< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد ری شهری

کتاب الحج

97/10/11

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقیآثار زیان‌بار فقر

وَ لَا أَفْتَقِرَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُسْعِي وَ لَا أَطْغَيَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُجْدِي‌.[1]

پیش از این به سه گروه از روایات حوزه فقر اشاره شد یکی روایات «فقر فراگیر» و دیگری روایات «نکوهش فقر» و سومی روایات «درخواست رفع فقر از خداوند». اکنون به گروه دیگری از روایات این حوزه با موضوع آثار زیان‌بار فقر اشاره می‌کنیم.

    1. جهل و نادانی

از مهم‌ترین آثار و پیامدهای فقر باید به جهل، نادانی و پایین آمدن سطح دانش جامعه اشاره کرد. در این باره روایاتی وجود دارد که به برخی اشاره می‌شود. اولین روایت، روایت معروف جنود عقل و جهل است که غناء را از جنود عقل و فقر را از جنود جهل شمرده است:

وَالغِنى وضِدُّهُ الفَقر[2]

این که فقر از سپاهیان جهل شمرده شده است بدین معناست که جامعه فقیر دچار جهل و عقب‌ماندگی علمی هم خواهد شد. به تعبیر دیگر عقب‌ماندگی اقتصادی سبب محدودیت دسترسی به علم و دانش می‌گردد.

در روایت دیگری که شیخ صدوق از امام صادق(علیه‌السلام) نقل می‌کند آمده است پنج خصلت است که نبود هر کدام از این خصلت‌ها موجب کمبود در زندگی، زوال عقل و دل‌پریشانی خواهد شد؛ اولین این خصلت‌ها «سلامتی و تندرستی»، دومین خصلت «امنیت» و سومین خصلت «گشایش در روزی» است:

الخصال عن أبي خالد السجستانيّ: قالَ أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام: خَمسُ خِصالٍ مَن فَقَدَ واحِدَةً مِنهُنَّ لَم يَزَل ناقِصَ العَيشِ، زائِلَ العَقلِ، مَشغولَ القَلبِ: فَأَوَّلُها صِحَّةُ البَدَنِ، وَالثّانِيَةُ الأَمن‌ وَالثّالِثَةُ السَّعَةُ فِي الرِّزقِ...[3]

نتیجه آن که فقر و تنگناهای مالی زمینه‌ساز جهل و نادانی بوده و سطح دانش جامعه را پایین نگه می‌دارد.

 

بحث فقهی

موضوع: احکام مواقیت (احرام پیش از میقات در عمره رجبیه؛ احرام پس از میقات)

یادآوری

در جلسات گذشت که از نظر امام خمینی(قدّس‌سرّه) احرام خارج از میقات مجاز و مجزی نیست مگر در دو صورت: یکی نذر و دیگری برای درک عمره رجبیه. استثناء اول(نذر) نیز مورد بررسی قرار گرفت. اکنون به بررسی استثناء دوم می‌پردازیم.

احرام پیش از میقات برای درک عمره رجبیه

مورد دومی که از لزوم حضور در میقات استثناء شده است جایی است که به دلیل تنگنای زمانی این احتمال می‌رود که اگر فرد بخواهد در میقات محرم شود دیگر احرام او در ماه رجب نباشد. برای درک فضیلت عمره رجبیه، می‌تواند پیش از میقات – که مصادف با واپسین روزها و ساعات ماه رجب است – احرام ببندد تا حداقل احرام عمره وی در این ماه صورت گرفته باشد گرچه بقیه اعمال عمره وی در ماه شعبان انجام خواهد شد.

امام خمینی (قدّس‌سرّه) در توضیح این استثناء می‌نویسد:

ثانيهما- إذا أراد إدراك عمرة رجب و خشي فوتها إن أخر الإحرام إلى الميقات، فيجوز أن يحرم قبل الميقات، و تحسب له عمرة رجب و إن أتى ببقية الأعمال في شعبان، و الأولى الأحوط تجديده في الميقات، كما أن الأحوط التأخير إلى آخر الوقت و إن كان الظاهر جوازه قبل الضيق إذا علم عدم الإدراك إذا أخر إلى الميقات، و الظاهر عدم الفرق بين العمرة المندوبة و الواجبة و المنذور فيها و نحوه‌[4]

البته ایشان سه نکته را هم اضافه می‌کنند یکی این که احتیاط در این است که وی در میقات نیز حضور یابد و احرام خود را تجدید کند؛ دوم این که گرچه برای او احرام پیش از میقات – وقتی می‌داند در ماه رجب به میقات نمی‌رسد – ظاهرا جایز است اما احتیاط در این است که احرام پیش از میقات تا واپسین ساعات و دقایق ماه رجب به تأخیر بیفتد؛ سوم این که ظاهرا در این مسأله بین عمره واجب (چه واجب بالاصالة و چه واجب بالنذر) و عمره مستحب تفاوتی وجود ندارد و می‌توان در هر عمره‌ای که خوف از دست دادن ماه رجب وجود دارد، پیش از میقات احرام بست.

روایات

دلیل این استثناء چیزی جز روایات این باب نیست.

صاحب وسائل الشیعه برای این موضوع دو روایت گرد آورده است که به هر دو اشاره می‌شود؛ به دلیل روشن‌تر بودن محتوا، ابتدا روایت دوم را بررسی می‌کنیم. در این روایت از امام(علیه‌السلام) سوال می‌شود که فردی به نیت عمره رجبیه عازم سفر مکه شده است اما در واپسین لحظات پایانی ماه رجب و قبل از حلول ماه شعبان به میقات نرسیده است، اکنون چه کند؟ آیا پیش از میقات به قصد عمره رجبیه محرم شود یا صبر کند از میقات و در ماه شعبان عمره بجا آورد؟ پیش از میقات برای عمره رجبیه محرم شود چرا که عمره رجبیه فضیلتی دارد و او نیز نیت عمره رجبیه نموده بود:

عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ (علیه‌السلام) عَنِ الرَّجُلِ يَجِي‌ءُ مُعْتَمِراً يَنْوِي عُمْرَةَ رَجَبٍ فَيَدْخُلُ عَلَيْهِ الْهِلَالُ قَبْلَ أَنْ يَبْلُغَ الْعَقِيقَ فَيُحْرِمُ قَبْلَ الْوَقْتِ وَ يَجْعَلُهَا لِرَجَبٍ أَمْ يُؤَخِّرُ الْإِحْرَامَ إِلَى الْعَقِيقِ- وَ يَجْعَلُهَا لِشَعْبَانَ قَالَ يُحْرِمُ قَبْلَ الْوَقْتِ لِرَجَبٍ- فَإِنَّ لِرَجَبٍ فَضْلًا وَ هُوَ الَّذِي نَوَى.[5]

این روایت را شیخ طوسی در تهذیبین[6] [7] و کلینی[8] در کافی نقل نموده است. سند هر دو محدث را افرادی ثقه و امامی تشکیل می‌دهند، تنها درباره اسحاق بن عمار اشکال به فطحی بودن شده است که علی التحقیق وی فطحی نبوده است، بنابراین این روایت سندی صحیح دارد.

در محتوای این روایت این نکته نیز وجود دارد که امام(علیه‌السلام) علت این جواز را فضیلت خاص ماه رجب می‌دانند «فَإِنَّ لِرَجَبٍ فَضْلًا».

روایت دیگر تعبیر متفاوتی دارد. در اینجا اشاره‌ای به ماه رجب نشده است، بلکه ترس از دست دادن عمره ماه مطرح شده است. چه بسا این روایت اطلاق داشته باشد و به نوعی اشاره به نکتهای باشد که در فتاوای برخی فقهاء دیده می‌شود که لازم است بین دو عمره یک ماه فاصله شود، در واقع هر ماه عمره خود را دارد:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَن‌ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام) يَقُولُ‌ لَيْسَ يَنْبَغِي أَنْ يُحْرَمَ دُونَ الْوَقْتِ الَّذِي وَقَّتَهُ رَسُولُ اللَّهِ(صلّ‌الله‌علیه‌وآله) - إِلَّا أَنْ يُخَافَ فَوْتُ الشَّهْرِ فِي الْعُمْرَةِ.[9]

این روایت را شیخ طوسی در تهذیبین[10] [11] و کلینی[12] در کافی با اندکی تغییر نقل نموده است که هر دو سندی صحیح و قابل اعتماد دارند.

با توجه به این دو روایت سوالاتی به ذهن متبادر می‌شود که باید برای آن پاسخی یافت: اول آن که آیا عمره رجبیه خصوصیتی در این حکم دارد؟ یا مطلق عمره ماه قابل استثناء است؟ دوم آن که در حکم استثناء عمره رجبیه آیا تفاوتی بین عمره واجب و مستحب وجود دارد؟ پاسخ به این دو سوال را در ادامه پیگیری می‌کنیم.

خصوصیت عمره رجبیه

در پاسخ به سوال اول آیت الله خویی معتقد است این حکم، اختصاصی به عمره رجبیه ندارد و با توجه به اطلاق روایت دوم، شامل عمره هر ماهی می‌شود. تنها مانعی که می‌تواند جلوی اطلاق این روایت را بگیرد اعراض مشهور است که چنین اعراضی برای ما ثابت نیست و اگر هم بپذیریم که چنین اعراضی وجود دارد با توجه به نص صحیح السند و ظاهر الدلالة ای که وجود دارد به اعراض اعتنایی نمی‌شود.[13]

در مقابل صاحب جواهر معتقد است گرچه روایت اول این باب مطلق است اما روایت دوم – که اختصاص به عمره رجبیه دارد و برای این اختصاص هم تعلیل می‌آورد – روایت اول را تخصیص می‌زند، پس روایت اول دیگر به اطلاق خود باقی نخواهد بود.[14]

آیت الله خویی این استدلال صاحب جواهر را نمی‌پذیرد و چنین پاسخ می‌دهد که اگر در روایت دوم و در تعلیل حکم به افضل بودن عمره رجبیه اشاره شده بود استدلال صاحب جواهر قابل قبول بود اما در این روایت سخن از فضل ماه رجب است، مگر ماه‌های دیگر فضلی ندارند؟! همه ماه‌ها فضلی دارند و عمره در آن نیز فضیلتی دارد.

صاحب جواهر نکته‌ای را در استدلال خود بدان اشاره کرده است و آن این که هیچ کس در غیر ماه رجب، به چنین حکمی فتوا نداده و عمل نیز نکرده است، البته طبق مبنای آیت الله خویی فتوا ندادن دیگران مانع تمسک به اطلاق نیست.

در هر صورت به نظر می‌رسد – همانطور که صاحب جواهر، امام خمینی(قدّس‌سرّه) و... – فرموده‌اند این حکم مختص عمره رجبیه باشد نه هر عمره‌ای؛ و حداقل برای عمره‌های دیگر باید احتیاط نمود و پیش از میقات احرام نبست زیرا بارها گفته‌ایم که مبنای آیت الله خویی را نمی‌پذیریم.

عدم تفاوت بین عمره واجب (بالاصالة او بالنذر) و عمره مستحب

سوال دومی که مطرح شد آن بود که آیا در استثناء عمره رجبیه، تفاوتی بین عمره واجب و مستحب وجود دارد؟

به نظر می‌رسد اطلاق روایت شامل هر سه قسم (عمره واجب بالاصالة، عمره واجب بالنذر و عمره مستحب) می‌گردد. در اینجا مرحوم آیت الله فاضل اشکالی دارند و آن این که اطلاق روایت موجود شامل عمره واجب بالاصالة نمی‌شود و تنها این حکم در عمره مستحبه جریان می‌یابد. توضیح آن که عمره واجب بالاصالة تنها یک مصداق دارد و آن هم عمره شخص مستطیعی است که وظیفه او حج قران یا حج افراد بوده است. به تعبیر دیگر در اینجا عمره مفرده، حکم وجوب پیدا می‌کند در حالیکه عنوان ماه رجب هیچ دخالتی در آن ندارد و امکان جمع این دو عنوان وجود ندارد. اگر این استدلال را نپذیریم ایشان استدلال دیگری را مطرح می‌کنند و آن این که تعلیل روایت به فضیلت داشتن ماه رجب، متناسب با استحباب و ترجیح یک طرف است نه وجوب و الزام. نتیجه آن که این حکم استثناء عمره رجبیه تنها به عمره مستحبی اختصاص دارد و لاغیر. پس از نظر ایشان، این حکم استثناء تنها به عمره مستحبی مربوط می‌شود. به نظر می‌رسد گرچه ادله این بخش اطلاق دارد اما ظاهر روایات نشان می‌دهد این حکم به عمره مستحبی اختصاص دارد.

احرام پس از میقات

از جمله مسایل احکام مواقیت آن است که آیا احرام پس از میقات نیز صحیح است؟ به تعبیر دیگر آیا کسی که قصد انجام حج یا عمره یا صرفاً وارد شدن به مکه را دارد می‌تواند از میقات عبور نموده و احرام نبندد؟

لا يجوز تأخير الإحرام عن الميقات‌، فلا يجوز لمن أراد الحج أو العمرة أو دخول مكة أن يجاوز الميقات اختيارا بلا إحرام بل الأحوط عدم التجاوز عن محاذاة الميقات أيضا و إن كان أمامه ميقات آخر، فلو لم يحرم منه وجب العود إليه، بل الأحوط العود و إن كان أمامه ميقات آخر، و أما إذا لم يرد النسك و لا دخول مكة بأن كان له شغل خارج مكة و إن كان في الحرم فلا يجب الإحرام‌[15]

از نظر ایشان احرام پس از میقات صحیح نیست و حتما باید در خود میقات احرام بست. حتی احتیاط در آن است که موقع احرام بستن از روبروی میقات جلوتر نرود حتی اگر میقات دیگری نیز سر راه وی باشد. اگر هم میقاتی را پشت سر گذاشت لازم است به آن میقات برگردد حتی اگر میقات دیگری نیز سر راه وی باشد. تنها بر یک نفر احرام بستن لازم نیست آن هم کسی است که قصد انجام حج و عمره و حتی داخل شدن در شهر مکه را ندارد بلکه بیرون از شهر مکه – و البته داخل محدوده حرم – کاری دارد، بر چنین فردی احرام بستن لازم نیست.

در این مسأله به چهار فرع اشاره شده است که لازم است مورد توجه قرار گیرد:

فرع اول: ممنوعیت عبور اختیاریِ بدون احرام از میقات

اجماع شیعه و سنی معتقدند ورود به مکه بدون احرام بستن از میقات ممنوع است. این ممنوعیت دلیل روایی دارد که بدان اشاره می‌شود:

روایت اول: قبلاً گذشت که در روایتی مواقیت مشخص شده توسط رسول الله(صلّ‌الله‌علیه‌وآله) شمرده می‌شود سپس در پایان می‌فرماید:

وَ لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ أَنْ يَرْغَبَ عَنْ مَوَاقِيتِ رَسُولِ اللَّهِ(صلّ‌الله‌علیه‌وآله).[16]

این تعبیر به روشنی نشان می‌دهد عبور از مواقیت مجاز نیست.

روایت دوم: شخصی از امام رضا(علیه‌السلام) به صورت کتبی پرسید برخی شیعیان اهل بصره از میقات عقیق محرم می‌شوند در حالیکه در این میقات سختی فراوان و بخصوص مشکل تأمین آب وجود دارد. و در نزدیکی آنجا و کمی پس از میقات منزلی وجود دارد که امکانات خوبی دارد و ساربانان عجله می‌کنند تا در آن در آن منزل اقامت کنند. با این توضیحات آیا می‌توان در این منزل که پس از میقات قرار دارد، محرم شد؟ امام(علیه‌السلام) پاسخ می‌دهند عبور بدون احرام از میقات‌ها جایز نیست مگر به دلیلی خاص و روشن.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْن‌ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: كَتَبْتُ إِلَيْهِ أَنَّ بَعْضَ مَوَالِيكَ بِالْبَصْرَةِ- يُحْرِمُونَ بِبَطْنِ الْعَقِيقِ وَ لَيْسَ بِذَلِكَ الْمَوْضِعِ مَاءٌ وَ لَا مَنْزِلٌ وَ عَلَيْهِمْ فِي ذَلِكَ مَئُونَةٌ شَدِيدَةٌ وَ يُعَجِّلُهُمْ أَصْحَابُهُمْ وَ جَمَّالُهُمْ وَ مِنْ وَرَاءِ بَطْنِ الْعَقِيقِ بِخَمْسَةَ عَشَرَ مِيلًا مَنْزِلٌ فِيهِ مَاءٌ وَ هُوَ مَنْزِلُهُمُ الَّذِي يَنْزِلُونَ فِيهِ فَتَرَى أَنْ يُحْرِمُوا مِنْ مَوْضِعِ الْمَاءِ لِرِفْقِهِ بِهِمْ وَ خِفَّتِهِ عَلَيْهِمْ فَكَتَبَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَقَّتَ الْمَوَاقِيتَ لِأَهْلِهَا وَ مَنْ أَتَى عَلَيْهَا مِنْ غَيْرِ أَهْلِهَا وَ فِيهَا رُخْصَةٌ لِمَنْ كَانَتْ بِهِ عِلَّةٌ فَلَا تُجَاوِزِ الْمِيقَاتَ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ. [17]

روایت سوم: درباره اهل مدینه تصریح شده است که باید از خود مدینه محرم شوند با این که میقات جحفه هم در سر راه او قرار دارد:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى(علیه‌السلام) فِي حَدِيثٍ قَالَ: مَنْ دَخَلَ الْمَدِينَةَ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يُحْرِمَ إِلَّا مِنَ الْمَدِينَةِ.

مجموع این روایات در کنار اجماع شیعه و سنی، اقتضاء می‌کند تا عبور بدون احرام از مواقیت جایز باشد.

ان شاءالله فرع دوم در جلسه آینده بررسی خواهد شد.

غفر الله لنا و لکم


[3] کتاب من لایحضره الفقیه، الشیخ الصدوق (381 ق)، ج2، ص621، ح3214.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo