< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بررسی اقوال اربعة در عده متعه
 گفتیم که در این مساله چهار قول است قول چهارم که گفتیم متروک است.
 اما قول اول-دو حیض-
 صاحب جامع المقاصد، ج 13، ص 42 می فرمایند: «انّ قول الشیخ احوط و اقرب الی یقین البراءاة»
 می فرمایند قول جناب شیخ احوط است و موجب یقین به برائت می باشد.
 صاحب جواهر، ج 30، ص 199 هم همان قول شیخ را مقدم می دانند.
 صاحب جواهر می فرمایند کلام اصحاب در این بحث منقح نیست که مراد از دو حیض چیست آیا مراد این است که این دو حیض هر دو کامل باشند یا هر دو ناقص باشند یا یکی ناقص و یکی کامل باشند بعد می فرمایند:
 « أن الذي ينساق إلى الذهن الأول الذي هو مقتضى الأصل»
 می فرمایند متبادر به ذهن این است که دو حیض کامل مراد باشد زیرا مقتضای اصل هم همین است همانطور که صاحب جامع المقاصد فرمودند که احوط این است که دو حیض کامل باشد.
 و بعد صاحب جواهر می فرمایند قول شیخ مجمع نصوص هست یعنی دو حیض را همه روایات قبول دارند که اگر دو حیض باشد از عده خارج شده است و اقوی الاقوال نیز می باشد حیث قال:
 «و بذلك كله يظهر لك اجتماع النصوص جميعها على الحيضتين بناء على الاجتزاء بالدخول في الحيضة الثانية على كل حال فلا ريب في أن الأقوى اعتبار الحيضتين بما عرفت مما لا يصلح غيره لمعارضته و لو للشذوذ و الندرة»
 می فرمایند اگر بگوییم یک حیض کامل و دخول در حیض دوم کافی است با همه روایات سازگاری دارد و بعد می فرمایند اقوی قول به دو حیض می باشد و بقیه اقوال نمی توانند با این قول معارضه کنند اگر چه ضعف اقوال دیگر بخاطر نادر بودنشان باشد.
 اینکه صاحب جواهر فرمودند قول جناب شیخ مجمع نصوص است با قبول دو امر تقریبا قابل قبول است:
 1- اکتفا کردن به دخول در حیض دوم، که در این صورت قول شیخ با قول ابن بابویه که یک حیض و نصف حیض بود موافق می شود و قول شیخ با روایات این قول هم موافق می باشد.
 2- بگوییم مراد شیخ مفید از طهرین، دو طهر کامل باشد زیرا دو طهر تلازم دارد با دو حیض که قول شیخ بود.
 علی ای حال عده در این فرض دو حیض کامل می باشد و این قول موافق با احتیاط نیز می باشد.
 اما عده زنی که حیض نمی شود و یائسه هم نیست.
 صاحب جواهر ج 30 ص199 متناً می فرمایند: ‹‹ فخمسة و اربعون يوما ››
 و بعد صاحب جواهر شرحا می فرمایند: «اجماعا بقسمیه و نصوصا»
 وسائل، ج 21، ص 51، باب 22، ح2: «أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ بزنطی الرِّضَا ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع قَالَ عِدَّةُ الْمُتْعَةِ خَمْسَةٌ وَ أَرْبَعُونَ يَوْماً وَ الِاحْتِيَاطُ خَمْسٌ وَ أَرْبَعُونَ لَيْلَة»
 حضرت فرمودند عده متعه چهل و پنچ روز می باشد و احتیاط این است که چهل و پنج شب باشد.
 این روایت اگر چه مطلق است ولی به روایاتی که عده زنی را که حائض می شود بیان کرده اند تخصیص می خورد و این روایت مختص به موردی می شود که زن حیض نمی شود.
 صاحب جواهر می فرماید مراد از چهل و پنج شب: «یعنی یوما و لیالیها»
 می فرمایند مراد این است که چهل و پنج شبانه روز عده نگه دارد
 متن جامع المقاصد، ج 13، ص 40 مثل شرایع است.
 تحریر الوسیله هم همین را قبول دارند.
 عده وفات در متعه
 صاحب جواهر، ج 30، ص 200 می فرماید:
 «و تعتد المتمتع بها الحرة من الوفاة و لو لم يدخل بها إجماعا بأربعة أشهر و عشرة أيام إن كانت حائلا وفاقا للمشهور»
 می فرمایند عده وفات زن حره در عقد متعه اگر حامله نباشد چهار ماه و ده روز می باشد ولو اینکه دخول هم نشده باشد.
 جامع المقاصد ج 13، ص 40 هم همین قول را بیان می کنند با اضافه کردن یک قید اضافه : «کما فی الدوام»

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo