< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

92/12/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظر چهارم/ احکام اولاد/ مستحبات ولادت
بحث در مورد تحنیک بود که باید به چه چیزی باشد که در مقام دلیل به چند روایت استناد شد.
منها: عن بن میثم المتقدم جلسة القبل «...وَ دَعَا –موسی بن جعفر- بِمَاءِ الْفُرَاتِ فَحَنَّكَهُ بِهِ...»[1]
راوی می گوید: حضرت نجمه نقل می کند که امام کاظم وارد اتاق شد و با آب فرات فرزندم را تحنیک کرد.
از این روایت فهمیده می شود با آب فرات می توان بچه را تحنیک کرد.
منها: « أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‌ حَنِّكُوا أَوْلَادَكُمْ بِالتَّمْرِ فَكَذَا فَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع».[2]
راوی از امام صادق نقل می کند: امیر المومنین علیه السلام فرمودند: بچه هایتان را با خرما تحنیک کنید، پیامبر نسبت به امام حسن و امام حسین اینگونه تحنیک کرده اند.
جواهر هم می فرمایند: « بل وفي المحكي عن فقه الرضا عليه السلام العسل أيضا».[3]
می فرمایند: از فقه الرضا حکایت شده که با عسل هم می توان بچه را تحنیک کرد.
در روایات برای تحنیک چند چیز بیان شد.
1-آب رود فرات؛
2- تربت قبر امام حسین علیه السلام؛
3- آب باران؛
4- خرما؛
5- عسل؛
این پنج چیز در روایات برای تحنیک بیان شد و در هیچکدام از این روایات آب شیرین ذکر نشده بود در حالی که در شرایع ذکر شده است.
جواهر به کشف اللثام این گونه نسبت می دهد: «کشف اللثام ما نصه: « أنه يمكن فهمه من بعض نصوص ماء الفرات بناء على احتمال إضافة العالم إلى الخاص».
می فرمایند: کشف اللثام گفته است: اینکه بعضی یکی از موارد تحنیک را آب شیرین می دانند، امکان دارد از روایات «ماء الفرات» استفاده کرده اند بنا بر اینکه آب را اضافه به فرات کرده اند که می شود اضافه عام و خاص.
جواهر بر کشف اللثام اینگونه اشکال می کند: «لا یخفی علیک ما فیه».[4]
می فرمایند: بیان کشف اللثام حرف صحیحی نیست.
بعد جواهر می فرماید: « وإن كان لا بأس بخلط شئ من العسل والتمر بماء الفرات أو السماء وتحنيكه به، فإن فيه جمعا بين الجميع».[5]
می فرمایند: ما می توانیم همه احادیث را جمع می کنیم و عسل و خرما را با آب فرات یا آب باران مخلوط کنیم و بچه را تحنیک کنیم.

مستحب پنجم: گذاشتن اسم خوب برای بچه
شرایع می فرماید: « ثم يسميه أحد الأسماء المستحسنة، وأفضلها ما يتضمن العبودية لله سبحانه، وتليها أسماء الأنبياء والأئمة عليهم السلام. وإن يكنيه مخافة النبز. وروي استحباب التسمية يوم السابع. ويكره: أن يكنيه أبا القاسم، إذا كان اسمه محمدا. وإن يسميه حكما أو حكيما أو خالدا أو حارثا أو مالكا أو ضرارا».[6]
می فرمایند: برای بچه اسم خوب قرار بدهند که افضل اسماء این است که متضمن عبودیت خداوند باشد و بعد افضل اسماء انبیاء و اسماء ائمه علیهم السلام است. و همچنین کنیه را برای بچه معین کند تا دیگران برای او کنیه زشت قرار ندهند و همچنین روایت شده است که اسم را روز هفتم قرار بدهد و مکروه است اگر اسم بچه محمد است، کنیه بچه را ابالقاسم قرار دهد و مکروه است که اسم بچه را حکم، حکیم، خالد، حارث، مالک یا ضرار قرار دهند.
قواعد علامه هم طبق آنچه ایضاح بیان می کند، نظیر شرایع گفته اند و فرموده اند: « فإذا كان يوم السابع سماه وكناه مستحبا، وأفضل الأسماء ما اشتمل على عبودية الله تعالى ثم اسم محمد عليه السلام أو الأئمة عليهم السلام بين محمد وأبي القاسم ولا يسميه حكما ولا حكميا ولا خالدا ولا مالكا ولا حارثا ولا ضرارا ».[7]
می فرمایند: در روز هفت برای بچه اسم و کنیه تعیین کنند و این مستحب است و افضل اسماء این است که متضمن عبودیت خداوند باشد و بعد افضل اسم پیامبر و ائمه است و بین اسم محمد و کنیه اباالقاسم جمع نکند و هم چنین اسم بچه را حکم، حکیم، خالد، مالک، حارث و ضرار قرار ندهد.
حواهر نسبت به «مخافة النبز» می فرماید: « (مخافة النبز) وهو لقب السوء».[8]
می فرمایند: این کلمه به معنا لقب بد است.

التقرير العربي
منها: عن بن میثم المتقدم جلسة القبل «...وَ دَعَا –موسی بن جعفر- بِمَاءِ الْفُرَاتِ فَحَنَّكَهُ بِهِ...»[9]
منها: « أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‌ حَنِّكُوا أَوْلَادَكُمْ بِالتَّمْرِ فَكَذَا فَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع».[10]
و زاد الجواهر « بل وفي المحكي عن فقه الرضا عليه السلام العسل أيضا».[11]
و المذکور فیما للتحنیک:
1-ماء الفرات؛
2- تربة قبر الحسین علیه السلام؛
3- ماء السماء؛
4- التمر؛
5- العسل؛
و لم یری فیها ماء فرات.
و نسب الجواهر «کشف اللثام ما نصه: « أنه يمكن فهمه من بعض نصوص ماء الفرات بناء على احتمال إضافة العالم إلى الخاص».
و اورد علیه الجواهر بقوله: «لا یخفی علیک ما فیه».[12]
و قال الجواهر: « وإن كان لا بأس بخلط شئ من العسل والتمر بماء الفرات أو السماء وتحنيكه به، فإن فيه جمعا بين الجميع».[13]
اقول: لاباس و لا اشکال فی ما افاده الجواهر من الجمع بین الجمیع.

الخامس من المندوبات الولادة: تسمیة الولد باسماء المستحسنة:
اشار الیه الشرایع به قوله: « ثم يسميه أحد الأسماء المستحسنة، وأفضلها ما يتضمن العبودية لله سبحانه، وتليها أسماء الأنبياء والأئمة عليهم السلام. وإن يكنيه مخافة النبز. وروي استحباب التسمية يوم السابع. ويكره: أن يكنيه أبا القاسم، إذا كان اسمه محمدا. وإن يسميه حكما أو حكيما أو خالدا أو حارثا أو مالكا أو ضرارا».[14]
و مثله تقریبا القواعد علی ما فی الایضاح: « فإذا كان يوم السابع سماه وكناه مستحبا، وأفضل الأسماء ما اشتمل على عبودية الله تعالى ثم اسم محمد عليه السلام أو الأئمة عليهم السلام بين محمد وأبي القاسم ولا يسميه حكما ولا حكميا ولا خالدا ولا مالكا ولا حارثا ولا ضرارا ».[15]
حواهر: « (مخافة النبز) وهو لقب السوء».[16]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo