< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

91/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: مهر المثل
 موضع دوم:
 آیا بستگان مادر هم در تعیین مهر المثل مثل بستگان پدر موثر هستند یا نه؟
 از کلمات علماء استفاده می شود در این موضع سه قول می باشد:
  1. بستگان چه از طرف مادر باشند چه از ناحیه پدر در تعیین مهر المثل موثر هستند این قول به شیخ در خلاف و مبسوط نسبت داده شده است و مشهور هم قائل به این قول می باشند و جامع المقاصد ص 426 و جواهر ص 53 همین قول را اختیار کرده اند.
  2. بستگان چه از طرف مادر باشند چه از ناحیه پدر در تعیین مهر المثل موثر هستند، لکن باید الاقرب فالاقرب رعایت شود مثلا اگر چند خواهر دارد و چند عمه باید ابتدا خواهرانش در نظر گرفته شود اگر خواهری نداشت بعد نوبت به عمه ها می رسد.
  3. خصوص بستگان پدر در تعیین مهر المثل دخالت دارد آنهم با رعایت الاقرب فالاقرب، این قول به ابن براج نسبت داده شده است.
 برای قول اول به روایت عبد الرحمن بن ابی عبد الله از امام صادق -که در جلسه قبل به آن شاره شد -استدلال شده است.
 تقریب استدلال:
 در این روایت کلمه «نسائها» ذکر شده است و نساء جمعی است که به ضمیر اضافه شده است و جمع مضاف افاده عموم می کند در نتیجه مراد از نسائها همه زنانی هستند که با این زن نسبت دارند چه از ناحیه پدر باشند و چه از ناحیه مادر.
 مضافا به آنچه صاحب جواهر فرموده است که اختلاف مهر به نسبه اقارب مادر اختلاف فاحشی می باشد و تاثیر بسزایی دارد و گفتیم که تعیین مهر المثل نوعی قیمت گذاری می باشد لذا هر چه دخالت در کم یا زیاد شدن آن دارد باید در نظر گرفته شود.
 برای قول سوم استدلال شده است به اینکه نسب از جانب پدر می باشد نه از جانب مادر لقوله تعالی: فرقان آیه 54« و هو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا»
 تقریب استدلال به آیه:
 خداوند بشر را از آب آفریده است و این بشر را تقسیم به دو قسم کرده است یکی نسب و دیگری صهر
 حال مراد از ماء و نسب و صهر در آیه چیست؟
 تفسیر جوامع الجامع در مورد ماء و صهر می فرمانید:«الماء ای من النطفة» یعنی مراد از ماء در آیه نطفه می باشد و مراد از نسب پسر و مراد از صهر دختر می باشد.
 تفسیر کبیر رازی نیز در ذیل آیه دو بحث را عنوان کرده اند یکی در خصوص معنای ماء و دیگری در مراد از نسب و صهر.
 می گویند در مورد ماء دو قول می باشد:
  1. مراد نطفه می باشد.
  2. مراد آب معمولی می باشد.
 دلیل قول اول:
 اما اینکه مراد نطفه است بخاطر این آیه:«من ماء دافق» و «من ماء مهین» در این دو آیه از نطفه تعبیر به ماء شده است این قرینه می شود که مراد از ماء در آیه مذکور هم نطفه می باشد.
 دلیل قول دوم :
 آیه «و الله خلق کل دابة من ماء»
 و نسبت به معنای نسب و صهر می گویند این آیه بشر را منحصر به دو قسم کرده است یک قسم از بشر، مذکر هایی هستند که نسبتها به توسط آنها است یعنی وقتی می خواند نسب کسی را بیان کنند او را به پدرش نسبت می دهد و قسمی هم ذوات صهر هستند، زنانی هستند که در هنگام ازدواج با آنها مصاهره می شود.
 مرحوم علامه نیز در المیزان تقریبا همین بیان را دارند.
 المنجد هم در معنای صهر می گوید:
 «الصِّهْر: القرابة، القبر، زوج الابنة او الاخت (داماد:شوهر دختر يا خواهر) ج أَصْهَار، الصِّهرة»
 اقرب، قول اول می باشد و بستگان پدر و مادر هر دو ملاک تعتیین مهر المثل می باشند.
 بر قول سوم دو اشکال می شود:
 1- نسب در روایات تعیین مهر المثل ذکر نشده است آنچه در روایات آمده است نسائها آمده است نه کلمه نسب و گفتیم نساء جمع مضاف می شود و عمومیت دارد.
 2-بر لزوم رعایت ترتیب در قول دوم و سوم اشکال می شود که نساء که در روایات آمده است عام است و هم اقرب را در بر می گیرد و هم ابعد را.
 العنوان: مهر المثل
 و اما الموضوع الثانی- اقارب الام مثل اقارب الاب ام لا؟
 یستفاد من کلمات الاکابر اقوال ثلاثة:
  1. الاقارب مطلقا، نسب الی الشیخ فی الخلاف و المبسوط و المشهور من الاصحاب و اختاره جامع المقاصد ص 426 و الجواهر ص 53
  2. الاقارب مطلقا لکن الاقرب فالاقرب، نسب الی ابن حمزة
  3. خصوص قرابة الاب علی ترتب العصبات و رعایة قرب الدرجة فاذا وجدت الاخوات و العمات کان الاعتبار بالاخوات، نسب الی ابن براج
 و استدل للاول بروایة عبد الرحمن ابن ابی عبد الله عن الصادق علیه السلام المتقدمة.
 تقریب الاستدلال بها:
 ان کلمة«نسائها» فیها جمع مضاف یفید العموم [1] مضافا الی ما افاده الجواهر ص 53 من« ان اختلاف المهر بالنسبة إلى الأم و أقاربها شرفا و دناءة اختلاف بين، فلا بد من ملاحظته، لما عرفت أن ذلك نوع من التقويم‌...»
 و للثالث بان النسب انما هو من جانب الابوة دون الامومة لقوله تعالی: « و هو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا»فرقان آیة 54 [2]
  اشار الی هذا الدلیل، علامة فی القواعد بقوله«اما الام فلیست من نسبها فلایعتبر بها»
 و الاقرب الاقوی هو القول الاول تبعا للمشهور و عموم النص.
 و یرد علی دلیل قول الثالث بعدم ذکر کلمة«نسب» فی الاخبار و انما المذکور فیها کلمة«نسائها» و نساء المراة شاملة لامها بلاشبة و علی الترتیب فیه و فی القول الثانی بعموم نسائها. جامع المقاصد ص 427


[1] المنجد ص 876 النِّسْوَةُ و النُّسْوَةُ، و النِّسَاءُ و النِّسْوَانُ: جمع امرأةٍ من غير لفظها...
[2] تفسیرجوامع الجامع«الماء ای من النطفة بشرا فجعله نسبا ای فقسم البشر قسمین ذوی نسب ذکورا ینسب الیهم و صهرا ای اناثا یصاهربهن»
[3] تفسیر الکبیر«فیه بحثان 1- فی الماء قولان: ماء المطلق، «و الله خل کل دابة من ماء» خصوص النطفة لقوله«خلق من ماء دافق»«من ماء مهین» 2- المعنی: انه تعالی قسم البشر قسمین: ذوی نسب ای ذکورا ینسب الیهم یقال فلان بن فلان و فلانة بنت فلان و ذوات صهر ای اناثا یصاهرون»
[4] و مثله تقریبا تفسیر المیزان
[5] المنجد: الصِّهْر: القرابة، القبر، زوج الابنة او الاخت (داماد:شوهر دختر يا خواهر) ج أَصْهَار، الصِّهرة

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo