< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: قرن
 شرایع:
 « و أما القرن فقد قيل هو العفل و قيل هو عظم ينبت في الرحم يمنع الوطء و الأول أشبه فإن لم يمنع الوطء قيل لا يفسخ به لإمكان الاستمتاع و لو قيل بالفسخ تمسكا بظاهر النقل أمكن»
 جامع المقاصد، ج13، ص 237 متنا تقریبا مثل شرایع فرموده است.
 مستفاد از عبارت شرایع و قواعد و جواهر، ج 30، ص 332 در شرح این عبارت شرایع و جامع المقاصد، ص 237٬ در شرح عبارت قواعد، این است که در قرن از چهار جهت بحث می شود:
 1- آیا قرن به فتح است یا نه؟
 2- معنای قرن چیست؟
 3- آیا قرن مطلقا عیب است یا مشروط به شرطی است؟
 4- دلیل بر خیار مرد چیست؟
 جهت اول: جامع المقاصد، ص 237 درباره ضبط قرن می فرمایند: «و الدائر على ألسنتهم -ای الفقهاء- فتح الراء، و على ألسنة أهل اللغة تسكينها»
 چیزی که در بین فقها مشهور است فتحه دادن راء است و اما اهل لغت راء را ساکن می دانند.
 جهت دوم: درباره تعریف قرن دو قول می باشد که در شرایع هم به آن اشاره شده است:
 1- قرن گوشتی است که دهانه رحم زن به وجود آماده که مانع از وطئ می باشد و به آن گوشت عفل می گویند.
 2- قرن استخوانی است که در رحم بوجود آمده و مانع از وطئ است.
 جامع المقاصد، ص 238 به شیخ طوسی در مبسوط این گونه نسبت می دهد: «و قال أهل الخبرة: العظم لا يكون في الفرج لكن يلحقها عند الولادة حال ينبت اللحم في الفرج، و هو الذي يسمى العفل يكون كالرتق سواء و مثل ذلك قال المصنف في التحرير... قال (فی التحریر): و الألفاظ الثلاثة مترادفة حينئذ...»
 اهل خبره می گویند در رحم زن جایی برای استخوان نیست، پس قرن همان عفل است. سپس جامع المقاصد می گوید علامه در تحریر فرموده: سه لفظ قرن، عفل و رتق مترادف هستند و یک معنا دارند و آن قطعه گوشت مانع از وطئ است.
 صاحب الجواهر، ص 333 درباره تعریف قرن این گونه فرموده:
 « و كان هذا الخلاف قليل الجدوى بعد تصريح النصوص بكون القرن عيبا و العفل كذلك، فالحكم ثابت على تقديري الاتحاد و التعدد و إن زاد عدد العيوب على الثاني دون الأول، و هي ليست ثمرة معتدا بها»
 اختلافی که در تعریف قرن است، فایده ای ندارد چون در روایات تصریح شده است که مرد هم در قرن و هم در عفل خیار فسخ دارد چه این دو یکی باشند یا نه دوتا باشند. بله اگر ما بگوئیم که قرن و عفل دو عیب هستند، عیب های زن بیشتر می شوند و اگر بگوئیم که یک عیب هستند عیب های زن کمتر می شوند که این هم مهم نیست که تعداد عیوب زیاد باشد.یا کم.
 جهت سوم: آیا مطلقا قرن عیب است یا مشروط است؟
 در این جهت هم دو قول است:
 1- عیب بودن قرن زمانی است که مانع از وطئ باشد و الا حق فسخ وجود ندارد. چون غرض از نکاح استمتاع است و اگر قطعه گوشت مانع وطئ شد، حق فسخ وجود دارد اما اگر این قطعه گوشت مانع وطئ نباشد مثل قطعه گوشتی است که در جای دیگر بدن ظاهر شود که موجب فسخ نمی شود.
 2- قرن مطلقا عیب است چه مانع وطئ باشد چه نباشد به دلیل اطلاق روایات.
 قول اول را نسبت به شیخ طوسی، قاضی ابن براج و شهید در مسالک داده اند.
 صاحب الجواهر، ص 334 قول دوم را قبول کرده و فرموده: « بل هو-ای الفسخ- الأقوى لإطلاق الأدلة»
 شرایع فرمود امکان دارد قائل به قول دوم که قرن مطلقا عیب شویم بلکه اقوی همین قول است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo