< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

91/12/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: شرط ضمن عقد
 برای قول دوم- لزوم شرط در خصوص عقد انقطاعی- به وجوهی استدلال شده است کما فی الجواهر و الایضاح که بعضی سلبی هستند و بعضی ایجابی که وجوه سلبی در خصوص عقد دائمی است و وجوه ایجابی مربوط به عقد انقطاعی می باشد.
 اما وجوه ایجابی:
 منها: «روایت عمار بن مروان عن الصادق علیه السلام في رجل جاء إلى امرأة فسألها أن تزوجه نفسها متعة، فقالت:أزوجك نفسي‌...»
 راوی می گوید از امام سوال کردم در مورد مردی که از زنی خواستگاری کرد که به عقد انقطاعی او درآید زن گفت من قبول می کنم که هر گونه لذتی ببری اما مقاربت نکنی حضرت فرمودند مرد باید به این شرط عمل کند.
 این روایت را طبق نقل مرحوم صاحب جواهر رحمة الله علیه نقل کردیم که کلمه متعه در آن آمده است در این روایت حضرت در خصوص عقد منقطع فرمودند که باید به شرط عمل شود.
 منها: خبر سماعه که در جلسه قبل نقل شد اگر چه در آن کلمه متعه نیامده است اما به قرینه جمله« انی اخاف الفضیحة» مشخص می شود که این عقد منقطع بوده است و الا در عقد دائم فضیحتی وجود ندارد و زن از حامله شدن ترسی ندارد بلکه در عقد دائم هدف بچه دارد شدن و نسل می باشد.
 منها: مطلوب در عقد انقطاعی استماع می باشد و فرزند نمی باشد بخلاف عقد دائم که مقصود نسل و فرزند می باشد از این مطلب استفاده می شود که کلام امام که فرمودند باید به این شرط عمل شود مرادشان عقد انقطاعی می باشد زیرا در این عقد است که چنین شرطی می شود.
 اما وجوه سلبی:
 منها: مقصود و مطلوب در عقد دائم نسل و فرزند می باشد پس شرط عدم مقاربت مخالف با مقتضای عقد می باشد زیرای مقتضای عقد دائم نسل و فرزند می باشد و شرط عدم نسل و فرزند مخالف متقضای عقد می باشد و هر شرطی مخالف متقضای عقد باشد باطل است.
 منها: در عقد دائم شرط عدم مقاربت خلاف شرع است هم مخالف با بعضی از آیات قرآن است و هم مخالف روایات.
 اما آیات:
 منها: بقره 223«نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ »
 این آیه دلالت دارد که مقاربت حق مرد می باشد و هر زمانی که خواسته باشد می تواند با زن مقاربت کند و شرط عدم مقاربت مخالف این آیه می باشد.
 اما السنة:
 منها: وسائل الشيعة، ج‌20، ص: 157 باب 79 ح 1«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص- مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ لَهَا أَنْ تُطِيعَهُ...وَ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَمْنَعَهُ نَفْسَهَا وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ- وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِه‌»
 راوی می گوید امام باقر علیه السلام فرمودند زنی خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله رسید و از حضرت سوال کرد حق زوج بر زوجه اش چیست حضرت فرمودند حق زوج بر زوجه این است که زوجه از زوج اطاعت کند...و بدون اجازه او روزه نگیرد و مانع اسمتاع مرد نشود حتی اگر بر روی شتر باشد و از خانه بدون اجازه او خارج نشود.
 در این حدیث اشاره شده است که زن حتی اگر روی شتر باشد حق منع از مقاربت را ندارد و این دلالت دارد که شرط عدم مقاربت در عقد دائم صحیح نیست.
 صاحب وسائل از صحاح در مورد معنای قتب می فرمایند:
 «القتب رحل صغیر علی قدر السنام»
 قتب به پارچه ای کوچک گفته می شود که روی کوهان شتر انداخته می شود.
 و المنجد در معنای قتب می گوید:
 القتب: الرحل، اقتب البعیر؛ شد علیه القتب، القتوبة؛ الابل التی تجعل علیها القتب»
 القتب یعنی پارچه ای کوچک که روی کوهان شتر انداخته می شود وقتی گفته می شود:اقتب البعیر یعنی این پارچه را بر روی کوهان شتر بسته اند و به شتری که این پارچه روی کوهان او بسته شده است قتوب گفته می شود.
 منها: وسائل الشيعة، ج‌20، ص: 164 باب 83 ح 2«ضُرَيْسٍ الْكُنَاسِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ امْرَأَةً أَتَتْ‌ رَسُولَ اللَّهِ ص لِبَعْضِ الْحَاجَةِ فَقَالَ لَهَا لَعَلَّكِ مِنَ الْمُسَوِّفَاتِ قَالَتْ وَ مَا الْمُسَوِّفَاتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ- قَالَ الْمَرْأَةُ الَّتِي يَدْعُوهَا زَوْجُهَا لِبَعْضِ الْحَاجَةِ فَلَا تَزَالُ تُسَوِّفُهُ حَتَّى يَنْعُسَ زَوْجُهَا فَيَنَامَ فَتِلْكِ الَّتِي لَا تَزَالُ الْمَلَائِكَةُ تَلْعَنُهَا حَتَّى يَسْتَيْقِظَ زَوْجُهَا»
 امام صادق فرمودند زنی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و سوالاتی داشت(و سوالاتش را طول داد) حضرت به او فرمودند شاید که تو از مسوفات هستی گفت مسوفات چیست حضرت فرمودند مرد به همسرش پیشنهاد مقاربت می هد و زن تسویف می کند تا مرد می خوابد این زن را ملائکه لعنت می کنند تا مرد بیدار شود.
 العنوان: الشرط فی ضمن العقد
 و استدل للثانی فی خصوص المنقطع علی ما هو المستفاد من الجواهر و الایضاح بوجوه بعضها ایجابی بالنسبة الی المنقطع و بعضها سلبی بالنسبة الی الدائم
 اما الایجابی:
 منها: ان الانقطاعی هو مورد النص فانظر خبر:
 «روایت عمار بن مروان عن الصادق علیه السلام في رجل جاء إلى امرأة فسألها أن تزوجه نفسها متعة، فقالت:أزوجك نفسي‌...»الی آخر ما فی خبر سماعة المذکور آنفا.
 بل و خبر سماعة ایضا بقرینة قولها فیه«فانی اخاف الفضیحة» اذ لافضیحة فی الحمل لو کان النکاح دائما بل هو المقصود فیه.
 و منها: ان المطلوب فی الانقطاعی هو الاستمتاع المحقق بغیر الحمل و الولد و لم یطلب فیه النسل بخلاف الدائم.
 و اما السلبی:
 منها: ان المقصود و المطلوب فی نکاح الدائم هو النسل و التولد فیکون شرط عدم المقاربة مخالفا لمقتضی العقد فیبطل.
 و منها: انه فی الدائم خلاف المشروع کما فی الکتاب و السنة بان له الوط انی شاء فیکون شرط عدمه خلاف المشروع.
 اما الکتاب فهو قوله تعالی بقره آیه 223«نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ »
 و اما السنة:
 منها: وسائل الشيعة، ج‌20، ص: 157 باب 79 ح 1«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص- مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ لَهَا أَنْ تُطِيعَهُ...وَ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَمْنَعَهُ نَفْسَهَا وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ- وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِه‌» [1]
 منها: وسائل الشيعة، ج‌20، ص: 164 باب 83 ح 2«ضُرَيْسٍ الْكُنَاسِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ امْرَأَةً أَتَتْ‌ رَسُولَ اللَّهِ ص لِبَعْضِ الْحَاجَةِ فَقَالَ لَهَا لَعَلَّكِ مِنَ الْمُسَوِّفَاتِ قَالَتْ وَ مَا الْمُسَوِّفَاتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ- قَالَ الْمَرْأَةُ الَّتِي يَدْعُوهَا زَوْجُهَا لِبَعْضِ الْحَاجَةِ فَلَا تَزَالُ تُسَوِّفُهُ حَتَّى يَنْعُسَ زَوْجُهَا فَيَنَامَ فَتِلْكِ الَّتِي لَا تَزَالُ الْمَلَائِكَةُ تَلْعَنُهَا حَتَّى يَسْتَيْقِظَ زَوْجُهَا»


[1] القتب رحل صغیر علی قدر السنام نقلا عن الصحاح الجوهری. المنجد «القتب: الرحل، اقتب البعیر؛ شد علیه القتب، القتوبة؛ الابل التی تجعل علیها القتب»

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo