< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: رتق
 گفتیم که رتق موجب خیار است و اختلافی هم نیست.
 اما اختلاف در کیفیت رتق است که چه نوع رتقی موجب خیار است.
 اقوال:
 قول اول: به مسالک نسبت داده شده است که زمانی خیار ثابت است که نزدیکی هیچ مردی با این زن امکان نداشت باشد.
 قول دوم: مختار جامع المقاصد و جواهر است که خیار در عیبی است که زن قابلیت مقاربت را مطلقا نداشته باشد یا اینکه قابلیت مقاربت کامل را نداشته باشد.
 ادله قول اول:
 1- قول لغویون: معنای رتق لغتة این است که نزدیکی امکان نداشته باشد.
 المنجد، «رتق الشیء:سدّه و اغلقه».
 ظاهر این الفاظ این است که ورود برای هیچ موجودی ممکن نیست.
 لسان العرب: «و الرتَق بالتحریک مصدر... الرتقاء المراة المنضمة الفرج التی لایکاد الذکر یجوز فرجها لشدة انضمامه»
 رتقاء زنی است که به هیچ عنوان مقاربت با او امکان نداشته باشد.
  و مثل لسان العرب، جامع المقاصد، ج 13، ص 243 است که از صحاح اللغه و قاموس اللغه نقل می کند که مقاربت برای هیچ کس به هیچ عنوان ممکن نباشد.
 پس معنای لغوی رتق با قول اول سازگار است.
 2- قول اول به اصالة اللزوم نزدیک تر است. چون عقد نکاح از عقود لازم است و ثبوت خیار هم خلاف اصل و نیاز به دلیل دارد و زمانی که دلیل متقنی نباشد، به مقتضای اصالت اللزوم عمل می شود و در نتیجه حکم به عدم خیار می کنیم.
 ادله قول دوم:
 رتق در عفل موضوعا یا حکما داخل است به این معنا که رتق یکی از مصادیق عفل است یا این که حکم رتق همان حکم عفل است و گفتیم که عفل موجب خیار است و لو اینکه وطئ ناقص ممکن باشد.
 جامع المقاصد، ص 244 به علامه در کتاب تحریر نسبت داده که مراد از رتق همان عفل است و معنایشان یکی است و همچنین به شیخ طوسی نسبت داده که «ان القرن الذی یسمی بالعفل ایضا عند اهل الخبرة مساو مع الرتق» قرن و عفل و رتق به یک معنا است و حکمشان هم یکی است.
 و به همین معنی جواهر، ج 30، ص 338 اشاره کرده که رتق موضوعا داخل در عفل است.
 و اگر قائل شدیم که موضوعا یکی نیستند و دو مرض جداگانه هستند، حکمشان یکی است بخاطر علتی که در باب قرن آمده و شامل رتق و امثال آن می شود که دو روایت به این علت عام اشاره دارد:
 1- وسائل 21، ص 308، باب 1 من ابواب العیوب و التدلیس، ح 3: «حَسَنِ بْنِ صَالِحٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ امْرَأَةً فَوَجَدَ بِهَا قَرْناً قَالَ هَذِهِ لَا تَحْبَلُ وَ يَنْقَبِضُ زَوْجُهَا مِنْ مُجَامَعَتِهَا تُرَدُّ عَلَى أَهْلِهَا الْحَدِيث»
 حسن بن صالح می گوید از امام صادق علیه السلام سوال کردم که مردی با زنی ازدواج کرده و او مبتلی به قرن می باشد حال چه کند؟ حضرت فرمودند که این زن قابلیت بارداری را ندارد و مرد نمی تواند با او نزدیکی کند لذا نکاح رد می شود.
 جمله «لاتحبل و ینقبض زوجها...» به منزله علت است یعنی دلیل رد این است که زن قابلیت بارداری ندارد و زوج نمی تواند مقاربت کند.
 این روایت در باب قرن است اما با قاعده «العلة تعمم و تخصص» شامل عفل، رتق و... می شود.
 2- المصدر، ح 4: «أَبِي الصَّبَّاحِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ذَكَرَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ تُرَدُّ عَلَى أَهْلِهَا صَاغِرَةً وَ لَا مَهْرَ لَهَا الْحَدِيث»
 این روایت هم مثل روایت قبل علتی برای رد دارد که شامل رتق هم می شود.
 پس، از جمله ای که در این دو روایت به منزله علت است استفاده می شود که هرچیزی که مانع بارداری و مقاربت باشد، باعث فسخ می شود چه قرن باشد چه عفل و چه رتق و...
 جواهر، ص 337 می فرماید «و لما في خبر أبي الصباح و الحسن بن صالح مما هو كالتعليل للرد بالفعل و القرن بعدم القدرة على الجماع، بل الظاهر دخوله في الفعل...»
 می فرمایند رتق اگر موضوعا داخل در عفل نباشد، حکما داخل است چون علتی که در عفل و قرن در روایات آمده در رتق هم موجود است و به تبع آن خیار هم ثابت می شود و لو اینکه مقاربت ناقص ممکن باشد.
 خلاصه اینکه گفتیم رتق اولا داخل در عفل است چون رتق، قرن و عفل مترادف هستند کما تقدم سابقا
 ثانیا اگر داخل در عفل نباشد اما حکم عفل شامل رتق هم می شود چون علت خیار در عفل در رتق هم می باشد.
 بعضی امکان دارد این گونه بگوید: رتق داخل در زمانه است چون گفتیم که زمانه عیبی است که امکان دارد در همه حیوانات ظاهر شود و جای خاصی هم ندارد و می تواند در همه اعضاء بدن ظاهر شود و با طولانی شدن، زمانه بر آن صادق است، و رتق هم یکی از عیوبی است که طولانی است و زمانه می تواند شاملش شود در نتیجه روایاتی که دال بر این بود که زمانه، موجب فسخ می شود شامل فسخ رتق هم می شود.
 اقوی این است که رتق موجب فسخ است به تبع مشهور البته زمانی که زوج نتواند به هیچ عنوان با زن مقاربت کند و لو اینکه فرد دیگری بتوان مقاربت کند چون اولا غرض از نکاح که مقاربت است حاصل نیست در نتیجه خیار ثابت است و ثانیا حکم عفل و قرن و شاید زمانه، شامل رتق هم می شود چه موضوعا و چه حکما.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo