< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

91/02/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: اشتباه زوجتین
 در جلسه قبل نسبت به روایت دوم مطالبی بیان شد نتیجه این شد که امر دائر مدار بین تاویل روایت و طرح روایت می باشد.
 اقول
 اقرب این است که این روایت اگر چه مرسله است طرح نشود و حمل مختلف و صاحب جواهر نیز صحیح است و خلاف ظاهر هم نیست.
 اما اینکه روایت طرح نمی شود در حالیکه مرسله است به این خاطر است که در بحث حجیت دو مبنای اساسی وجود دارد یکی اینکه خبر ثقه حجت است دوم اینکه خبر موثوق به و مختار ما قول دوم می باشد خبری که موثوق به باشد و اطمینان به صحتش باشد حجت است و این اطمینان یا از ناحیه سند صورت می گیرد مثل زمانی که تمام رواتش عادل باشند و یا اگر سندش ضعیف است از قرائن خارجیه وثوق به صدور روایت از امام علیه السلام شود.
 و این خبر اگر چه مرسله است ولی موثوق به است زیرا مضمون این روایت مطابق با آنچیزی است که در این مساله فقهاء بیان کرده اند و صاحب جواهر هم فرمودند نسبت به مساله خلافی بین فقهاء وجود ندارد وقتی همه به مضمون روایت عمل کرده اند موجب می شود که وثوق به روایت پیدا شود.
 اما اینکه این دو حمل صحیح است دلیلش این است که این دو حمل موافق با واقع و خارج می باشند.
 علامه در مختلف فرمودند این مرد نصف مهر را از باب ارث از ورثه مرد می گیرد زیرا فرض این است که این زن فرزند نداشته است و این حمل مطابق با واقع است زیرا در فرض مساله این زن فرزندی از این مرد نداشته است.
 و اما حمل صاحب جواهر که تنصیف مهر بخاطر عدم مقاربت می باشد نیز از حیث خارجی صحیح است.
 نتیجه اینکه این روایت موثوق به است و دو حمل نیز صحیح است.
 تا کنون بحث در این بود که در اصل مشخص بوده است که هر کدام یک از این دو زن، زوجه کدام مرد می باشد اما در شب زفاف اشباه رخ داده است.
 اما اگر از اصل مشخص نباشد که هر یک از این دو زوجه، همسر کدام یک از این دو مرد می باشند حکم این است که هیج یک از این دو مرد حق استمتاع این دو زن را ندارند زیرا اگر کسی زنی را عقد کرده است که با اجنبیه ای مشتبه شده است هر دو زن بر او حرام است زیرا زن اجنبیه بالاصالة بر او حرام است و چون زن خودش با اجنبیه مشتبه شده است اجتناب از اجنبیه ممکن نیست مگر اجتناب از هر دوی آنها پس اجتناب از یکی آنها به این خاطر است که اجنبی است و اجتناب از دیگری بخاطر این است که اجتناب از اجنبی متوقف بر عدم استمتاع از دیگری می باشد.
 راه حل این مشکل
  1. علامه در قواعد به نقل جامع المقاصد می فرمایند این دو مرد ملزم هستند که زن خودشان را طلاق دهند و دوباره عقد کنند.
  2. صاحب جواهر ج 30 ص 382 می فرمایند این دو زن برای این دو مرد قرعه زده شوند زیرا قرعه برای هر امر مشکلی می باشد زیرا هیچ راهی برای تشخیص وجود ندارد.
  3. به حاکم شرع مراجعه کنند و حاکم این دو زن را طلاق دهد.
  4. حاکم این دو نکاح را فسخ کند بدون طلاق.
  5. خود این دو زن حق دارند این نکاح را فسخ کنند.
 جامع المقاصد ج 13 ص 311 و جواهر در ج 18 ص 382 نسبت به یکی از راهها که طلاق می باشد دو مطلب را بیان کرده اند:
 مطلب اول:
 وقتی که این دو زن را طلاق دادند و دو باره عقد کردند آیا این طلاق جزء طلاقهایی که بعد از سه طلاق نیاز به محلل دارد محسوب می شود یا نه؟
 می فرمایند این طلاق جزء سه طلاقها محسوب نمی شود.
 مطلب دوم: کیفیت طلاق این دو زن
 جامع المقاصد در ص 310 دو راه برای طلاق بیان کرده است.
 نصه: «و یتحقق الطلاق بان یطلق کل منهما زوجته من المراتین»
 می فرمایند راه اول این است که هر کدام از این دو مرد قصد می کنند که زن خودش را طلاق دهد و صیغه طلاق را جاری می کند.
 و راه دوم این است که هر کدام از این دو مرد هر دو زن را طلاق می دهد وقتی این کار انجام شود قهرا هر یک، زن خودش را طلاق داده است و بطلان طلاق زن دیگری موجب بطلان طلاق زن خودش نمی شود.
 به نظر ما هم احوط این است که این دو زن را طلاق دهند آنهم به طریق دوم زیرا طلاق در این صورت یقینی است.
 خلاصه مساله هفتم
  1. موضوع مساله هفتم این بود که اگر دو زنی که با هم عقد شده اند به خانه مرد دیگر برود و مقاربت هم انجام شود.
  2. برای این دو زن دو مهر است یکی مهر المثل که مرد اجنبی باید به این زن بدهد بخاطر مقارتب و یک مهر المسمی که از شوهرش می گیرد و اگر یکی از این دو فوت کرد نصف مهر المسمی پرداخت می شود.
  3. این زنی که شب اول با اجنبی مقاربت کرده است باید عده نگه دارد البته در صورتی که مقاربتش با مرد اجنبی محترم باشد به این معنا که یا هر دو جاهل باشند یا یکی از این دو جاهل باشد.
  4. مختار ما این شد که مهر المسمی تنصیف می شود اگر مرد در اثناء عده فوت کند و اگر زن بمیرد باز هم نصف مهر المسمی را به ورثه زن می دهند بخاطر اینکه با این زن مقاربت نشده است و یا بخاطر اینکه این زن فرزند ندارد و نصف اموال او به شوهر می رسد.
  5. در صورت اشتباه دو زوجه، این دو زن را طلاق می دهند و بعد عقد می کنند.
  6. گفتیم که بعد از رفع اشتباه این دو زن به خانه شوهرشان بر می گردند و اگر مقاربتش با اجنبی محترم بوده است باید عده نگه دارد و اگر یک از دو زوج فوت کند از دیگری ارث می برند.
 العنوان: اشتباه الزوجتین
 اقول: و الاقرب عدم طرحها و صحة الحملين.
 اما عدم الطرح مع كونها مرسلة فلما ذكرنا كراراً ان المختار هو صحته خبر الموثوق به سواء كان الوثوق به من ناحية السند او غير السند و الرواية من الثاني لمواققة ما فيها من الفروع مع نظر الاعاظم كما يظهر من كلام الجواهر المتقدم:‹‹بلااشكال ولاخلاف›› و من متن المسالة.
 واما صحة الحملين لموافقتهما مع الواقع و الخارج لعدم ولد للمراة و عدم دخول الزوج معها.
 و علي اي تقدير ما ذكر الي هيهنا علي فرض العلم و معرفة الزوجتين.
 و اما لو اشتبهت زوجة كل واحد منهما بالاخري و لايمكن التشخيص تحرمان علي الزوجين جميع الاستمتاعات منهما اذ الزوجة اذا اشتبهت بالاجنبية حرمتا لوجوب الاجتناب عن الاجنبية و لايتم الّا باجتنابهما.
 و ذكروا لحل العويصة طرقاً: 1- قواعد: الزما بالطلاق 2- صاحب الجواهر ج30 ص382:‹‹ يقرع فان القرعة لكل امر مشكل ››3- طلاق الحاكم 4- فسخ الحاكم 5- تسليط المراتين علي الفسخ و صرح جامع المقاصد ج13 ص311 و الجواهر ص382.
 انه لو وقع الطلاق لم نحتسب هذه طلقة فلو تزوج بعد الطلاق مع احديها يبقي طلقات الثلاثة علي حالها.
 و كيفية الطلاق في المفروض عيّنها الجامع المقاصد ص310 بقوله:‹‹ و يتحقق الطلاق بأن يطلّق كل منهما زوجته من المرأتين، أو يطلق كل واحدة منهما بعينها فيقع الطلاق على الزوجة و يبطل في الأجنبية››.
 اقول: و الاحوط هو الطلاق.
 ‹‹ خلاصة ما ذكر في المسالة السابعة››
  1. موضوع المسالة دخول كل من الامراتين علي زوج الاخري و وقوع المقاربة بينهما.
  2. لكل من المراتين مهر المثل عند جهلها علي الواطي الاجنبي و مهر المسمي علي زوجها و نصف المهر المسمي علي تقدير موتها او موت زوجها.
  3. و تعتد المراة اذا كان الوطي محرماً لجهلهما او جهل احدهما بعدم حرمة بينهما و لاعدة مع علمهما بحرمة المقاربة.
  4. المختار تنصيف مهر المسمي عند موت الزوج اثناء العدة للنص و عند موت الزوجة لعدم الدخول او لعدم ولدها.
  5. و المختار تطليق كلتا المراتين عند عدم تشخيص الزوجة هذا عن زوجة هذا.
  6. ترجع كل زوجة الي زوجها و تعتد للوط لو كان الوط محترماً ورث كل من الزوجين عن الاخر عند الموت في العدة.
 
 
 
 
 
 
 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo