثاني الشهيدين في تفسيره مجرد اقتراح لا شاهد له من كلماتهم، وكأن الذي دعاه إلى ذلك أنه لا وجه لعدم كونه تمكينا من المراهقة».[3]
ثم زاد الجواهر: «وبالجملة لا يخفى على من لاحظ كلماتهم في المقام شدة تشوشها، وكأن السبب في ذلك عدم تحقيقهم كيفية اعتبار التمكن في النفقة، وأنه على وجه يشمل مثل الفرض كي يتم لهم تفريعه أولا، وقد عرفت أن الانصاف عدم دليل لاعتبار اشتراط التمكين بحيث يترتب عليه عدم النفقة في مثل الفرض، ضرورة أن نصوص حقوق الزوج ونصوص النشوز وغيرها أجنبية عنه، كما أن الانصاف الشك في تناول إطلاقات النفقة له إن لم يدع ظهوره في غيره، فالتمسك حينئذ بأصل البراءة من النفقة لا بأس به،».[4]

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo