< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد ری شهری

کتاب الحج

99/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقیگذر سالم از کمینگاه (4)

وَ سَلامَةَ المِرصاد.[1]

صحبت در تبیین معنا و مصداق «مرصاد» بود که عبور سالم از آن را در این جمله از خداوند متعال خواستاریم. اشاره شد که این کلمه می‌تواند به معنای کمینگاه یا گذرگاه و صراط باشد و هر کدام از آنها، دارای مصداق‌های اخروی و دنیوی است.

در جلسه قبل روایتی خواندیم که در آن، دو مورد از مصداق‌های عینی صراط به عنوان یکی از دو معنای مرصاد آمده بود. مصداق صراط دنیوی امام معصوم و مصداق اخروی آن، پل صراط روی دوزخ بود. افزون بر این، در روایات برای «صراط مستقیم» مصداق‌های دیگری نیز بیان شده است، مانند: دین اسلام، کتاب خدا، شناخت خدا، محبت خدا و عبادت او.

این مصداق‌ها را در پرتوی از تفسیر اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به تفصیل آورده‌ایم[2] و توضیح داده‌ایم که همه آنها به یک معنا برمی‌گردند و آن چیزی جز عبادت خداوند سبحان و اطاعت از او نیست. زیرا ره‌نمودهای وحی و انبیا و اوصیای آنان، زمینه‌ساز شناخت و محبت خدا و در نهایت موجب عبادت و اطاعت اوست.

کسی که در این دنیا از رهنمودهای الهی پیروی نماید و در صراط مستقیم گام بردارد، در آخرت از گذرگاه جهنم به سلامت عبور می‌کند. هر چه انسان در اینجا بیشتر گرفتار آلودگی‌های اخلاقی و عملی گردد و از صراط مستقیم، منحرف شود، لغزشگاه‌ او در گذرگاه دوزخ شدیدتر می‌شود و سرعتش هنگام عبور از آن کاهش می‌یابد. از این رو، هر کس متناسب با پرونده اعمالش، از این گذرگاه عبور می‌کند. این مطلب در روایات، با تعابیر گوناگون بیان شده است. در اینجا به سه روایت نبوی در این باره اشاره می‌گردد. رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) ـ طبق نقل ـ می‌فرماید:

الناسُ على الصِّراطِ، فَمُتَعَلِّقٌ بِيَدٍ، و تَزُولُ قَدَمٌ، و مُستَمسِكٌ بِقَدَمٍ.[3]

بر صراط، برخى از مردم با دست آويزان‌اند، برخى پاىْ لغزان، و برخى پا برجا.

الناسُ عليهِ كالبَرقِ و كَطَرفَةِ العَينِ و كَأجاوِدِ الخَيلِ و الركابِ و شَدّاً على الأقدامِ، فَناجٍ مُسَلَّمٌ، و مَخدوشٌ مُرسَلٌ، و مَطروحٌ فيها.[4]

هنگام عبور از آن (صراط)، برخى از مردم چون برق مى‌گذرند، برخى چون چشم به هم زدنى، برخى مانند اسبان و شتران تندرو و برخى مانند افراد پاى‌بسته. پس عدّه‌اى حتماً نجات مى‌يابند و عدّه‌اى زخمى و خونى به آهستگى مى‌گذرند و عدّه‌اى در آن (دوزخ) مى‌افتند.

فمِنهُم مَن يَمضِي علَيهِ كَلَمحِ البَرقِ، و مِنهُم مَن يَمضِي علَيهِ كَمَرِّ الرِّيحِ، و مِنهُم مَن يُعْطى‌ نُوراً إلى مَوضِعِ قَدَميهِ، و مِنهُم مَن يَحبُو حَبواً، و تَأخُذُ النارُ مِنهُ بِذُنوبٍ أصابَها.[5]

عدّه‌اى، از صراط همچون برق مى‌گذرند و عدّه‌اى همچون باد، و به عدّه‌اى ديگر، نورى داده مى‌شود كه جلوى پايشان را روشن مى‌بينند، و عدّه‌اى چهار دست و پا مى‌گذرند و به سبب گناهانى كه كرده‌اند، آتش قسمتى از آنها را فرا مى‌گيرد.

بر پایه روایتی دیگر از آن حضرت، سرعت برخی از افراد هنگام عبور از صراط و حسابرسی به قدری زیاد است که آنها متوجه حسابرسی و صراط نمی‌شوند. متن روایت چنین است:

إذا كانَ يَومُ القِيامَةِ أنْبَتَ اللَّهُ لِطائفةٍ مِن امّتي أجْنِحَةً، فيَطيرونَ مِن قُبورِهم إلى‌ الجِنانِ يَسْرَحونَ فيها و يَتَنعَّمونَ كيفَ شاؤوا، فتَقولُ لهُمُ المَلائكَةُ: هَل رَأيْتُم حِساباً؟ فيقولونَ: ما رَأينا حِساباً، فيقولونَ: هَل جُزْتُم على‌ الصِّراطِ؟ فيقولونَ: ما رَأينا صِراطاً، فيقولونَ لَهُم: هَل رَأيْتُم جَهَنّمَ؟ فيقولونَ: ما رَأيْنا شَيئاً، فتقول المَلائكَةُ: مِن امّةِ مَن أنتُم؟ فيقولونَ: مِن امّةِ محمّدٍ صلى الله عليه و آله.[6]

در روز رستاخيز، خداوند براى گروهى از امّت من، بال‌هايى مى‌روياند كه با آنها از گورهاى خود به بهشت پرواز مى‌كنند و در آن، به گشت و گذار مى‌پردازند و هر گونه بخواهند، از نعمت‌هايش برخوردار مى‌شوند. فرشتگان از آنها مى‌پرسند: آيا حسابرسى شديد؟ می‌گویند: ما حسابى نديديم. مى‌پرسند: آيا از صراط گذشتيد؟ می‌گویند: ما صراطى نديديم. مى‌پرسند: آيا دوزخ را ديديد؟ می‌گویند: ما چيزى نديديم. فرشتگان مى‌گويند: شما از امّتِ كه هستيد؟ پاسخ مى‌دهند: از امّت محمّد صلى الله عليه و آله.

در برخی از روایات، به عواملی که موجب می‌شود، انسان با سرعت و به سلامت از پل صراط بگذرد نیز اشاره شده است. چه اینکه در ادامه روایت پیشین، آمده است که وقتی فرشتگان از آنها می‌پرسند اعمال شما در دنيا چه بود که اینگونه وارد بهشت شدید، در پاسخ، این دو عامل مهم را بیان می‌کنند:

كُنّا إذا خَلَونا نَسْتَحي أنْ نَعْصِيَهُ، و نَرْضى‌ باليَسيرِ مِمّا قَسمَ لَنا.[7]

ما در خلوت و تنهايىِ خود، از معصيت خدا شرم مى‌كرديم، و به همان اندكْ روزى‌اى كه قسمت ما شده بود، خشنود بوديم.

همچنین در روایتی دیگر از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) وضو گرفتن به صورت کامل، عامل عبور سریع از صراط دانسته شده است:

أسبِغِ الوُضُوءَ، تَمُرَّ على الصِّراطِ مَرَّ السَّحابِ.[8]

وضو را كامل بگير تا از صراطْ همچون ابر بگذرى.

عبدالعظیم حسنی(علیه‌السلام) ـ طبق نقل ـ از امام هادی(علیه‌السلام) روایتی را نقل نموده است که در آن، حضرت موسی(علیه‌السلام) پرسش‌هایی را از خداوند سبحان پرسیده و پاسخ شنیده است. یکی از این پرسش و پاسخ‌ها اینگونه است:

إلهى! فَما جَزاءُ مَن تَلا حِكمَتَكَ سِرّاً و جَهراً؟ قالَ: يا موسى‌! يَمُرُّ عَلى‌ الصِّراطِ كَالبَرقِ‌.[9]

خدايا! پاداش كسى كه كتاب حكمت تو را در نهان و آشكارا بخواند، چيست؟ فرمود: اى موسى! او از صراط، مانند برق خواهد گذشت.

يكى از نام‌هاى تورات، «حكمت» بوده است، همان طور كه قرآن كريم نيز «حكمت» ناميده شده است. و کسی که کتاب خدا را پنهانی و آشکارا تلاوت کند، با سرعت برق از روی صراط می‌گذرد.

در مقابل، برخی کارها موجب کُند شدن عبور انسان از روی پل صراط می‌گردد تا جایی که برخی از گناهان همچون ظلم و حق الناس، موجب می‌شود که ظالم از این پل به درون دوزخ سقوط کند. امام صادق(علیه‌السلام) در تفسیر آیه ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ﴾[10] می‌فرماید:

قَنطَرَةٌ على الصِّراطِ لا يَجُوزُها عبدٌ بِمَظلِمَةٍ.[11]

پلى است روى صراط كه هر بنده‌اى مظلمه‌اى به گردن داشته باشد، نمى‌تواند از آن بگذرد.

بحث فقهی

موضوع: تروک احرام: حکم آمیزش اکراهی

یادآوری

بحث در باره دومین مورد از تروک احرام، یعنی نساء بود. حضرت امام مباحث مربوط به آن را در پنج مسئله آورده است که ما تا کنون سه مسئله از را خوانده‌ایم[12] و اینک مسئله چهارم.

مسئله چهارم

این مسئله مربوط به کفاره‌ای است که به خاطر آمیزش در احرام بر زن واجب می‌گردد که در صورت اکراهی بودن یا مطاوعه داشتن وی، حکم آن متفاوت است. متن مسئله چنین است:

لو جامع امرأته المحرمة فإن أكرهها فلا شي‌ء عليها و عليه كفارتان، و إن طاوعته فعليها كفارة و عليه كفارة.[13]

اگر با زن خودش كه در حال احرام است نزديكى نمايد‌، چنانچه او را مجبور كرده‌ باشد چيزى بر زن نيست و بر مرد دو كفاره واجب است و اگر زن با او همراهی كند بر زن يك كفاره و بر مرد هم يك كفاره واجب است.

پیش از بیان روایات مربوط به این بحث، به حکم تکلیفی آن اشاره می‌گردد. روشن است که اگر زن مطاوعت داشته باشد، حکم او مانند مرد است، یعنی متناسب با نوع احرام و زمان انجام این عمل، گاهی موجب فساد نسبی حج او می‌گردد و باید سال آینده نیز حج به جا آورد، اما اگر مطاوعت نداشته باشد و مجبور به این کار شده باشد، این سؤال قابل طرح است که آیا حج زن صحیح است یا این عمل موجب فساد نسبی حج او می‌گردد؟

پاسخ این است که حج او صحیح است و همان طور که صاحب جواهر فرموده، اختلافی در این مسئله وجود ندارد، می‌فرماید:

لو أكرهها كان حجها ماضيا و لا تحتاج الى قضاء بلا خلاف أجده بل و لا إشكال، للأصل و ظاهر النصوص عموما و خصوصا.[14]

اگر زن را مجبور کند [که در حال احرام آمیزش کند] حج زن پابرجاست و نیاز به قضا کردن ندارد، بدون آنکه نظر مخالفی در این باره بیابم، بلکه این حکم بدون اشکال است، به دلیل اصل و ظاهر نصوص عام و خاص.

جمله «لو اکرهها کان حجها ماضیا» فرمایش محقق حلی در شرائع است و ادامه آن، شرح صاحب جواهر است و مقصود از اصل نیز یا اصالة الصحة است یا اشاره به قواعد عامه‌ای مثل حدیث رفع است که «ما أكرهوا عليه» یکی از موارد آن می‌باشد.

فرض در این مسئله این است که مرد، همسرش را مجبور به این کار کند، به همین جهت صاحب جواهر در ادامه، حکم آنجا که مرد مجبور به این کار شود را نیز همین گونه دانسته است، یعنی حج او صحیح است، می‌فرماید:

و كذا لو أكره هو كما صرح به في محكي التذكرة و المنتهى مشعرا بالإجماع عليه، و هو كذلك ضرورة عدم الفرق و إن ذكرت النصوص صورة المكرهة باعتبار غلبة وقوعها و تعارف حصولها لا العكس.[15]

همچنین است اگر مرد مجبور شود، کما اینکه در آنچه از تذکرة و منتهی نقل شده، بدان تصریح شده است و اشاره شده که این حکم اجماعی است. این حکم درست است، زیرا فرقی میان آنها [از این جهت] نیست، اگر چه آنچه در روایات آمده فرضی است که زن مجبور شده است، ولی به این دلیل است که این فرض، فرض غالبی و متعارف است نه عکس آن.

در مورد بحث کفاره نیز این مسئله اجماعی است که در صورت اکراه، مرد باید دو کفاره بدهد، یکی برای خودش و یکی هم از طرف همسرش که او را مجبور به این کار کرده است. صاحب جواهر در ادامه مطلب فوق، می‌نویسد:

نعم كان عليه أي الزوج المكرِه المحرم كفارتان بدنتان بلا خلاف أجده فيه، بل عن الخلاف الإجماع على لزوم كفارتين بجماعها محرمين.[16]

بله بر عهده اوست ـ یعنی مردی که در حال احرام همسرش را مجبور به این کار کرده ـ که دو شتر به عنوان کفاره بدهد، بدون آنکه نظر مخالفی در این باره بیابم، بلکه در الخلاف آمده که لزوم پرداخت دو کفاره بر مرد بر اثر آمیزش [اکراهی] با همسرش، در صورتی که هر دو محرم بوده باشند، اجماعی است.

روایات

افزون بر اجماع، برای اثبات این حکم به چندین روایت تمسک شده است که آنها را از وسائل می‌خوانیم:

روایت اول

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ بَاشَرَ امْرَأَتَهُ وَ هُمَا مُحْرِمَانِ مَا عَلَيْهِمَا فَقَالَ إِنْ كَانَتِ الْمَرْأَةُ أَعَانَتْ بِشَهْوَةٍ مَعَ شَهْوَةِ الرَّجُلِ فَعَلَيْهِمَا الْهَدْيُ جَمِيعاً وَ يُفَرَّقُ بَيْنَهُمَا حَتَّى يَفْرُغَا مِنَ الْمَنَاسِكِ وَ حَتَّى يَرْجِعَا إِلَى الْمَكَانِ الَّذِي أَصَابَا فِيهِ مَا أَصَابَا وَ إِنْ كَانَتِ الْمَرْأَةُ لَمْ تُعِنْ بِشَهْوَةٍ وَ اسْتَكْرَهَهَا صَاحِبُهَا فَلَيْسَ عَلَيْهَا شَيْ‌ءٌ.[17]

«سلیمان بن خالد» در این روایت صحیحه می‌گوید:

از امام صادق(علیه‌السلام) پرسیدم: مردى که با همسرش در حالى‌كه هر دو مُحرم‌اند، نزديكى مى‌كند چه چيزى بر عهده آن‌ها است‌؟ فرمود: اگر زن با شهوت خود به شهوت مرد كمک كند، بر عهده هر دوی آن‌ها قربانى است و بين آن‌ها جدايى مى‌افتد تا هنگامى كه از اعمال فارغ شوند و به آن جایی که مرتکب آن عمل شده‌اند، برگردند. و اگر زن با شهوت خود كمک نكند و همسرش او را مجبور كند، چيزى بر عهده آن زن نيست.

روایت دوم

وَ فِي مَعَانِي الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ أَ رَأَيْتَ مَنِ ابْتُلِيَ بِالْجِمَاعِ مَا عَلَيْهِ قَالَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ وَ إِنْ كَانَتِ الْمَرْأَةُ أَعَانَتْ بِشَهْوَةٍ مَعَ شَهْوَةِ الرَّجُلِ فَعَلَيْهِمَا بَدَنَتَانِ يَنْحَرَانِهِمَا وَ إِنْ كَانَ اسْتَكْرَهَهَا وَ لَيْسَ بِهَوًى مِنْهَا فَلَيْسَ عَلَيْهَا شَيْ‌ءٌ الْحَدِيثَ.[18]

شیخ صدوق در معانی الاخبار حدیثی را از امام صادق(علیه‌السلام) نقل نموده که همه راویان واقع در سند آن، امامی و ثقه هستند. در بخشی از این حدیث آمده است:

[از ایشان] پرسیدم: نظرتان در باره کفاره کسی که [در حال احرام] مبتلا به آمیزش شده چیست؟ فرمود: باید یک شتر قربانی کند و اگر زن نیز با شهوت خود به شهوت مرد كمک کرده، بر عهده آن‌هاست که دو شتر قربانى کنند و اگر زن مجبور شده و چنین کاری را قصد نداشته است، چيزى بر عهده او نيست....

روایت سوم

وَ [مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ مُحْرِمٍ وَاقَعَ أَهْلَهُ قَالَ قَدْ أَتَى عَظِيماً قُلْتُ أَفْتِنِي فَقَالَ اسْتَكْرَهَهَا أَوْ لَمْ يَسْتَكْرِهْهَا قُلْتُ أَفْتِنِي فِيهِمَا جَمِيعاً قَالَ إِنْ كَانَ اسْتَكْرَهَهَا فَعَلَيْهِ بَدَنَتَانِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنِ اسْتَكْرَهَهَا فَعَلَيْهِ بَدَنَةٌ وَ عَلَيْهَا بَدَنَةٌ... .[19]

«علی بن ابی حمزة بطائنی» در این روایت موثقه می‌گوید:

از امام کاظم(علیه‌السلام) در باره محرمى كه با همسرش آمیزش کرده، پرسيدم. فرمود: گناه بزرگى انجام داده! گفتم: حكم آن را برایم بيان فرماييد! فرمود: آيا زن را به اين كار مجبور كرده يا مجبور نكرده است‌؟ عرض كردم: حكم هر دو مورد را بفرماييد! فرمود: اگر زنش را مجبور كرده، بر عهده اوست که دو شتر قربانى کند و اگر مجبور نكرده، يک شتر بر عهده اوست و یک شتر بر عهده زن... .

روایت چهارم

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ مُحْرِمٍ وَقَعَ عَلَى أَهْلِهِ فِيمَا دُونَ الْفَرْجِ قَالَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ وَ إِنْ كَانَتِ الْمَرْأَةُ تَابَعَتْهُ عَلَى الْجِمَاعِ فَعَلَيْهَا مِثْلُ مَا عَلَيْهِ وَ إِنْ كَانَ اسْتَكْرَهَهَا فَعَلَيْهِ بَدَنَتَانِ وَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ آخِرَ الْخَبَرِ.[20]

شیخ طوسی به اسنادش از «موسی بن قاسم» و او از «صفوان بن یحیی» و او از «معاویة بن عمار» که هر سه امامی، ثقه و جلیل هستند، روایت کرده است. «معاویة» می‌گوید:

از امام صادق(علیه‌السلام) در باره مرد محرمی پرسیدم که با همسرش بدون ادخال، آمیزش کرده است. فرمود: بر عهده اوست که یک شتر قربانی کند و لازم نیست سال آینده حج به جا آورد و اگر همسرش نیز با او در آمیزش همراهی کرده بر عهده او نیز مثل آنچه بر عهده شوهرش است، خواهد بود؛ ولی اگر بر این کار مجبور شده، بر عهده شوهر است که دو شتر قربانی کند و باید سال آینده نیز حجی به جا آورد... .

همه این روایات به روشنی بر حکم بیان شده در این مسئله دلالت دارند و جای بحثی باقی نمی‌ماند.

نظر مراجع فعلی

در مسئله 324 از مناسک حج حضرت امام آمده است:

اگر مردی با زن خود که محرم است، از روی اجبار جماع کند بر زن چیزی نیست و مرد باید علاوه بر کفاره خود، کفاره زن را هم بدهد و اگر زن از روی رضایت جماع دهد، کفاره بر خود اوست و مرد باید کفاره خودش را بدهد و کفاره‌ای که باید بدهند گذشت.[21]

ظاهرا همه مراجعی که نظرشان در حاشیه این کتاب آمده است، در این مسئله با حضرت امام، هم‌نظر هستند، زیرا هیچ یک در اینجا حاشیه‌ای ندارند، فقط حاشیه آیت الله سیستانی است که وجوب دو کفاره بر مرد در صورت اکراه را بنا بر احتیاط واجب دانسته است؛[22] ولی با وجود این روایات صحیحه، جایی برای این احتیاط نیست.

غفر الله لنا و لکم ان شاء‌ الله


[2] ر. ک: پرتوی از تفسیر اهل بیت، محمدی ری‌شهری، ج2، ص393 ـ 401.
[6] تنبيه الخواطر، ورّام بن ابی فراس (ح605 ق)، ج1، ص230.
[7] تنبيه الخواطر، ورّام بن ابی فراس (ح605 ق)، ج1، ص230.
[12] ابتدا مسئله سوم را که در باره تقبیل است، خواندیم و پس از آن، دو مسئله دیگر که در باره جماع در احرام عمره و حج بود را بررسی نمودیم.
[21] مناسک حج مطابق با فتاوای حضرت امام و مراجع تقلید با تجدید نظر و اضافات، ص193، مسئله324، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[22] ر. ک: مناسک حج مطابق با فتاوای حضرت امام و مراجع تقلید با تجدید نظر و اضافات، ص193، حاشیه شماره4، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo