< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بقاء عیب عنین
 ادله قول اول بیان شد.
 اما ادله قول دوم (باید از راه دیگری غیر قسم وارد شد):
 روایات
 1- وسائل، ج21، باب 15 از ابواب عیوب، ح 2 «عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ بَعْضِ مَشِيخَتِهِ قَالَ قَالَتِ امْرَأَةٌ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَوْ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ رَجُلٍ تَدَّعِي عَلَيْهِ امْرَأَتُهُ أَنَّهُ عِنِّينٌ وَ يُنْكِرُ الرَّجُلُ قَالَ تَحْشُوهَا الْقَابِلَةُ الْخَلُوقَ وَ لَا تُعْلِمُ الرَّجُلَ وَ يَدْخُلُ عَلَيْهَا الرَّجُل فَإِنْ خَرَجَ وَ عَلَى ذَكَرِهِ الْخَلُوقُ كَذَبَتْ وَ صَدَقَ وَ إِلَّا صَدَقَتْ وَ كَذَب»
 عبدالله بن فضل از بعض اساتیدش نقل می کند که مردی یا زنی از امام صادق سوال کرد که اگر زنی بگوید شوهرش عنین است و مرد هم انکار کند چه باید کرد؟ حضرت فرمود قابله خلوق را به بدن زن می زند و به شوهرش هم نمی گوید و مرد هم با این زن مقاربت می کند و بعد از مقاربت اگر خلوق بر آلت مرد بود زن دروغ می گوید و مرد راست می گوید و اگر خلوق بر آلت مرد نبود زن راست می گوید و مرد دروغ می گوید.
 2- همان، ح 3: «غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ادَّعَتِ امْرَأَةٌ عَلَى زَوْجِهَا عَلَى عَهْدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع- أَنَّهُ لَا يُجَامِعُهَا وَ ادَّعَى أَنَّهُ يُجَامِعُهَا فَأَمَرَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنْ تَسْتَذْفِرَ بِالزَّعْفَرَانِ ثُمَّ يَغْسِلَ ذَكَرَهُ فَإِنْ خَرَجَ الْمَاءُ أَصْفَرَ صَدَّقَهُ وَ إِلَّا أَمَرَهُ بِطَلَاقِهَا»
 غیاث بن ابراهیم می گوید امام صادق علیه السلام فرمودند زنی در زمان امیرالمومنین ادعا کرد که شوهرم با من مقاربت نمی کند و مرد ادعا کرد که نه من مقاربت می کنم امیرالمومنین به زن امر کردند که تو خودت را با زعفران خوشبو کن و بعد به مرد گفتن آلتت را بشوی بعد به مرد گفتن با زن مقاربت کن اگر آب زردی از مرد بیرون آمد مرد راست می گوید و زن دروغ و الا حضرت به مرد امر می کردند که زن را طلاق بده.
 تقریب استدلال به دو روایت: در هر دو روایت قسم نیامده بود و دو راه بیان شد که یکی استعمال خلوق بود و دیگری استعمال زعفران بود.
 ان قلت: این دو روایت در جایی است که اختلاف در اصل وجود عنین بودن است در حالی که بحث ما در جایی است که اصل عنین بودن را قبول دارند اما اختلاف در بقاء دارند.
 قلت: جواب این اشکال در جواهر، ج 30، ص 356 آمده است و این چنین می فرمایند: « اللهم إلا أن يقال بعد فرض اعتبار ذلك شرعا: لا فرق فيه بين الحالين»
 می فرمایند: ما از این دو روایت می فهمیم که استعمال خلوق و زعفران دو راه برای رفع اختلاف است و وقتی ثابت شد این دو راه شرعی است فرق ندارد که این اختلاف در اصل وجود عنین باشد یا در بقاء عنین باشد.
 اقول: از این دو روایت و روایاتی که قبلا خواندیم چهار راه برای حل این دعوا بیان شده است:
 1. قرار گرفتن در آب سرد.
 2. ادرار کردن در خاکستر.
 3. استعمال خلوق.
 4. استعمال زعفران.
 و قبلا گفتیم این راه هایی که بیان شده موضوعیت ندارد بلکه راهی برای رسیدن به عنین بودن است پس می توانیم بگوییم این دو قول در طول هم است به این بیان که برای حل اختلاف به این راه ها تمسک می کنیم و اگر با ضمیمه قرائنی مثل قول دکترها این اختلاف حل شد که حکم به همان می شود اما اگر از این راه ها و قرائن موجود، اختلاف حل نشده نوبت به قسم می رسد.
 پس ابتدا به قول دوم عمل می شود و اگر نشد به قول اول عمل می شود و این موافق احتیاط است و قبلا در جلسه 10/12/90 هم جمله‌ای از جواهر نقل کردیم که فرمودند با تمسک به این طرق قطع به عنین بودن یا نبودن حاصل می شود و نوبت به قسم نمی رسد و اگر قطع حاصل نشد نوبت به قسم می رسد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo